اخرين مطالب
» گزارش تصویری اردوی تفریحی طلاب حفظ تابستان 1403
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
پیوندهای مرتبط
مطالب پربیننده
برگزاری امتحانات پایانی کلاسهای منهج چهارساله سال تحصیلی ۱۴۰۲.۴۰۳
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
عظمت عالم هستى | مقالات | 9 مرداد 1393 |
زمين هر چند داراى قارهها و مناطق متعدد و درياهاى پهناور و كوههاى سر به فلك كشيده است اما در برابر دنياى با عظمت خلقت، بسيار ناچيز است. زمين داراى وسعت 905 ميليون كيلومتر مربع است، كه هزاران فرسنگ از آن زير يخهاى قطبى مستور، و هزاران فرسخ از آن صحراهاى سوزانى است كه در اشعه خورشيد مىسوزد و صدها هزار فرسنگ از آن زير آبهاى درياها پوشيده شده است و بالاخره قسمت مهمى از آن نيز آباد و مركز تمدنهاى گوناگون بشرى است؛ اما همين زمين در برابر عظمت جهان آفرينش و خلقت از حقارت و ناچيزى فوق العادهاى برخوردار است. پيش از اينكه زمين را با ستارگان آسمان و مجموعههاى كهكشانى مقايسه كنيم مىبينيم مشترى كه يكى از برادران زمين و مانند زمين ما از اعضاى خاندان منظومه شمسى است آن قدر از زمين بزرگتر است كه مىتواند 1270 كره زمين را در شكم خود پنهان سازد و خورشيد نيز مىتواند يك ميليون و سيصد و نود و يك هزار كره زمين را در جيب خود بگنجاند! مسافرتى به فضا اگر مسافرتى به فضا انجام داده و از آن جا به تماشاى زمين بپردازيم، شايد بهتر به جايگاه زمين پى ببريم. مىدانيم كه فاصله متوسط ماه از زمين 348 هزار كيلومتر است و حجم زمين 49 برابر حجم ماه است. بنابراين، كره زمين در نظر كسى كه از سطح ماه آن را مشاهده كند، قرص نسبتاً بزرگى جلوه مىكند. به اين معنا كه كره زمين در آسمان ماه، سيزده مرتبه بزرگتر از قرص ماه در آسمان زمين به نظر مىرسد و سيزده برابر نور بدر به ساكنان ماه - اگر ساكنى داشته باشد، نور مىدهد. همان طور كه ساكنان زمين كره ماه را به شكل هلال نيم دايره، كامل محاق مشاهده مىكنند؛ در كره ماه نيز همين اوضاع و احوال براى زمين تحقق مىيابد. اگر در فضاى آسمان به مسافرت خود ادامه داده و پا به سطح زهره، - كه حد متوسط فاصله آن با زمين 108 ميليون كيلومتر است - بگذاريم و از آن جا به تماشاى زمين بپردازيم، مىبينيم زمين به صورت ستاره نسبتا درخشان و با شكوهى جلوه مىكند و كره ماه به صورت ستاره كوچكى در كنار زمين ديده مىشود. از سطح زهره با دوربين نجومى مىتوان كوهها و درياهاى زمين را مشاهده كرد. اگر به مسافرت فضايى خود ادامه داده و به سطح مريخ - كه حد متوسط فاصله آن از زمين 227 ميليون كيلومتر بالغ مىشود - قدم بگذاريم و از آن جا به بازديد از زمين بپردازيم، كره زمين را به شكل ستاره معمولى مىبينيم، و كره ماه را از آن جا با چشم عادى اصلا نمىتوانيم ببينيم. در صورتى كه از مريخ، گذشته به مملكت بزرگ مشترى - كه حد متوسط فاصله آن با زمين 778 ميليون كيلومتر است - وارد شويم زمين را از آن جا به صورت ستاره بسيار ريزى مىبينيم، و ديگر هر چه دوربين قوى به دست بگيريم، جز چند لكه سياه بر سطح زمين چيز ديگرى نمىبينيم. چنانچه به سطح زحل - كه فاصله آن با زمين 1500 ميليون كيلومتر است - پا بگذاريم و از آن جا به سوى زمين نگاه كنيم، ديگر هر چه دقت كنيم نمىتوانيم با چشم عادى زمين را ببينيم. زمين ما از آن جا با تلسكوپ به صورت جرقه رنگ باختهاى جلوه مىكند. اين جرقه كوچك، زمين است، تمام غمها و شاديها، رنجها و راحتيهاى هزاران ميليون ساكن زمين در اين شعاع لرزان، مدفون است. اگر از زحل پرواز كرده، به منظور تماشاى زمين از فضا به سيارههاى دورتر؛ يعنى اورانوس و نپتون و پلوتون - كه فاصلههاى آنها از زمين به ترتيب 2900 ميليون و 4300 ميليون و 5527 ميليون كيلومتر است - قدم بگذاريم، ديگر زمين به هيچ وجه ديده نمىشود. ديگر با دوربينهاى آسمانى هر قدر هم قوى و غول پيكر باشد، نمىتوان زمين را مشاهده كرد. در سطح اين سيارهها اگر كسى نام زمين را شنيده باشد، مسلماً آن را به عنوان مسكن انسانها نمىشناسد. در اين سيارهها از حوادثى كه در سطح زمين رخ مىدهد، از غرش استعمارگران و محروميت استعمارزدگان زمين، از آتش ظالمان و دود آه مظلومان، از ناله و رنج مستمندان و تعيش و عشرت بىخبران اثرى و خبرى، نامى و نشانى نيست. اين است موقعيت زمين ما در جهان. همانطور كه ملاحظه كرديد هنوز از زادگاه خودمان كه منظومه شمسى است خارج نشده بوديم زمين ما به كلى در وادى مجهولات محو و مفقود گرديد تا چه رسد به اينكه به دنياى ستارگان، كه حداقل فاصلههاى آنها با زمين چهارسال نورى است قدم بگذاريم، تا چه رسد به اينكه به اين نكته توجه كنيم كه در جهان هستى اقلاً صد هزار ميليون كهكشان كه هريك از صد هزار ميليون ستاره و هر ستارهاى نوعا چندين برابر، بلكه چندين هزار برابر و چندين ميليون برابر خورشيد ما نور و حرارت و وزن و حجم دارند، وجود دارد. هريك از اين ستارهها مانند خورشيد ما مركز منظومهاى هستند كه بر گرد آن، سيارات و اقمارى مىگردد. با توجه به اين نكات، موقعيت خود و زمين خودمان را بهتر مىشناسيم و اين موضوع را درك مىكنيم: زمين كه بشر از هزاران سال قبل به خاطر تسلط بر آن، خود و همنوعان خود را به خاك و خون كشيده است، اين زمينى كه انسانها به خاطر تملك و تصرف مقدارى از آن به خود مىبالند و مغرور مىشوند در جنب جهان هستى چقدر ناچيز است!! زمين در جنب اين گردون مينا ********* چو خشخاشى است در دامان صحرا نگر تا تو از اين خشخاش چندى ******** سزد گر بر بروت خود بخندى جامعه بشرى را از لحاظ سير تكامل فكرى مىتوان به يك فرد تشبيه كرد. همانطور كه زندگى يك فرد از دوران كودكى و ناآگاهى آغاز گشته و در ضمن دورههاى مختلف عمر نردبان رشد و تعقل را پله به پله مىپيمايد و روز به روز بر دامنه اطلاعات و تجارب خود مىافزايد تا به اوج معرفت و تعقل مىرسد، اجتماع بشرى نيز نسبت به موضوعات مورد نظر خود همين مراحل را در طى زمانى طولانى مىپيمايد. بنابراين، تصور و طرز تفكر انسانها درباره جهان و كائنات جهان، همين سير تكاملى را داشته است. جهان در نظر انسانهاى اوليه آگاهى انسانهاى اوليه از حقيقت جهان بسيار ساده و سطحى بود؛بطورى كه دنيا در نظرشان غير از زادگاه آنها كه به درياى خروشان يا كوههاى بلند محصور مىگرديد، چيز ديگرى نبود. از نقشه واقعى زمين و وسعت فضا ابدا خبرى نداشتند. طلوع و غروب خورشيد و شكلهاى مختلف ماه هر چند در نظر آنها نظامى را مجسم مىكرد، ولى نمىتوانستند فلسفه و رمز واقعى اين پديدهها را درك كنند. درخشش و حركات ستارگان در نظر آنها بسيار ابهام آميز جلوه مىكرد، تا اينكه رفته رفته رشد فكرى و اجتماعى آنها به درجهاى رسيد كه توانستند از امواج خروشان درياها بگذرند و قله كوهها را زير پا بگذارند و از نقشه و وسعت زمين اطلاعات قابل توجهى به دست آورند. از آن پس، نظر آنها به طرز ساختمان جهان بطور كلى معطوف شد و در راه كشف اين معما تلاشها و كوششهاى فراوانى به عمل آوردند، تا اينكه هر ملتى اين راز بزرگ را با طرز تفكر مخصوصى توجيه و تفسير كرد. جهان بينى بطلميوس در اين ميان از جمله نظرياتى كه در قرن دوم ميلادى در شهر اسكندريه ابراز گرديد و مورد توجه قرار گرفت. نظريه او قرنها در افكار بشر رسوخ يافت، نظريه بطلميوس بود. او عقيده خود را به اين شرح اظهار كرد: 1- زمين در مركز عالم ساكن است؛ و كليه سيارات و ثوابت، پروانه وار بر گرد شمع وجود اين مركز خاك مىگردند. 2- تعداد نه فلك كه مانند طبقات پوست پياز در داخل يكديگر قرار گرفتهاند، زمين را احاطه كرده است. تعداد هفت تا از آنها به هفت سياره؛ يعنى ماه و عطارد و زهره و مريخ و مشترى و زحل تعلق دارد. سيارات مذكور مانند نگين انگشترى هريك بر فلك مخصوص خود حك شده است و گردش افلاك هريك از سيارات، سياره خود را به گردش در مىآورد. فلك هشتم متعلق به ثوابت و مركز آنها است و فلك نهم كه فلك الافلاك و فلك اطلس ناميده مىشود، مركز ستاره نيست و خالى از همه اجرام آسمانى است و كار آن تنها چرخاندن همه افلاكى است كه در داخل آن قرار گرفتهاند. راز منظومه خورشيدى آشكار مىگردد در سده هاى اخير پيشرفت علم بر آزمايشهاى حسى متكى، و به اختراعات صنعتى مجهز شد كه در نتيجه آن ضربات كوبندهاى بر پيكر جهانشناسى بطلميوسى وارد ساخت. نخستين ضربه به دست كوپرنيك لهستانى وارد شد. وى زمين را مركز عالم هستى ندانست و با اين ديدگاه به قطره كوچكى در اقيانوس عالم مبدل ساخت . و بالاخره در نتيجه تلاشها و كوششهاى چهرههايى از علم و تحقيق مانند گاليله و كپلر و برونو، مسائل مهمى به اين شرح در زمينه جهانشناسى به وجود آمد: 1- زمين ساكن و مركز عالم نيست؛ و آن مانند سيارات ديگر بر گرد خورشيد مىچرخد. 2- اين پندار كه خورشيد در رديف سيارات است، كاملا بىاساس است، بلكه خورشيد مركز منظومه شمسى است و سياراتى از قبيل عطارد، زهره، زمين، مريخ، مشترى، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون بر گرد آن مىچرخند. به علاوه هريك از آنها داراى حركت وضعى نيز مىباشند تا نقاط مختلف خود را در برابر اشعه خورشيد، قرار بدهند. 3- قمر جزو سيارات نيست. به علاوه، به زمين اختصاصى ندارد، بلكه در منظومه شمسى اقمار متعددى وجود دارد كه يكى از آنها به زمين، و دو تا به مريخ، و دوازده تا به مشترى، و ده تا به زحل، و پنج تا به اورانوس، و دو تا به نپتون تعلق دارد. و كليه آنها بر گرد سيارات خود مىگردند. 4- سياره زحل آخرين سياره منظومه شمسى نيست، بلكه اورانوس و نپتون و پلوتون نيز همانطور كه از مطالب قبل معلوم گرديد، جزو سيارات منظومه خورشيدى است. 5- اساسا در عالم هستى فلك به آن معنا كه بطلميوس گفته بود و وجود ندارد و جهان خلقت به افلاك محدود نيست و كليه سيارات و ثوابت در فرخناى فضا بطور آزاد شناور مىباشند. 6- تصور قدما درباره منظومه شمسى كه اساسا از عظمت آن بىخبر بودند و زمين را از سيارات ديگر؛ يعنى عطارد و زهره و مريخ و مشترى و زحل بزرگتر مىدانستند و خورشيد هفتاد يا صد برابر زمين تصور مىكردند، هيچ يك درست نيست، بلكه مشترى 320 برابر زمين وزن، و 1300 برابر آن حجم دارد. چنانكه زحل از لحاظ وزن 95، و از نظر حجم، 750 برابر زمين مىباشد و خورشيد از لحاظ جرم، 330 هزار، و از نظر حجم، 1391000 برابر زمين است . پرده ها بالاتر می رود شناسايى جهان به ترتيبى كه گفته شد، هر چند تا اندازهاى پرده هاى راز را كنار زد و به انسانها وسعت نظر بخشيد، ولى هنوز اين پيشرفت علمى مرحله نخستين، بلكه گام نخستين در اين راه محسوب مىشد، زيرا اين جهان بينى تنها به منظومه شمسى ارتباط داشت و هنوز از جهان بزرگ ميلياردها ستاره كه هريك در واقع جهانى هستند، اطلاعى نداشتند. در راه تحقق بخشيدن به جهانشناسى در يك مقياس وسيعتر، دانشمندان قرنها فكر كردهاند. برونو بورگل مىگويد: كوپرنيك كه فقط چهارصد سال پيش از ما مىزيست در جهان ثوابت سرگردان بود. بالاخره پس از اينكه كوپرنيك سالها در تحير و تفكر به سر برد و پس از اينكه گاليله آن قدر با دوربين خود به آسمانها چشم دوخت كه نور چشمهاى خود را از دست داد، و پس از اينكه رصدخانههاى مجهز تأسيس، و تلسكوپهاى نيرومند اختراع گرديد، و دستگاههاى تجزيه نور براى گشودن قلعههاى آسمانى به كار افتاد، و دستگاههاى عكسبردارى دقيق به وجود آمد، كمكم رازهاى آسمانى دور دست كشف شد و عظمت و ماهيت اسرارآميز ستارگان كه قرنها زير نور لرزان آنها مخفى بود، آشكار گشت. اين حقيقت روشن گرديد كه هريك از آنها خورشيد تابناكى است و اين خورشيدها از لحاظ نور و حرارت نوعا دهها و صدها، و گاهى هزاران و ميليونها برابر خورشيدما مىباشند؛ مثلا ستاره شعراى يمانى چهل و عيوق صد و ثريا هزار، و جدى دو هزار، و سهيل 90 هزار برابر خورشيد، و بالاخره گروهى از آنها چند ميليون برابر خورشيد نور دارند. و درجه حرارت سطحى برخى از آنها به پنجاه هزار، و درجه حرارت درونى آن به هزار ميليون درجه سانتيگراد مىرسد. در حالى كه حرارت سطحى خورشيد از شش هزار درجه، و حرارت درونى آن از بيست ميليون درجه تجاوز نمىكند. اين آفتابهاى تابان از لحاظ جرم و حجم نيز دهها و هزاران، و گاهى ميليونها برابر خورشيد ما هستند؛ مثلا ستاره شعراى يمانى دو برابر و نيم عيوق چهار برابر خورشيد جرم سماك رامح هشتاد و آنتارس سيزده ميليون و جوزا 25 ميليون برابر خورشيد حجم دارد. اين خورشيدها از جهت تعداد، آن قدر زياد مىباشند كه آمار و ارقام رياضى ما شايد از عهده بيان آن ناتوان باشد. چنانكه در اتاق ما ذرات رقصان بسيار زيادى از غبار پراكنده شده است در فضا نيز ميلياردها ميليارد خورشيد تابان گسترش يافته است. علاوه بر ستارگان منفرد و ستارگانى كه در مجموعههاى غير كهكشانى موجودند و تعداد آنها آن قدر زياد است كه جز آفريننده دانا و تواناى آنها احدى نمىتواند، شماره آنها را بداند؛ تنها تعداد ستارگانى كه در كهكشانها تا به امروز كشف گرديده است، به اين شرح است كه حداقل صد هزار ميليون كهكشان در فضا موجود است كه در هريك از آنها دست كم صد هزار ميليون ستاره وجود دارد؛ يعنى حاصل ضرب رقم صد هزار ميليون در صد هزار ميليون كه 000/000/000/000/000/000/000/10 (ده هزار ميليارد ميليارد) است. تنها اين تعداد ستارگانى كه در كهكشانها موجود است. براى اينكه تصور كاملى از اين رقم (ده هزار ميليارد ميليارد) داشته باشيم بايد بگوييم: اگر كليه جمعيت روى زمين - كه تعداد آنها لااقل به سه هزار ميليون مىرسد - براى سرشمارى ستارگان كهكشان بسيج شوند و در هر ثانيه هريك ده ستاره بشمارند در صورتى مىتوانند از عهده اين سرشمارى برآيند كه هريك داراى سى هزار سال عمر باشند!! يكى از دانشمندان در اين زمينه مىگويد: تعداد ستارگان، بيش از ذرات ماسه كنار درياهاى دنياست. شماره ستارگان، از مجموع حروفى كه در يك ميليون كتاب يافت مىشود بيشتر است. اين خورشيدها هريك مانند خورشيد ما مركز منظومهاى مىباشند كه سياراتى بر گرد آن مىگردد و به دور هر سيارهاى از اين سيارات، يك قمر با اقمار متعددى گردش مىكند؛ يعنى هريك از اين خورشيدها جهان مستقلى را تشكيل مىدهند. طبق اين حقايق علمى، اين تعبير صد در صد صحيح است كه بگوييم در جهان خلقت، هزاران ميليارد عالم، و در هر عالمى هزاران ميليون خورشيد وجود دارد و بر گرد هر خورشيدى زمين هاى بسيارى است و زمين ما فقط يكى از آن زمين هاست! وسعت فضا از آنچه تاكنون در اين فصل گفته شد اين موضوع نيز، روشن گرديد كه فضاى اين جهان، وسعت بسيار زيادى دارد. روشن است فضايى كه در آن ميلياردها دستگاه كهكشانى قرار گرفته كه هريك از آنها از هزاران ميليارد منظومه شمسى تشكيل يافته است بايد چقدر وسيع باشد؟! فضايى كه هزاران ميليارد ستاره، طى ميلياردها سال در آن تاخت و تاز مىكنند و با هم تلاقى و اصطكاك نمىكنند، چه اندازه بايد پهناور و بزرگ باشد؟! ژرژگاموف كه عمر خود را در شناسايى فضاپيماها (ستارگان) و وسعت فضا صرف كرده است، مىگويد: فضا به اندازهاى وسيع است كه هر ستاره از ستارگان آسمان را به اندازه يك ماسه به قطر يك ميليمتر فرض كنيد در هر كيلومتر مكعب از فضا فقط يك دانه از اين ماسهها موجود است! سپس اضافه كنيد: فاصله ميان اين ستارهها به اندازهاى زياد است كه حتى اگر دو ستاره مجاور مستقيما به طرف يكديگر به حركت درآيند پنجاه هزار سال طور خواهد كشيد تا با هم تصادم كنند. مؤلف كتاب از كهكشان تا انسان مىگويد: فضا به قدرى بزرگ است كه اگر جرم تمام كهكشانها را بطورى مساوى در فضا پخش مىكردند به هر 000/000/000/000/000/609/1 (يك هزار و ششصد و نه ميليون ميليارد) كيلومتر مربع، نزديك به سىگرم ماده مىرسيد؛ يعنى اگر فضا را به نسبت جرم كراتى كه در آن واقع شده است قسمت كنيم، سهميه تنها زمين ما از آن 319386 كيلومتر مربع با 38 صفر در جلو آن خواهد شد! دكتر احمد زكى به منظور مجسم ساختن وسعت فضا مىنويسد: سطح پهناور زمين را در ميان ده نفر بطور مساوى قسمت كنيد و هريك را جدا از هم در قسمت خود جا بدهيد، سهم هريك از اجرام كيهانى از فضا به همين اندازه است. اندازه گيرى پهنه فضا در فصل مسافتهاى آسمانى و فواصل ستارگان اين نكته را گفتيم كه تنها مقياسى كه امروز به وسيله آن اين مسافتهاى دور را اندازهگيرى مىكنند سال نورى است، زيرا فقط زبان نور است كه - چون در هر ثانيه سيصد هزار كيلومتر راه طى مىكند - مىتواند اين مسافتهاى حيرت انگيز را بيان كند. در اين جا نيز طبق همين مقياس مىتوانيم در اندازهگيرى پهنه فضا توضيحى بدهيم و در اين مورد لازم است توجه خوانندگان محترم را به اين ارقام جلب كنيم: 1- تعداد صدهزار ميليون كهكشان تاكنون در فضا كشف گرديده است. 2- فضايى كه يك كهكشان اشغال مىكند در حدود دويست هزار سال نورى است. 3- فاصله ميان دو كهكشان مجاور، دو ميليون سال نورى است. پس از توجه به اين سه رقم كه نتيجه تحقيقات پيگير دانشمندان است، بايد به منظور دست يافتن به مقدار وسعت فضا نخست رقم اول را در رقم دوم ضرب كنيم. سال نورى تعداد كهكشانها 000/000/000/000/000/20 = 000/200 * 000/000/000/100 حاصل ضرب: بيست ميليون ميليارد سال نورى است (فضاى كل كهكشانها) سپس بايد رقم اول را نيز در رقم سوم ضرب كنيم: فاصله هريك از كهكشانها تعداد كل كهكشانها باديگرى به سال نورى 000/000/000/000/000/200=000/000/2*000/000/000/100 حاصل ضرب: دويست ميليون ميليارد سال نورى است (مجموع فضايى كه در فواصل كهكشانها واقع گرديده است). اكنون بايد اين دو حاصل ضرب را جمع كنيم تا وسعت فضاى جهانى كه تاكنون كشف گرديده است، به دست بيايد: فضاى كل فواصل كهكشانها + 000/000/000/000/000/200 فضاى كل كهكشانها 000/000/000/000/000/20 دويست و بيست ميليون ميليارد 000/000/000/000/000/220 بنابراين، مجموع فضايى كه تاكنون براى انسانها كشف گرديده است 220 ميليون ميليارد سال نورى است. براى درك عظمت اين رقم كافى است كه بدانيم نور آن قدر سريع السير است كه مىتواند در يك ثانيه هفت مرتبه دور كره زمين را بچرخد بايد 220 ميليون ميليارد سال راه طى كند تا از يك طرف فضا، به طرف ديگر آن برسد. بدون ترديد از زمان خلقت ستارهها تاكنون نور هيچ يك از آنها به انتهاى فضا نرسيده است. جهان در حال گسترش است هر چند از راه محاسبه مقدارهايى كه اجرام كيهانى از فضا اشغال كرده به اضافه فاصله هايى كه اين اجرام از يكديگر دارند به وسعت فضا تا حدى پى برديم، ولى بايد توجه كرد كه راه مزبور از دو نظر، تقريبى است، و هرگز معرف كاملى براى مقدار وسعت فضاى جهان نيست و فضاى جهان بسيار وسيعتر از مقدارى است كه ذكر گرديد! تقريبى بودن راه مذكور از اين دو جهت است: 1- اجرامى كه در فضا واقع گرديدهاند، منحصر به كهكشانها نيست، بلكه مجموعههاى ديگرى نيز كه تعداد آنها بسيار زياد است، از قبيل پروين و غيره در فضا قرار گرفته است كه در فصل مجموعهها درباره آنها بحث به عمل آمد. 2- محققان فن فضاشناسى همگى به اين موضوع پى برده و تصريح كردهاند كه جهان كنونى در حال انبساط است و اجرام آسمانى هرلحظه از هم مىگريزند و بر فاصله خود از همديگر مىافزايند. دسته اى از كبوتران را فرض كنيد كه در مكانى آزاد مشغول جمع كردن دانه مىباشند؛ در اين حال، ناگهان كودكى توپ بازى خود را در ميان آنها بيندازد كبوتران همه مىرمند و به اطراف پرواز مىكنند، يا بادكنكى را در نظر بگيريد و بر روى آن، نقطه هاى زيادى در فاصله هاى معين بگذاريد و بعد، آن بادكنك را باد كنيد، فاصله هر نقطه با نقطه ديگر به صورت منظمى افزايش مىيابد. وضع اجرام كيهانى نيز چنين است، آنها لحظه به لحظه از هم دور مىشوند! ناگفته پيداست كه فضاى جهان خلقت بايد بسيار زياد باشد تا گنجايش اين انبساط هميشگى را كه در طى ميلياردها سال دوام داشته و خواهد داشت، داشته باشد. اين گسترش از چه راهى به دست آمده است؟ طيف نما (دستگاه تجزيه نور) خدمات بسيار زيادى به دنياى اخترشناسى انجام داده است. دانشمندان، طيف نما را به دوربين نجومى بسيار نيرومندى نصب نموده خطوط طيفى ستارگان را تحت نظر گرفته بر حسب آن كه آن خطوط به جانب حد قرمز يا بنفش تغيير مكان مىدهد سرعت فاصله آنها از ما به دست مىآيد. نخستين كسى كه به اين واقعيت بزرگ پى برد، دانشمندى به نام سليفر مدير رصدخانه لاول بود. وى كه در سال 1875 تولد يافته، در سال 1912 اظهار كرد كه از خطوط طيفى بسيارى از ستارگان چنين به دست مىآيد كه اين اجسام آسمانى از ما مى گريزند. پس از آن، اين فرار اسرارآميز جلب توجه دانشمند ديگرى؛ يعنى هوبل را نمود و او شروع به جمع آورى اين طيف ها كرده نظريه سليفر را تأييد نمود و اعلام داشت كه اجسام آسمانى همگى از يكديگر فرار مىكنند و رفته رفته اين عقيده از طرف دانشمندان ديگر نيز تأييد شد و ترديدى در آن باقى نماند. گريزى سرسام آور پس از اينكه نظريه گسترش جهان در ميان دانشمندان مسلم گرديد گام مهمى براى به دست آوردن مقدار سرعت اجسام آسمانى برداشته و بطور دقيق به مقدار حركات آنها در اين انبساط پى بردند؛ مثلا طبق تحقيقاتى كه به عمل آورده اند دوران ستاره اصلى برج ثور با سرعت 55 كيلومتر در ثانيه، و ستاره عيوق در هر تپش قلب سى كيلومتر از ما دور مىشود. يكى از كهكشانها كه در مسافت هفت ميليون و نيم سال نورى از ما فاصله دارد در هر ثانيه 130 كيلومتر، و كهكشان ديگرى كه در فاصله سى ميليون سال نورى واقع گرديده است، در هر ثانيه 1200 كيلومتر، و توده كهكشانى اكليل با سرعت بيست هزار كيلومتر در ثانيه، و كهكشان شجاع در هر ثانيه در حدود شصت هزار كيلومتر از ما فاصله مىگيرد . بنابراين، گسترش جهان و فاصله گرفتن ستارگان از يكديگر به اندازهاى سريع است كه در مدت مطالعه يك صفحه از اين كتاب، هزاران كيلومتر بر گسترش جهان افزوده شده و اجرام آسمانى فرسنگها از ما گريخته اند. گسترش بر اساس نظم بعد از اينكه مقدار سرعت اجسام آسمانى در ضمن گسترش آنها روشن گرديد، دانشمندان از نظر اينكه هر پدپدهاى در اين جهان تحت ضابطه و قانون معينى انجام مىگيرد، گام ديگرى در راه دست يافتن به فرمول و قانون اين سرعتها برداشتند. آنها در وهله اول به اين نكته پى بردند كه رابطه مستقيمى ميان فاصله آنها از ما و سرعتشان موجود است. به اين معنا كه هر قدر فاصله بيشتر است، سرعت دور شدنشان از ما نيز زيادتر است. در وهله دوم مقدار اين سرعت را بر اين اساس به دست آوردند كه هر كهكشانى كه در يك ميليون سال نورى قرار گرفته است با سرعت 186 كيلومتر در ثانيه، و آنكه در فاصله دو ميليون سال نورى است، دو برابر اين سرعت؛ يعنى 372 كيلومتر، و ديگرى كه در فاصله سه ميليون سال نورى است با سرعت سه برابر؛ يعنى 558 كيلومتر در ثانيه از ما دور مىشود. براى فضا حدى نيست! بنابر مطالبى كه درباره فضا از نظر اصل گسترش جهان گفته شد نمىتوان فعلا مرز و انتهايى براى فضا تعيين كرد، زيرا فضا آن قدر وسعت دارد كه اين گسترش سريع و وسيع را مىپذيرد، و هرگز نمىتوان آن را محدود كرد، زيرا سرعت انبساط و گسترش به حدى است كه هر لحظه شعاع عالم هستى وسيعتر مىگردد. طبق گفتار پىيرروسو سرعت انبساط به اندازهاى است كه شعاع جهان در مدت دو ميليارد سال دو برابر مىشود. طبق اين حساب، اين جهان چندين ميليارد سال عمر خواهد كرد و در اين مدت چه اندازه بر شعاع آن افزوده خواهد شد؟ خدا مىداند و بس. آيا جهان كنونى مرزى دارد؟! دانشمندان پس از اينكه به وسعت فضا پى بردن، مسأله ديگرى را مطرح كردند: آيا میتوان مرزى براى جهان كنونى معين كرد؟ آيا جهان اساسا مرزى دارد يا بی نهايت است؟ چندى قبل در يكى از جرايد اين بحث درج شده بود: دانشمندان كشورهاى جهان از چند سال پيش براى يافتن پاسخ اين سؤال كه حدود عالم هستى به كجا ختم مىشود تلاش خود را چند برابر كرده اند. در اين زمينه همه رشته هاى علوم همكارى میكنند، ولى نقش دانشمندان فضايى در آن بيشتر است. قويترين تلسكوپ موجود جهان كه در رصدخانه پالومار كاليفرنيا نصب شده، آيينهاى به قطر پنج متر دارد و با آن كهكشانهايى را ديدهاند كه پنج هزار ميليون سال نورى با زمين فاصله دارد. بدين ترتيب تاكنون وجود صد هزار ميليون كهكشان مسجل شده است. دستگاه ديگر كه براى كاوش در فضا به كار مىرود، راديو تلسكوپ نام دارد. اين دستگاه به جاى اشعه نورى ستارگان، امواج راديو الكتريك آنها را ضبط مىكند؛ و اين امواج طول موجهايى بين يك سانتيمتر تا بيست متر دارند. دانشمندان امواج راديويى اين فرستندههاى كيهانى را روى آنتنهاى مشبك فلزى مىگيرند. اين آيينههاى مشبك فلزى، بسيار بزرگ هستند. از جمله يكى از آنها كه در منچستر نصب شده 76 متر قطر دارد. بعضى از كهكشانها را كه به وسيله تلسكوپ بزرگ رصدخانه پالومار هم نمىتوان ديد، تنها به كمك راديو تلسكوپ مىتوان مشاهده كرد. آنها تنها ده ميليارد سال نورى با زمين فاصله دارند. راديو تلسكوپهاى موجود مىتواند ردپاى ستارگانى را كه تا بيست هزار ميليون سال نورى با زمين فاصله دارند، بيابند! با كمك اين وسايل و بسيارى ادوات ديگر، دانشمندان سرگرم كاوش در فضا هستند و قصدشان اين است كه مرزى براى اين جهان هستى تعيين كنند؛ مرزى كه به گمان ما بايد وراى آن هيچ چيز وجود نداشته باشد؛ نه ستاره، نه كهكشان، نه فضا. دانشمندان فضايى معتقدند به زودى با تكميل راديو تلسكوپهاى نوين، به اين مرز دسترسى پيدا خواهند كرد و بدين ترتيب خواهند توانست نقشهاى از عالم هستى و محل ستارگان به وجود آورند. دانشمندانى كه با دقت بيشترى اين معماى بزرگ، و راز دقيق آفرينش؛ يعنى موضوع تعيين مرز عالم هستى را مورد مطالعه قرار دادهاند، هنوز از نظر علمى بلا جواب مىدانند. ما در اينجا توجه شما را براى نمونه به گفتار گروهى از دانشمندان بزرگ اين فن جلب مىكنيم. برونو بورگل مىگويد: بهتر است از اين مسائل (مرز جهان هستى كجاست؟) كه هنوز لاينجل به نظر مىرسد صرف نظر كنيم، زيرا ما را به وضع و حال نابينايى كه با چوب دست خود در صحراى بىكرانى ميان مه كورمال كورمال مىكند، دچار مىسازد!. آنترى وايت مىگويد: مورچهاى را در جنگلى پر درخت تصور كنيد، خندهآور و ناممكن به نظر مىرسد اگر خيال كنيم كه اين مورچه مىخواهد شكل جنگل را دريابد! وضع ما مردمان خاكى در اين گردون درست به اين مورچه مىماند!. ژرژ كاموف پيش از بحث مفصلى كه در زمينه محدود بودن و عدم محدوديت عالم هستى مىكند مىگويد: هنوز خيلى بايد كار كنيم تا روزى بتوانيم به صراحت بگوييم كه جهان محدود است يا نامحدود. ............................... منبع: www.ghadeer.org |
|
|
بخش اصلی
موضوعات سايت
دانشنامه جزیره قشم (48)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
نظرسنجی
نظرشما در مورد سایت؟ |
آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت