« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

آزادی زن در انتخاب شوهر | مقالات 12 مرداد 1393
آزادی زن در انتخاب شوهر

برای پدران و اولیاء شایسته نیست زن بالغه را ، بکر باشد یا ثیبه ، آنکه اجبار بر ازدواج با مردی بکنند که مورد پسند زن یا دختر نباشد. زیرا اکثر بلایا و نکبات و عواقب وخیمی که دامنگیر خانواده ها می شود از اکراه و اجبار است.

عایشه ام المومنین رضی الله عنها روایت می کند : آنکه روزی دختر نوجوانی به منزلم داخل شد و گفت: پدرم مرا بنکاح پسر برادرش درآورده تا آنکه بوسیله ی من جبران نقیصه خود کند و من او را نمی خواهم .

حضرت عایشه رضی الله عنها به او گفت: بنشین تا رسول الله صلی الله علیه و سلم تشریف بیاورند. وقتی که رسول الله صلی الله علیه و سلم تشریف آوردند عرایض دختر را به او گفتم . رسول الله صلی الله علیه و سلم پدرش را خواستند و امر دختر را به خود دختر واگذار کردند . پس دختر نوجوان گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و سلم پسندیدم آن شوهریکه پدرم مرا به نکاح او درآورده بود ، من می خواستم بدانم که آیا زنان برای انتخاب شوهر اختیاری از خودشان دارند یا خیر.

ارتباط بین خاطب و مخطوبه به ادعاء امتحان یکدیگر

دین مبین اسلام برای مرد مباح گردانیده تا آنکه به صورت و دو کف دست زنی که می خواهد او را خواستگاری کند نظر کند بلکه آنرا مستحب دانسته اما بیش از آن تساویل شیطان و تقلید از کفار است .

اگر ارتباط بیش از حد استحبابی که ذکر شد به بهانه امتحان و شناخت بیشتر یکدیگر باشد باید گفت نه دختر و نه پسر نمی توانند آنطوری که گمان می کنند در اول فتره و مرحله خواستگاری حقیقت یکدیگر را درک کنند زیرا هر کدام از دو طرف هر چند دارای اخلاقی فاسد و منحط بوده باشد حریص است تا آنکه آنرا از طرف مقابل بپوشاند و بر آن سرپوش بگذارد و از خود بروز ندهد و فقط چیزهایی از خود بروز دهد که مایه ی رغبت طرف مقابل بوده باشد. زیرا هر کدام می دانند که این فتره امتحان و اختبار و تجربه است .

پس از مدتی که آن مرد با آن زن ارتباط پیدا کرد و او را به بازی گرفت به بهانه اینکه او یک زن امین و خانه داری نیست و نمی توان در امور همسری به او اعتماد کرد و نیست مانند زنی که بتوان در غیاب شوهر به او اعتماد کرد ، او را رها می کند و این دختر مسکینه است که در این میدان ضایع و پایمال می گردد و بازیچه دست جوانان گردیده و یا مانند کالایی بی ارزش و فرومایه تناول دست این و آن می گردد و عنصر تجارب و امتحان می شود.

چه قدر بلایا و مصایبی است که به سبب این افکار خبیث و تقلید کورکورانه مشاهده می شود و عرض و حیثیت خانواده دختر در این راه قربانی می گردد .

من فرزندان اسلام را از این تقلید کورکورانه حذر و بیم می دهم ، با توجه به اینکه این خود یک تحدی آشکار با آداب اسلامی سلیم است زیرا هم دختر خانواده و هم مرد خاطب جز غضب و خشم خداوند را کسب نمی کنند که باید از آن به لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم پناه بجوئیم.

.......................................................
بر گرفته از کتاب آداب اسلام در نظام خانواده
نویسنده: شیخ میر عبدالله تخت دار رحمه الله
تهیه و تنظیم: سایت مدرسه اسماعیلیه
بازديد:1616| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت