« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

فلسفه ی حج | مقالات 9 مهر 1393
فلسفه ی حج

كعبه را چند هزار سال قبل ابراهيم خليل الله عليه السلام بصورت خانه‌ی كوچكى در محلى كه فعلاً مكه ناميده مى‌شود براى عبادت خدا ساخت. خداى متعال سعى و كوشش او را قبول كرد و اخلاصش را پذيرفت و بدينوسيله پاداش عملش را داد...به اين معنى كه آن خانه را بخودش نسبت داد و (بيت الله) يعنى خانه‌ی خدا ناميده شد...

چهارمين ركن اسلام حج است و اسلام آن‌را بر كسانى واجب قرار داده كه ثروتى داشته باشند و بتوانند به مكه‌ی مکرمه بروند و اين سفر را نيز فقط براى يكبار در عمر واجب دانسته است.

كعبه را چند هزار سال قبل ابراهيم خليل الله عليه السلام بصورت خانه‌ی كوچكى در محلى كه فعلاً مكه ناميده مى‌شود براى عبادت خدا ساخت. خداى متعال سعى و كوشش او را قبول كرد و اخلاصش را پذيرفت و بدينوسيله پاداش عملش را داد...به اين معنى كه آن خانه را بخودش نسبت داد و (بيت الله) يعنى خانه‌ی خدا ناميده شد و فرمود: هر كس بخواهد مرا عبادت كند روى به كعبه باشد و هر كس توانائى عبادت داشته باشد بايد اقلاً يك بار در عمر براى زيارت (اين خانه) بيايد و دور اين خانه بگردد، همان‌طور كه بنده و دوست من ابراهيم بر اثر محبت و عشقى كه به من داشت دور اين خانه گشت و طواف كرد.

بدينطريق خداى متعال امر كرده است كه هرگاه قصد حج كرديد و از خانه‌ی خودتان به نيت زيارت اين خانه‌ی محترم بيرون آمديد، دل‌هاى خود را پاك كنيد و شهوات نفسانى را از خود بزدائيد، و از فسوق و جدال و خونريزى و بدگوئى بپرهيزيد و با چنين حالى به اين خانه بيائيد، طوريكه گوئى با ادب و احترام و عجز و خشوع بحضور پروردگارتان حاضر مى‌شويد و بدانيد كه شما بسوى آن پادشاه مقتدرى كه فرمانروائى آسمان‌ها و زمين بدست اوست روى مى‌آوريد و او ذاتى است كه همه محتاج اويند. و بدانيد وقتى كه شما با چنين حالت عجز و تضرع و خشوع واخلاصى نزد او حاضر شويد و عبادتى را كه بر عهده داريد با حضور قلب و صفاى نيت انجام دهيد، او نيز اجر عظيم و پاداش بزرگى به شما خواهد داد.

اگر به نظر عميق به موضوع حج نگاه كنيد خواهيد ديد كه اين مسأله مهمترين عبادت بوده و شان عظيمى دارد؛ زيرا اگر قلب انسان خالى از محبت خداى متعال باشد، چه دليل دارد كه انسان كسب و كار و تجارت و دوستانش را ترك كند و رنج و مشقت سفر طولانى را بر عهده بگيرد؟

واضح است كه همان قصد و نيت انسان براى حج دليل اخلاص و عشق اوست به خداى متعال. از اين گذشته همينكه شخصى از خانه اش بيرون مي‌رود و به طرف خانه‌ی محترم خداوند متعال حركت مى‌كند احساس مى‌كند كه اين سفر غير از سفرهاى ديگر است، زيرا در جریان سفر متوجه خداى متعال است و هر چه پيشتر مى‌رود و احساس مى‌كند كه به (كعبه) نزديك‌تر مى‌شود عاطفه‌ی عشق و مجتش بيشتر مى‌شود و جاذبه‌ی شوقش فزونى مى‌گيرد و دلش از گناه و معصيت بيشتر بيزار مى‌شود و از گناهان گذشته‌اش پشيمان گرديده و به خدا نزديك مي‌شود و براى زمان آئنده به دعا و راز و نياز مى‌پردازد و از خدا درخواست مى‌كند كه او را براى اطاعت و عبادت در روزگار آينده اش توفيق دهد.

در چنين حالى از ذكر خداى متعال و عبادتش لذت فوق‌العاده‌اى احساس مي‌كند و سجده‌هاى طولانى‌ترى مى‌كند، تا جائى كه دلش نمى‌خواهد سر از سجده بر دارد. همچنين وقتى كه قرآن تلاوت مى‌كند احساس مى‌نمايد كه اين لذت با لذت‌هاى قبلى تفاوت زيادى دارد و حتى كه در مكه روزه مى‌گيرد حلاوتى را در اين روزه احساس مي‌كند كه در مواقع ديگر احساس نمى‌كند.

ضمن اين معانى كه ذكر شد وقتى كه شخص وارد سر زمين حجاز مى‌شود و قدم در آنجا مى‌گذارد، تاريخ صدر اسلام جلوى نظرش مجسم مى‌شود و آثار وجود صحابه‌ی کرام كه (خدا از آن‌ها راضى شد و آن‌ها از خدا راضى شدند) را در هر يك از نقاط آن سرزمين مقدس مشاهده مى‌كند. آرى آن‌ها كسانى بودند كه خدا دوست شان مى‌داشت و آن‌ها نيز الله را دوست مى‌داشتند و مال و جان شان را در راه او تعالى نثار كردند. آرى هر ذره ريگى از آن سرزمين مقدس به عظمت اسلام گواهى مى‌دهد و هر سنگى از سنگ‌هاى آن به زبان حال گوياى اين معنى است كه:

(اين سر زمين مقدس همان جايگاهى است كه اسلام از آنجا سر در آورد و نور اين آفتاب درخشان از آنجا ساطع شد و كلمه‌ی آن از آنجا علو و رفعت گرفت).

بدينطريق قلب انسان از عشق خدا و علاقه به دينش لبريز مي شود و پس از آنكه به وطنش بر مي‌گردد، آن چنان اثرى از آثار اسلام در دلش احساس مي‌كند كه تا زنده است محو نمي‌شود.

فريضه‌ی حج علاوه از اين منافع دينى داراى منافع دنيوى زيادى است. از جمله‌ اين است كه: بر بناى حج مكه معظمه براى همه‌ی مسلمانان مركزى بوجود آمده است كه دل‌هاى تمام مسلمانان جهان _ باهمه‌ی اختلافات نژادى و ملى و وطنى يكسره عاشق آنجاست. از هر گوشه‌ی جهان جميع مسلمانان به يك وقت در آنجا جمع مى‌شوند و همه احساس مي‌كنند كه با يكديگر برادرند و جمعاً جزء يك امت اند و با هم اختلافی ندارند.

حج از طرفى عبادت خداى متعال و از طرف ديگر مجمع جهانى يا كنفرانس بين المللی اسلامى است كه همه ساله از جميع اطراف زمين مسلمانان در اين مركز واحد دورهم جمع مي‌شوند، و از طرف ديگر بر اساس اتحاد و محبت و همكارى، براى تربيت اخوت جهانى بزرگ‌ترين وسيله و موثرترين طريق است.

...................................
نویسنده: ابوالاعلی مودودی
ترجمه:محمدصالح سعیدی
بازديد:2121| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت