« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

امام نووی وكتاب رياض الصالحين | مقالات 19 آذر 1393
امام نووی وكتاب رياض الصالحين

اسم و نسب ایشان:

نووی، امام حافظ شیخ الإسلام، محی الدین ابوزکریا یحیی بن شرف بن مُری حِزامی حورانی شافعی که در ماه محرم سال 631 هجری در روستای نوی در 75 كيلومتری جنوب دمشق متولد و در رجب سال 676 هجری در همان جا وفات يافت. بنابر این مدت عمر او 45 سال و هفت ماه بوده است و مقبره او در نوی می باشد.

كنيه و لقب او:

كنيه‌ی او ابوزكريا ولقبش محی‌الدين (زنده کننده دین) بود، ولی به اين لقب راضی نبود.

ياسين ابن يوسف می‌گويد: نووی را وقتي كه 10ساله بود در نوی ديدم، بچه‌ها او را به بازی با خودشان مجبور می¬كردند و او ازدستشان فرار می‌كرد و در آن حال قرآن می‌خواند، محبتش به دلم افتاد، پدرش او را بهمغازه‌داری گماشته بود و او از قرائت قرآن به داد و ستد نمی پرداخت. پيش استادشرفتم و درباره‌اش به او سفارش كردم و گفتم: اميد است كه اين بچه عالم‌ ترين و زاهد ترين فرد زمان خود بشود و مردم از او نفع ببرند، از من پرسيد: آيا تو منجم هستی؟! گفتم: نه، فقط سخنی بود كه خداوند بر زبانم جاری ساخت و مرا بدان گويا كرد. پس از آن، استاد، اين را به پدر امام نووی گفت و او بر اين كار تشويق شد، تا حدی كه او قرآن را در نزديكی بلوغ، ختم كرد.

امام نووی در سال 605 هجری (‌در 20 سالگی) همراه پدرش به سفر حج رفت و حدود يك ماه و نيم در مدينه‌ منوره ماند.

طلب علم:

امام نووی هيچ لحظه‌ای از وقتش را، در شب و روز – حتی در راه – به هدرنمی‌داد، مگر آنكه مشغول (به تحصيل و آموزش) بود. هر روز، دوازده درس را در علوممختلف با شرح برای تصحيح آموخته‌ها پيش استاد می‌خواند و هر نكته‌ی جديد و علمی كه می‌ شنيد، آن را يادداشت می‌كرد.

صفات امام نووی:

نويسندگان شرح حال، امام نووی را به سه خصلت متمايز می دانند:

1) زهد و ورع

2) نصيحت اميران

3) امر به معروف ونهی از منكر.

در ورع خيلی شديد بود، ميوه‌ های دمشق را نمی‌خورد، به دليل آنكه شهر دمشق اوقاف و املاك زيادی داشت كه مال محجوران بود و او تصرف در آن را جز به مصلحت، جايز نمی‌ دانست. به خاطر اين زهد و تقوا، علماء از او تمجيد زيادی كرده‌ اند و ذهبی در تعريف او می‌ گويد: (الشيخ الإمام القدوة الحافظ العابد الزاهد الفقيه المجتهد الرباني شيخ الاسلام).

اما نصیحت او به امیران و حاکمان: امام، حق گویی قوی بود، و در نوشتار، آشکارا امر به معروف و نهی از منکر می کرد، شجاع بود و در راه خدا از سرزنش سرزنش کنندگان نمی ترسید، بیانی قوی داشت و استدلالش روشن بود، با پادشاهان و ظالمان با انکار روبرو می شد، به آنان نامه می نوشت و آنان را از خدا می ترساند.

روز جمعه وفات او اعلان شد كه باعث تأسف همه گرديد. اهل و اقارب او خواستند قبه‌ ای بر روی قبرش بسازند اما عمه‌ اش در خواب ديد كه آنها را نهی می‌ كرد و می‌ گفت اگر اين كار را بكنيد، منهدم خواهد شد كه بعد قبر را به طورمعمولی به اندازه يك وجب بالا آوردند.

در قرن 10 هجری قمری، يكی از امرا چند بار سعی كرد كه روی قبر او قبه‌ ای بنا كند، اما هر بار قبه خود به خود منهدم می‌شد و اين عقيده در ميان مردم مشهور است كه اگر بنا شود، منهدم خواهد گرديد.

بعضی از مؤلفات امام نووی:

1) شرح صحيح مسلم: كه هيچ عالمی از اين كتاب مستغنی نخواهد شد.

2) كتاب الروضة الطالبين: (كتاب معتمد مذهب)خلاصه‌ی (الشرح الكبير) امام رافعی.

3) منهاج: كتاب متداول بين طلاب و علما،مختصر (المحرر) رافعی.

4) الأذكار: ذكرهای متعدد برای اوقات متعدد، كه در مورد اين كتاب مقوله‌ی مشهوری نقل شده است (بِعِ الدار و اشتري الأذكار) خانه‌ ات را بفروش و كتاب أذكار را بخر.

5) التبيان فی آداب حملة القرآن.

6) المجموع شرح المهذب: از بزرگترين موسوعه فقه مقارن و مذهب شافعی كه آن را كامل نكرده است. قال ابن كثير: مما لم يتممه و لو كمل لم يكن له نظير في بابه: شرح المهذب الذي سماه المجموع، وصل فيه الي كتاب الربا، فأبدع فيه أجاد و أفاد، و أحسن الانتقاد، و حرر الفقه فيه في المذهب و غيره.

7) رياض الصالحين من كلام سيد المرسلين: از نفيس‌ ترين و برترين كتاب‌ها كه هيچ زن و مرد مسلمانی در هر خانواده‌ ی با ايمانی از آن بی‌ نياز نيست. 1896 حديث در جوانب متعدد جمع آوری كرده است. ابتدای باب را با چند آيه شروع كرده و به دنبال آن احاديث را مرتب می‌كند و به خاطر اخلاص او، در هر گوشه‌ی دنيا در هر مسجدی اگر دعوتی يا حلقه‌ی علمی باشد، حرف اول را كتاب رياض الصالحين می‌ زند. از كانادا تا استراليا و جنوب و شمال عالم اسلامی معمولا اين كتاب در مساجد يافته می‌شود و به زبان‌های متعددی نيز ترجمه شده است.

او چنان كتاب را مرتب و كلمات را معنی و باب‌ بندی نموده كه عنوان كتاب كاملا بر آن مطابقت می‌كند. (رياض الصالحين: باغ نيكوكاران).

سه نكته‌ی مهم كه كتاب را مقبول عالم و طالب و عامی قرار داده:

الف) دقت بالای علمی: از آنجایی که علت بسیاری از عقاید و برداشت های نادرست در جامعه، رها کردن احادیث صحیح و نقل احادیث ضعیف می باشد ، لذا ایشان برای اینکه هم در مقابل رسول الله صلی الله علیه و سلم و هم در مقابل مردم ادای مسئولیت کرده باشند، با دقت بسیار بالایی به انتخاب احادیث صحیح پرداخته اند بگونه ای که علماء در قرن های متمادی پس از ایشان با تحقیقات فراوانی که بر کتاب ریاض الصالحین داشته اند ، نتوانسته اند جز بر تعداد اندکی از احادیث آن ایرادهای جزئی وارد کنند که این تعداد بسیار اندک نیز در در یای احادیث صحیح آن غرق می شود. به همین خاطر علماء حکم صحت بر کلیت ریاض الصالحین را داده اند.

ب) اخلاص: او 45 سال عمر خود را صرف خدمت به دين خدا كرد و همين بس كه اولين باب كتاب را باب اخلاص (باب الإخلاص و إحضار النية في جميع الأعمال والأقوال والأحوال البارزة والخفية) قرارداده است كه خود گويای اخلاص آن بزرگوار می‌باشد.

ج) بيان قول راجح در بسياري از مسائل كه خود دليل بر وسعت علمی اوست.

كتاب‌هايی كه در شرح رياض الصالحين نوشته شده:

1) دليل الفالحين تأليف محمد بن علان الصديقي.

2) شرح رياض الصالحين تأليف محمد بن صالح العثيمين.

3) بهجة الناظرين تأليف سليم بن عيد الهلالي.

ابن علان می‌گويد: شايسته نيست كتابخانه فرد مسلمان از چهار كتاب خالی باشد: (رياض الصالحين و كتاب الأذكار وترغيب و ترهيب و الزواجر من الكبائر).

و با ابياتي كه او به نقل از امام شافعي در مقدمه‌ ي كتاب رياض الصالحين آورده بحث را به پايان رسانده كه بازهم نشان از ورع و زهد اوست:

إنّ لله عـبــاداً فـطـــنـا ** طلقوا الدنيا و خافـوا الفتنا

نظروا فيها فلما علمـوا ** أنها ليست لحــي وطــنا

جعلوهـا لجّةًو اتخــذوا ** صالـح الأعمال فيها سفنا

خداوند بندگان زيركی دارد كه دنيا راطلاق داده و از فتنه‌های آن ترسيدند.

در آن انديشيدند تا زمانی كه فهميدند دنيا محل ماندگاری هيچ زنده‌ای نيست.

دنيا را همانند دريايی فرض كردند واعمال شايسته را كشتی نجات قرار دادند.

.......................................
نویسنده: شیخ موسی بازماندگان
بازديد:984| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت