اخرين مطالب
» گزارش تصویری اردوی تفریحی طلاب حفظ تابستان 1403
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
پیوندهای مرتبط
مطالب پربیننده
برگزاری امتحانات پایانی کلاسهای منهج چهارساله سال تحصیلی ۱۴۰۲.۴۰۳
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
ثابت بن قیس رضی الله عنه | صحابه و صحابیات رسول | 23 فروردين 1394 |
نام و نسب نام: ثابت نام پدر: قیس سلسله نسب: ثابت بن قیس بن مالک بن امری القیس قبیله: الانصاری خزرجی کنیه: ابومحمد یا ابوعبدالرحمن جایگاه ایشان سخنگوی انصار بود که به او سخنگوی پیامبر (ص) میگفتند، آنچنان که حضرت حسان بن ثابت به شاعر رسول اکرم (ص) مشهور بود، حضرت ثابت سخنران فصیح و بلیغی بود.و آنگاه که وفد تمیم پیش پیامبر آمد و مردم جمع شدند و هریک آنچه را که مایه افتخار و مباهات آنها بود ذکر کرد. آنگاه سخنگوی آنان بلند شد و سخنان زیبایی بیان کرد که پس از او حضرت ثابت برخاست. و آنچنان سخنرانی فصیح و بلیغی ایراد کرد که حاضرین شگفتزده شدند. وی در پاسخ فرمود: ستایش پروردگاری را سزاست که آسمانها زمین آفریده او است که در آنجا به تدبیر امور پرداخته و علمش بر تمام کائنات فراگیر و هرچیز از منبع فضلش سرچشمه گرفته و به قدرتش ما را فرمانروا قرار داد. و از میان بهترین مخلوقات پیامبر را برگزید که نژادی برتر دارد و از همه راستگوتر است، و کتابش را بر او نازل کرد و او را امین مخلوقات دانست.تا این که مردم را بسوی ایمان به خداوند دعوت کند و خویشاوندانش (مهاجرین) که بهترین و نیکوکارترین افراد بشرند به او ایمان آوردند. و پس از آنان ما انصار، اولین کسانی هستیم که دعوت پیامبر را قبول کردیم، پس ما یاوران دین خداوند و وزیران رسول او هستیم، بعد از ایشان شاعر بنیتمیم اقرع بن حابس بلند شد و چند شعر خواند. أتیناک کیما یعرف فضلنا إذا خالفونا عند ذکر المکارم أنا رؤوس الناس من کل معشر وأن لیس فی أرض الحجاز کدارم وأن لنا المرباغ فی کل غاره تکون بنجد أو بأرض التهائم «نزد شما آمده ایم تا مردم برتری ما را بدانند، آنگاه که در ذکر مباهات با ما مخالفت میکنند. براستی ما سران همه مردم هستیم و در سرزمین حجاز قبیله مانند بنی دارم، و جود ندارد، در هر نبرد و حمله ربع غنیمت از ما است، چه در سرزمین نجد باشد و یا تهامه». پس از او شاعر اسلام حضرت حسان بن ثابت برخاست و او را جواب دادند. بنی دارم لا تفخروا إن فخرکم یعود وبالاً عند ذکر المکارم هبلتم علینا تفخرون وانتم لنا خولٌ بن ظئر وخادم بنی دارم به خودتان مبالید که فخرتان وقت ذکر مباهات برایتان وبال میشود، پیش ما آمده اید و بر ما فخر میکنید؟ و حالان که شما زیر دستان و خادمان ما هستید. پس گفتند سخنگوی آنان از سخنگوی ما برتر است و شاعرشان از شاعر ما ماهرتر است. و صداها بلند شد و در میانشان شلوغی شد که خداوند فرمود: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (حجرات/۲) «ای مؤمنان صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر مکنید و مانند سخنگفتن با همدیگر با او بلند سخن نگوئید، از این که مبادا اعمالتان از بین برود، در حالی که شما نمیدانید». پرهیزگاری ایشان شخص بسیار متقی، پرهیزگار، راستگو و امین بودند. بنابر حدیثی که ابوهریره روایت کرده است، پیامبر او را تعریف کردند و فرمودند: «نعم الرجل ثابت بن قیس شماس» ثابت بن قیس چه مرد خوبی است که با شنیدن این آیه ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴾ بسیار ترسید و فکر کرد اعمالش نابود شده اند، وارد منزل شد و در را بست و از ترس عذاب خداوند شروع به گریه و فریاد نمود و تا مدت چند روز از خانه بیرون نرفت. چون پیامبر او را نیافت، شخصی به دنبالش فرستادند، فوراً بخدمت پیامبر حاضر شد. پرسیدند چرا خودت را در منزل بازداشت کردهای؟ عرض کرد ای رسول خدا من آوازم بلند است. و میترسم که اعمالم نابود شوند، چون خداوند فرمود: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ «ای مؤمنان صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر مکنید و مانند یکدیگر با او با صدای بلند صحبت نکنید که مبادا اعمالتان نابود شود، در حالی که شما نمیدانید». پیامبر فرمودند: مطمئن باش که تو از آنان نیستی و در دنیا زندگی راحت خواهی داشت و به آسانی بر تو مرگ میآید، و آنگاه که آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ )لقمان/۱۸ «همانا خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست نمیدارد». دوباره به منزل رفت و در را بست و شروع به گریه کرد. پیامبر او را تا چند روزی ندیدند، شخصی به سراغش فرستادند. چون آمد پرسیدند: چند روز است که پیدا نمیشوی؟ گفت: من زیبایی و سیادت قوم خود را دوست دارم. میترسم که نکند این تکبر است و خداوند متکبران را دوست ندارد. پیامبر فرمودند: تو از متکبران نیستی، در دنیا به راحتی زندگی میکنی و به شهادت میرسی و وارد بهشت میشوی؛ که در جنگ یمامه به شهادت رسید و صداقت نبوت پیامبر را ثابت کرد که در حقش خواهد آمد. صداقت و وفاداری ثابت، نمونه بارز و کامل صداقت و وفاداری بود، و گفتارش راست و عهد و پیمانش را ایفاء مینمود و با بلندنظری سخاوت میکرد و مانند تمام اصحاب پیامبر اخلاق و عادات اسلامی را آموخته و عمل بر نهج اسلام را بر خود لازم میدانست. بنابر روایتی در جنگ بعاث بدست زبیر بن باطا اسیر شد. در زمان جاهلیت بین عربها رسم بود که چون سرداری اسیر میشد موهای پیشانیاش را میتراشیدند و آزاد میکردند، پس موهای پیشانی حضرت ثابت را تراشیدند و آزاد کردند که شاعر سرود: کم من أسیر فککنا بلاثمن وجز ناصیه کنا موالیها «اسیران بسیاری را بدون فدیه با تراشیدن موهای پیشانی آزاد کردیم و ما سرور آنان بودیم». و آنگاه که پیامبر دستور کشتن همه مردان یهود بنیقریظه را صادر کردند. حضرت ثابت درخواست عفو زبیر بن باطا را نمود که پیامبر او را بخشید، حضرت ثابت به زبیر گفت بخاطر احسانی که بر من کرده بودی تو را آزاد کردم.گفت: بله، انسانهای بزرگوار این چنین رفتار میکنند.پس از آزادی زبیر به حضرت ثابت گفت: انسان بدون زن و فرزند چگونه زندگی میکند؟ حضرت ثابت از پیامبر طلب آزادی زن و فرزندان او را کرد که پیامبر آنان را آزاد کردند و برای بار دوم زبیر گفت: انسان بدون مال و سرمایه چگونه زندگی کند؟ حضرت ثابت از پیامبر تقاضای اموال او را کرد. و پیامبر اموالش را نیز تحویل دادند. بعد از آن زبیر خبر شد که همه اقوام و دوستانش کشته شده اند. به حضرت ثابت گفت: بدون یاران چگونه زندگی میشود؟ من بنابر احسانی که بر تو کردهام میخواهم مرا به دوستان برسان. و طبق روایتی گفت: حمایت و ضمانت شما تمام شده، مرا به دوستانم برسانید و زیاد اصرار کرد که مرا بکشید، تا این که بالآخره حضرت ثابت از روی اجبار او را کشت. جهاد پیامبر نسبت به ثابت فرمودند:«تَعِیشَ حَمِیدًا، وَتُقْتَلَ شَهِیدًا، وَتَدْخُلَ الجَنَّهَ» «با آسایش و سربلندی زندگی میکنی و به شهادت میرسی و وارد بهشت میشوی». حضرت ثابت با شنیدن مژده شهادت بسیار خوشحال شد و همیشه در انتظار شهادت و رسیدن به رضای خداوند و ملاقات با پیامبر بودند. او زندگی را با سعادت و سربلندی بپایان رساند و تعجبآور نیست، چون پیامبر چنین فرمودند. ایام گذشت تا این که پیامبر از دنیا به سوی رفیق اعلی رحلت نمودند، و مسلمانان حضرت ابوبکر صدیق را به جانشینی پیامبر برگزیدند. و قبیلههای زیادی از اعراب مرتد شدند که حضرت ابوبکر صدیق لشکر بزرگی به فرماندهی حضرت خالد بن ولید گسیل داشت، و حضرت ثابت در این جهاد شرکت کردند و از خویش رشادت و جوانمردی خارق العبادتی نشان دادند. در این مبارزه مجاهدین اسلام علیه مسیلمه کذاب، حضرت ثابت پرچمدار گروه انصار بود، و چون در میان دو لشکر جنگ شدت گرفت حضرت ثابت از خویش جوانمردی بینظیری بجای گذاشت.آنگاه که دید که لشکر مسلمانان عقبنشینی میکند، او و حضرت سالم مولی حذیفه در کنار یکدیگر مشغول نبرد بودند، گفتند: ما در زمان پیامبر اینگونه جهاد نمیکردیم. عطر استعمال نمود و کفنهایش را پوشید و با صدای بلند فریاد برآورد که خداوند از آنچه که مرتدین میگویند بیزار هستیم و از عمل لشکر مسلمانان معذرتخواهی میکنم. شهادت حضرت ثابت پرچمدار انصار و حضرت سالم علمبردار مهاجرین، هردو همراه شدند و دو کانال حفر کردند و تا نصف خودشان را در خاک پوشاندند که هنگام حمله دشمن به عقب برنگردند، و چون حمله شروع شد دفاع کردند و مسلمانان را به استقامت و نبرد تشویق مینمودند تا این که هردو به شهادت رسیدند، و میدان معرکه را با خون پاکشان رنگین کردند که تا ابد بر شهادت و جوانمردی آنان گواهی دهد. و خداوند نسبت به شهداء فرموده است. وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (آل عمران/۱۶۹) «کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده مپندارید بلکه زنده اند، در نزد پروردگارشان روزی داده میشود». اجراء وصیت حضرت ثابت در سرزمین یمامه به درجه رفیع شهادت نایل گشت، مردی از مسلمانان از کنارش گذشت، دید زره آهنی گرانقیمت بر تن دارد، فکر کرد برداشتن این زره برایش درست است، لذا آن را گرفت.حضرت ثابت در خواب یکی از مسلمانان آمد و گفت: تو را وصیت میکنم که آن را خواب نپنداری و اجرایش را فراموش نکنی؛ این که دیروز چون به شهادت رسیدم مردی از مسلمانان زره مرا از تنم درآورد، او در آخر لشکر قرار دارد و اسبی سرکش دارد، زره مرا در زیر دیگ گذاشته و بر روی آن پالان شتر را نهاده است. برو پیش حضرت خالد بگو تا آن را از او پس بگیرد. و چون به مدینه رسیدند خدمت حضرت ابوبکر صدیق بروید و بگوئید بر من اینقدر دین است آنها را اداء کنید و فلان و فلان برده من آزاد است. آن شخص چون از خواب بیدار شد فوراً خدمت فرمانده لشکر حضرت خالد بن ولید خوابش را تعریف کرد. حضرت خالد شخصی را فرستاد تا زره را بیاورد، و چون آنجا رسید همان نشانیها را دریافت، و آنگاه که مسلمانان پیروزمندانه به مدینه منوره برگشتند آن شخص خوابش را برای حضرت صدیق اکبر تعریف کرد، فرمودند: خواب درستی است و وصیت حضرت ثابت را اجراء کردند. و مسلمانان گفتند: حضرت ثابت تنها کسی است که بعد از مرگ وصیت کرد، وصیتش اجراء شد. خداوند از او راضی باد و او را راضی بگرداند و در بهشت برین جای بدهد. .............................................. منبع:سفیران اسلام تألیف:عبدالقادر الشیخ ابراهیم ترجمه: عبدالرحیم هاشمزهی |
|
|
بخش اصلی
موضوعات سايت
دانشنامه جزیره قشم (48)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
نظرسنجی
نظرشما در مورد سایت؟ |
آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت