« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

توصیه های شیخ عبدالکریم محمدی به مدرسین و اساتید مدارس دینی | مقالات 15 ارديبهشت 1394
توصیه های شیخ عبدالکریم محمدی به مدرسین و اساتید مدارس دینی

یکی از مقاصد مهم شرع حفظ صلاح دنیاست که در صورت تحقق آن می شود برای رسیدن به رتبه های آخرت از آن استفاده کرد. در غیر اینصورت دنیا مزاحم انسان می شود و عوض اینکه یک اسب راهوار باشد به یک قاطر چموش تبدیل می شود که لگد می زند.

وظیفه ی ما مدیریت افعال بندگان خداست که باید با حکم شرعی و در نگاه دینی مدیریت شود و باید توجه داشت مدیریت افعال به صورت مجموعه است، یعنی افعال قلوب باید مدیریت شود، افعال احساسات و عواطف مدیریت شود، و افعال شعور و درک انسان نیز باید مدیریت شود، لذا برای کل اماکن انرژی صدور فعل باید یک حکم شرعی باشد تا آن را مدیریت کند که آیا انجام گیرد یا خیر و یا اینکه اختیار وجود دارد؟

در مفهوم مدیریت دو «باید» وجود دارد، یک باید شرعی و یک باید عرفی:

مفهوم عرفی آن این است که شخص موقعیتی برتر از دیگران پیدا می کند و حق دارد بگوید که مردم چه کاری انجام دهند و یا چه کاری را انجام ندهند. لذا به مدیر تبریک می گویند چون موقعیت او یک موقعیت ممتاز است.

اما مفهوم «باید شرعی» مدیریت این است که ما نگاه اولمان بر این باشد تا بندگان خدا از فرصتهای بیشتری از این دنیا برای آخرتشان استفاده کنند و به تخریب زمان و انسانهای اطرافشان نپردازند. (وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ) خسر ضرر نیست بلکه تخریب است. ضرر، جزئی وارد می شود ولی خسران کلی، لذا در موقع خسران انسان خودش را از دست می دهد مگر با این چهار تا (إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ) کار ما مصداقیت تمام بخشیدن به سوره ی عصر است.

برای اینکه بتوانیم فرصتها را گسترش دهیم باید در یک زمان چند عمل را انجام دهیم و همیشه با فکر کردن اولویتها و راه های درست را انتخاب کنیم، چون اولویتها با فکر کردن به دست می آید. نگو خسته ام، خستگی را با استراحت رفع کن، بگو من خسته نمی شوم، اگر هم پیش آمد استراحت می کنم. این لازمه ی توفیق است.

به برنامه ها باید به عنوان راهنما نگاه شود نه پردازشگر، که اگر نباشد دیگر کاری انجام نگیرد. در اینصورت شخص با حیوانی که افسار او را می کشند فرقی ندارد.

هرگز از جمع جدا نشوید: (إنَّمَا يَأْكُلُ الذِّئْبُ مِنْ الْغَنَمِ الْقَاصِيَةَ) این یک نوع ورود به خطر است. در تنهایی خطرهای فردی بر انسان صد در صد وارد می شود و خطرهایی که بر جمع وارد می شوند نیز شخصِ تنها را نابود می کند. اما در جمع خطرهای فردی بر انسان وارد نمی شود و خطرهای جمعی نیز بین همه تقسیم می شود لذا تأثیرش کمتر است.

جذبه ی انسان در خدمت رسانی به دیگران حاصل می شود. خدمتهای کوچک را هم انجام دهید، چون مبنای علاقمندی دریافت خدمت است. خدمت از یک لبخند شروع می شود تا وارد شدن به زندگی افراد و حل مشکلاتشان، پس خدمت کنید که با خدمت کردن فرهنگ را وارد خانواده می کنید، چون شخص سعی می کند با دیدن شما خودش را اصلاح کند و کارهایش را درست انجام دهد.

مردم را وارد تهدید نکنید بلکه به مردم نفع برسانید چون شما حاکم نیستید بلکه معلم هستید، تذکرات و تنبیهات باید در حد یک معلم باشد و بی ادبی ها هم باید در حد یک شاگرد به معلم باشد، معلم از سلاح لبخند تلخ استفاده می کند. اگر معلم فحش داد بی ارزشی خود را به اثبات می رساند. معلم نباید انتقام بگیرد و لو قدرت داشته باشد بلکه باید خدمت کند و نفع برساند و عفو کند و هوا را به اجرا نگذارد، بلکه باید باورهای دین را به اجرا بگذارد. کرم داشته باشید و عفو کنید که عفو خطا بالاتر از کرم مثبت است،

هر وقت ببخشی قدرت طلبکارانه ات بیشتر است از زمانی که چیزی بدهی، اگر چه بر نفس سنگینی می کند، ولی باید صبور بود و صبر را خیلی تمرین کرد، اگر دستتان لای در گیر کند آخ نگویید، اگر به این عادت کردید می توانید فشار را تحمل کنید، پس هرچه بیشتر روی صبر کار کنید که محبوبیت انسان در صبر شکل می گیرد. تناسب اشیاء را به دقت بشناسید و آن را اجرا کنید، این حکمت است و زیاد فکر می خواهد. سوره عصر را حداقل هفته ای یکبار بخوانید. این سوره چهار شرط برای گریز از خسران دارد و اگر هر چهارتا را درست انجام ندهید در خسران می مانید.

سوره تین را بخوانید چون جزء سوره هایی است که با چند قسم شروع شده و سپس جواب قسم آمده است. محور آن و جای خودت را در آن پیدا کن، سوره های شمس و لیل را نیز بخوان که مفهومشان یکی است و اینها مفصل تر هستند، اینها را همیشه بخوانید تا جایگاهت را مشخص کند چون روی رفتار و جملاتت اثر می گذارد و دیگران هم از تو بهره می برند. پس خدمت و عفو و صبر اصل جلب محبت است. بخشش داشته باش و به دیگران ببخش، چون مال آنها هم مال تو می شود و دیگر نیاز به ذخیره نداری.

دهنده باشید بدون انتظار. چون دهنده ی بدون انتظار، دریافت را با کرم خدا مشخص می کند، اما اگر بخشیدی و انتظار داشتی، دریافت را با کرم بندگان خدا مشخص می کنی و این محدود است. ببخش تا جایی که توان داری چون محبوبیت به وجود می آورد و محبوبیت سمع و طاعت بوجود می آورد و سمع و طاعت صلاح و درجات آخرت بوجود می آورد و تو با این سعی معذبین آخرت را کم می کنی.

صلاح دنیا به صلاح اعمال، واقع است نه قبول اعمال؛ یعنی اینکه اگر کسی نماز نخواند سایر اعمالش خراب است و تربیت نمی شود، این جمله، جمله ی غلطی است ولی اثر اخروی آن یعنی این که اگر نماز خوانده نشود، دیگر اعمال از انسان قبول نمی شود؛ این جمله صحیح است ولی این به ما ربطی ندارد لذا حکم به عاقبت دیگران نکنید.

پس باید حکم شرعی به اجرا گذاشته شود نه هوای نفس. فضا را باز و تعداد منفی ها را کم کنید و منفی ها را به مثبت تبدیل کنید و حکم نکنید، چون حکم در انحصار خداوند است.

.........................................
منبع: مجتمع دینی بستک
بازديد:2685| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت