« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

اولیاء الله چه کسانی هستند؟ | مقالات 21 تير 1394
اولیاء الله چه کسانی هستند؟

الحمد لله وحده والصلاة و السلام علی من لا نبی بعده و علی آله و صحبه و من اهتدی بهدیه و استن بسنته الی یوم الدین.

اگر ما با نظر تأمل و تدبر به عالم هستی بنگریم و در مخلوقات ریز و درشت و نظامهای مختلفی که بر آن حاکم است تفکر کنیم متوجه دو نکته ی مهم و اساسی می شویم:

نکته اول: اینکه انسان در این عالم هستی موجودی بسیار عاجز و ضعیف و حقیر و ناتوان است منظور از انسان تک تک ما انسانها هستیم که در این عالم عظیم هستی چیزی بحساب نمی آئیم.

نکته دومی که به آن پی می بریم عظمت و جلال و شکوه و جبروت پروردگار و آفریدگار این عالم هستی است آن خالقی که عالم هستی با این عظمت را آفریده و پیوسته آنرا اداره و تدبیر می کند ذاتی که عقل و زبان ما از بیان عظمتش قاصر و ناتوان است.

حال در نظر داشته باشیم : خداوند عزوجل با این عظمت به این مخلوق حقیر و ناچیز خود توجه و التفات خاصی داشته است از میان همه ی موجودات انسان را برگزیده و تفضل و برتری داده است و رابطه ای که بین خود و این بنده حقیر خود برقرار نموده رابطه ای است براساس محبت و دوستی .

طبق نصوص اسلامی ارتباط خدا با بندگانش تنها براساس رابطه قاهر و مقهور یا به تعبیر دیگر رابطه سلطان و برده نیست بلکه جانب حب و دوستی در این ارتباط بیشتر نمایان است .

البته این نکته را فراموش نکنیم که رابطه ی براساس محبت باید دوطرفه باشد یعنی برای حب و دوستی باید محبّ و محبوب هر دو وجود داشته باشند لذا الله سبحانه و تعالی بندگانی را دوست می دارد که خود خواهان این حب و دوستی باشند رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: (من أحبّ لقاء الله أحب الله لقاءه و من کره لقاء الله کره الله لقاءه) یعنی هر کس لقا و دیدار خدا را دوست داشته باشد خدا هم دیدار او را دوست می دارد و کسی که این لقا را دوست نداشته باشد خدا هم آنرا دوست نمی دارد.

پس این چیز مسلمی است که تا خود شخص نخواهد که محبوب الله تعالی قرار بگیرد خدا هم به او توجهی نمی کند . بزرگترین عذاب و درد برای انسان در دنیا و آخرت این است که به او توجهی نشود و فراموش شود . کسانی که در دنیا خواهان این لقا نبودند و خدا را فراموش کردند خدا در آخرت به آنها توجهی نمی کند «فالیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا».

خداوند عزوجل با آنهمه عظمت وقتی که به انسان حقیر با نظر لطف و رحمت و مغفرت توجه دارد و ارتباط خود با انسان را براساس حب قرار داده تنها به این بسنده نکرده بلکه زمینه و ظرفیتی در اختیار انسان قرار داده تا از درجه بندگی هم بالاتر برود وبتواند مقرب درگاه باری تعالی قرار گیرد و از جمله ی اولیاء و دوستان خاص خدا باشد .

فرصت رسیدن به این جایگاه و مقام برای هر انسانی در دنیا هست ما در اینجا بعضی از ملاکها و صفاتی که برای رسیدن به این مقام والا یعنی ولیّ خدا شدن لازم است را براساس کتاب و سنت بیان می کنیم:

- اولین صفت و ویژگی اولیای خدا صفت ایمان است خداوند متعال می فرماید: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا»

برای اینکه خدا انسان را دوست بدارد در مرحله اول باید شخص مومن باشد «« أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا » هیچ ترس و اندوهی برای دوستان خدا نخواهد بود اینها کسانی هستند که ایمان آورده اند.

منظور از ایمان: تصدیق و باور قلبی و اقرار و اعتراف زبانی و عمل با جوارح و اعضای بدن است در حدیث جبرئیل مشهور رسول الله صلی الله علیه و سلم ارکان ایمان را بیان نموده است جایی که می فرماید: (أن تومن بالله و ملائکته و کتبه و رسله و الیوم الآخر و تومن بالقدر خیره و شره) ایمان به شش اصل است ایمان به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و روز آخرت و ایمان به قضاء و قدر همان حکم ازلی خدا و تقدیری که برای همه ی مخلوقاتش در نظر گرفته است.

پس باید به این اصول اعتقاد و باور و پیوسته با زبان به آن معترف باشیم و در اعمال و رفتار ما باید این ایمان قلبی و زبانی نمود بیرونی داشته باشد آن زمان است که می توانیم ادعای ایمان داشته باشیم.

- دومین ویژگی اولیای خدا تقوا است

در همین آیه ای که ذکر شد « أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ » دومین صفت اولیای خدا بعد از ایمان تقوا معرفی شده منظور از تقوا این است که انسان بین خود و عذاب و آتش خدا حاجز و مانعی قرار دهد که همان تمسک به اوامر خداوند و دوری و اجتناب از نواهی باری تعالی است.

در سوره انفال خداوند عزوجل اولیا و دوستان خود را منحصر به متقین می کند. شاید بسیاری از صفات اولیاء خدا در ما وجود داشته باشد اما چون همین صفت تقوا بصورت کامل نیست شاید نتوانیم در زمره اولیاء خدا قرار بگیریم چنانکه خداوند متعال می فرماید: «إن أولیاءه الا المتقون و لکن أکثرهم لا یعلمون» یعنی قطعا دوستان خدا جز اهل تقوا نیستند ولی اکثر مشرکان نمی دانند و در تشخیص اولیای خدا دچار اشتباه می شوند.

مشرکینی که بتها و تماثیل را عبادت می کردند منظور آنها عبادت سنگ و خاک نبود بلکه ادعای آنها این بود که این بتها تمثال اولیای خداست آن کسانی که مقرب خدا و مستجاب الدعوة بوده اند و می خواستند با این تماثیل و احترام و بزرگداشت آنها به خدا توسل و تقرب بجویند اما الله سبحانه و تعالی این مساله را رد می کند و می فرماید: «إن أولیاءه الا المتقون و لکن أکثرهم لا یعلمون» اکثر مشرکین نمی دانند که اولیای خدا اهل تقوا هستند.

در واقع هرچه زمان بیشتر جلو می رود و ما به قیامت نزدیک می شویم اهل تقوا در جوامع کمتر می شوند.

در سوره واقعه خداوند انسانها را به سه دسته تقسیم می کند : «وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً (7) فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ (8) وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (9) وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» شما در دنیا سه گروه بودید دسته اول کسانی هستند که فرایض الله عزوجل را انجام دادند و جزو اصحاب یمین قرار گرفته اند دسته ی دوم کسانی هستند که معاصی و گناهان و نافرمانیشان نسبت به الله سبحانه و تعالی زیاد بود و جزو اصحاب شمال قرار گرفته اند و دسته ی سوم کسانی که در طاعات و عبادات و امور خیر بر دیگران سبقت می گرفتند و جزء مقربان درگاه باری تعالی شده اند «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (10) أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (11) فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (12) ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ (13) وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ» تعداد آنها در میان امتهای قبل و ابتدای امت اسلامی زیاد است اما هر چه به آخرت نزدیک می شویم تعداد کم می شود چون تقوا در میان مردمان آخر الزمان کم می شود.

- سومین ویژگی اولیای خدا کثرت تلاوت قرآن است

علما می گویند اگر شما می خواهید به منزلت و مقام و جایگاه خود نزد الله متعال پی ببرید به حال و وضع خودتان نگاه کنید .

نگاه کنید جایگاه قرائت و تدبر و تعلیم و تعلم قرآن نزد خودتان چه اندازه است قرآن در بین شما چه جایگاهی دارد به همان اندازه هم نزد خداوند جایگاه و منزلت دارید.

انس بن مالک رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: (إن لله أهلین من الناس قالوا یا رسول الله من هم؟ قال: هم أهل القرآن أهل الله و خاصته) رواه ابن ماجه و احمد

خداوند متعال نزد مردم اهل و دوستانی دارد صحابه سوال کردند آنها چه کسانی هستند؟ رسول الله فرمود: اهل و دوستان قرآن کسانی که ملازم قرآن هستند آنها اهل خدا و دوستان الله سبحانه و تعالی هستند.

- چهارمین خصوصیت ولیّ خدا ، کثرت ذکر الله متعال است

هر چقدر یاد و ذکر خدا در قلب و زبان ما باشد به همان اندازه و حتی بیشتر از آن حب و دوستی خدا هم نسبت به ما خواهد بود.

در حدیث قدسی خداوند عزوجل می فرماید: (أنا عند ظن عبدی بی و أنا معه حین یذکرنی فإن ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی و إن ذکرنی فی ملأ ذکرته فی ملأ خیر منه) من نزد گمان بنده ام نسبت به خودم هستم و من همراه بنده ی خود هستم آنزمان که مرا یاد می کند اگر در نفس خود مرا یاد کند من هم در نفس خودم او را یاد می کنم و اگر در جمعی مرا یاد بکند من هم در جمع بهتری او را یاد می کنم خداوند در جمع فرشتگان و مقربینش او را یاد می کند.

پس ذکر خداوند یکی از اسباب جلب محبت الله سبحانه و تعالی است.

- صفت دیگری که برای اولیای خدا وجود دارد اعمال نیک و عبادات پنهانی است.

روزی سیدنا عمر رضی الله عنه برای نماز وارد مسجد شد دید که معاذ بن جبل رضی الله عنه کنار قبر رسول الله صلی الله علیه و سلم نشسته و دارد گریه می کند عمر از معاذ سوال کرد چرا گریه می کنی؟ معاذ گفت من به یاد حدیثی افتادم که از رسول الله شنیده بودم شنیدم که حضرت فرمودند: (الیسیر من الریاء شرک و من عادی اولیاء الله فقد بارز الله بالمحاربة إن الله یحب الأبرار الأتقیاء الأخفیاء الذین إن غابوا لم یفتقدوا و إن حضروا لم یعرفوا قلوبهم مصابیح الهدی یخرجون من کل غبراء مظلمة) رواه ابن ماجه و حاکم

ریای کم عبادتی که براساس تظاهر باشد و لو کم باشد شرک است پیامبر ریا را شرک اصغر نامید. و کسی که با اولیای خدا دشمنی بکند علنا دارد با خدا وارد جنگ می شود خداوند بندگان نیکی که متقی هستند و اعمال نیک و عباداتشان پنهانی است را بسیار دوست می دارد آنها اولیای خدا هستند کسانی که اگر نباشند جستجو نمی شوند و اگر باشند شناخته نمی شوند قلبهایشان پر از نور هدایت است در هر جا و در میان اقشار مختلف مردم این افراد ممکن است وجود داشته باشند و هیچ محدودیتی برای حضور آنها نیست.

مهم آن است که عبادتی نزد الله سبحانه و تعالی محبوب است که خالصانه برای خداوند متعال باشد و این خلوص در عبادات پنهانی بیشتر نمایان می شود حال این عبادت پنهانی نماز باشد یا صدقه یا روزه.

در مورد نماز آنچناکه صهیب رضی الله عنه روایت کرده که پیامبر فرمود: (صلاة الرجل تطوعا حیث لا یراه الناس تعدل صلاته علی أعین الناس خمسا و عشرین)
نماز سنت شخص در جایی که مردم او را نبینند از نماز او در منظر مردم بیست و پنج برابر ثواب بیشتری دارد.

در مورد صدقه پنهانی یکی از هفت گروهی که زیر سایه ی عرش خداوند در روز قیامت قرار می گیرند (ورجل تصدق بصدقة فأخفاها حتی لا تعلم شماله ما تنفق یمینه) شخصی که صدقه می دهد آنچنان مخفیانه که دست چپش نمی داند دست راستش چی انفاق کرده است آنقدر دست و دل باز است.

روزه از عبادات پنهانی است که الله متعال آنرا منحصرا برای خودش قرار داده (کل عمل ابن آدم له الا الصیام فإنه لی و أنا أجزی به) پس از طریق روزه بیشتر می توانیم محبت خدا را نسبت به خود جلب بکنیم تا اعمال دیگر.

- ویژگی دیگر اولیای خدا این است که آثار دوستی و محبت خدا نسبت به آنها در چهره و اخلاق و رفتار آنها نمایان است.

ابن عباس رضی الله عنهما می گوید: شخصی از رسول الله صلی الله علیه و سلم سوال کرد اولیای خدا چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: (الذین إذا رووا ذکر الله) کسانی که وقتی آنها را می بینی و با آنها ملاقات می کنی نام خدا برده می شود کسانی که وقتی آنها را می بینی شوق و نشاط شما برای عبادت و انجام طاعات بیشتر می شود.

- صفت دیگر اولیای خدا این است که حب و بغضشان فقط بخاطر الله سبحانه و تعالی است.

اگر با کسی دوستی می کنند و اگر با کسی دشمنی می کنند فقط بخاطر خداوند است نه بخاطر اغراض شخصی و هوا و هوس.

حضرت رسول صلی الله علیه و سلم فرمود: ( من أحب فی الله و أبغض فی الله و والی فی الله و عادی فی الله فإنما تنال ولایة الله بذلک)
کسی که حب و بغضش، دوستی و دشمنیش بخاطر خدا باشد به درجه ی ولایة الله عزوجل می رسد.

- زیبندگی به علم و دعوت الی الله

اولیای خدا بخاطر طبع پاکشان بدنبال خداشناسی و کسب علم هستند . اولیای خدا اهل علم و عملند.

ابن عبدالبر که از علمای بزرگ است می گوید: (من الحب فی الله حب اولیاء الله و هم الأتقیاء العلماء الفضلاء) یکی از مظاهر حب و دوستی بخاطر خدا حب اولیای خداست که آنها همان علمای متقی فاضل هستند.

بحمد الله جامعه اهل سنت و جماعت در ایران از حضور و وجود علمای بزرگ و ارجمندی بهرمند است واقعا باید قدر علمای خودمان را بدانیم از هرگونه اهانت و سخنی که موجب آزرده خاطر شدن آنها می شود جدا خودداری کنیم چون اولین و بیشترین طبقه ی جامعه که احتمال وجود اولیای خدا در آنها هست همین طبقه ی علما است.

ما آنچنانکه شایسته است به علما اهمیت نمی دهیم در حالی که آنها مرجع امورات دینی ما هستند وقتی که یک بیماری بسراغ ما می آید ما به پزشک عمومی قانع نیستیم و برای درمانمان حاضریم هزینه های هنگفتی بدهیم و به متخصصین مراجعه کنیم اما برای مسائل شرعی که تضمین کننده زندگی ابدی ماست کوچکترین اهمیتی نمی دهیم و هر کسی می آید برای خودش اظهار نظر می کند و از هر شخصی که دارای توان علمی نیست سوال می شود در حالی که این جایگاه ، جایگاه مشخصی است علمای ما هم شناخته شده و مشخص هستند لذا باید از اهل آن و متخصصین در امور دینی سوال شود.

حسن بصری از بزرگان تابعین وقتی که این آیه را تلاوت کرد «ومن أحسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحا» گفت: هذا حبیب الله هذا ولی الله هذا أحب أهل الارض إلی الله.

کسی که بسوی خدا دعوت می کند او ولیّ و دوست خداست او محبوبترین اهل زمین نزد خداوند است.

جهت کسب حب الله سبحانه و تعالی نسبت به خودمان باید جهد و تلاش فراوان داشته باشیم باید دعا بکنیم و این حب را از خدا بخواهیم.

حضرت رسول می فرماید خداوند در خواب نزد من آمد و گفت: ای محمد این دعا را همیشه بگو: اللهم إنی أسألک حبک و حب من یحبک و حب عمل یقربنی الی حبک.

امتیازات و فضائل اولیای خدا

اولیاء خدا بخاطر جایگاهی که نزد الله متعال دارند از یک سری امتیازات و فضائل برخوردار می شوند که من در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می کنم:

1- آنها نزد مردم و تمام مخلوقات محبوب هستند

در حدیثی که بخاری و مسلم روایت کرده اند حضرت رسول صلی الله علیه و سلم فرمود: (إذا أحب الله تعالی العبد نادی جبرئیل فیقول إنی أحب فلانا فأحببه فیحبه جبرئیل فینادی فی أهل السماء إن الله یحب فلانا فأحبوه فیحبه أهل السماء ثم یوضع له القبول فی الأرض)

وقتی که خدا بنده ای را دوست می دارد جبرئیل که مقربترین مخلوق نزد خداوند است را فرا می خواند و به او می گوید من فلانی را دوست دارم پس تو هم او را دوست بدار پس جبرئیل هم او را دوست می دارد و در میان اهل آسمان ندا می دهد که خداوند فلانی را دوست دارد شما هم او را دوست داشته باشید پس اهل آسمان او را دوست می دارند وقتی که محبت او در قلوب اهل آسمان جا گرفت همه ی مردم و خلایق او را دوست می دارند و برای او قبولیت در میان اهل زمین هم گذاشته می شود.

2- حمایت همه جانبه ی الله متعال از آنها

آنچنانکه در حدیث قدسی آمده است : (من عادی لی ولیا فقد آذنته بالحرب) کسی که با یکی از دوستان من دشمنی بکند من به او اعلام جنگ می کنم . اعلام جنگ خدا یک وعید بسیار شدید است. وقتی که شخصی جزو اولیاء خدا شد خدا در تمام مراحل زندگی همراه او است و او را محافظت می کند آنچنانکه در همین حدیث آمده است: (فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره یبصر به و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها) دست و پا و چشم و گوشش همه در مسیری است که مورد رضایت الله سبحانه و تعالی است.

3- اجابت دعای آنها

خداوند در حدیث قدسی فرمود: (و لئن سألنی لأعطینه و لئن استعاذنی لأعیذنه) اگر از من چیزی خواست من حتما خواسته اش را برآورده می کنم اگر به من پناه برد حتما به او پناه می دهم.

معروف است که سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه از اولیای خدا و مستجاب الدعوة بود شخصی بر او دروغ بست سعد بن ابی وقاص بر علیه او دعا کرد و دعای او هم اجابت شد.

به این نکته باید توجه داشته باشیم که اولیای خدا دعای بد برای دیگران نمی کنند اما اگر کسی با آنها دشمنی کرد و به آنها ظلم نمود ممکن است بر علیه او دعا بکنند و دعای آنها بسیار خطرناک است.

4- بشارت دنیا و آخرت

خداوند می فرماید: «لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»

برای اولیای خدا بشارت عاجله در زندگی دنیا و بشارت بهشت و نعمت در آخرت است .

یکی از مظاهر بشارت عاجله دنیایی برای اولیای خدا کرامتی است که خداوند بر دست اولیای خود آنرا اظهار می کند.

یکی از اصول اعتقادی اهل سنت و جماعت اثبات کرامت برای اولیای خداست.

منظور از کرامت امور خارق العاده ای است که از ولی خدا کسی که مومن و متقی هست صادر می شود البته چنین شخصی ادعای ولی خدا بودن و داشتن کرامت را نمی کند .

تفاوت کرامت با معجزه در همین است، در معجزه پیامبر امور خارق العاده ای را انجام می دهد که مردم از انجام آن عاجز و ناتوان هستند و پیامبر ادعای نبوت و تحدی می کند مردم را برای آوردن مانند معجزه اش به مبارزه می طلبد.

کرامتهای بسیار زیادی آنچنانکه نقل شده ،برای بسیاری از صحابه و بزرگان ثابت است که بعضی از آنها در قرآن به آن اشاره شده مانند کرامتی که برای حضرت مریم یا کرامتی که برای اصحاب کهف ذکر گردیده است.

.....................................................................................................
نویسنده: شیخ محمد تشیخ «مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه»
بازديد:6861| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت