« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

همسر دعوتگر | مقالات 19 مرداد 1394
همسر دعوتگر

هرگاه دختری ازدواج می کند و به خانه شوهر قدم می گذارد، شرایط وی از دو حالت خارج نیست:

1- شوهری که انتخاب نموده، اهل دین و پایبند به امور شرع است،که در چنین حالتی،کار زن آسان است. زیرا کار او خلاصه می شود، در کمک نمودن شوهر به پایبندی بیشتر در اعمال واجب و تشویق بیشتر به انجام اعمال سنت و حضور در جلسات سخنرانی، حفظ و تلاوت قرآن و صله رحم، تا ثواب بیشتری کسب کند. در این حالت زن احساس می کند که زندگی بعد از ازدواجش با چنین همسری بهتر از قبل از ازدواجش می باشد.

2- شوهری که انتخاب کرده چندان به امور شرع پایبند نیست، که در چنین مواقعی، مأموریت زن، به عنوان یک همسر دعوتگر اهمیت بیشتری یافته و وظیفه اش دو چندان می شود.

بعضی از خواهران هنگامی که درباره دعوت شوهرانشان با آنها صحبت می شود، بداخلاقی شوهر را بهانه کرده می گویند؛ شوهرانشان به چنان مرحله ای از فساد و نافرمانی رسیده و مرتکب خلاف می شوند که قابل بازگشت نیستند.

در این زمینه می توان همسر فرعون را به عنوان بهترین مثال و الگو نام برد که توانست اراده شوهر سرکش و خود رأی و مستبدش را تغییر دهد و اراده خود را که خلاف اراده او بود بر او تحمیل نموده و به خواسته اش برسد.

فرعون همانطور که می دانید فرزندان بنی اسرائیل را می کشت هنگامی که خداوند متعال خواست موسی را از کشته شدن نجات دهد، زن فرعون را سبب قرار داد. زن فرعون به فرعون گفت: «قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا » [قصص/9] ترجمه: نور چشم من و توست، شاید برای ما مفید باشد و یا او را پسر خود کنیم.

اینجا بود که فرعون تسلیم امر همسرش شد و از کشتن موسی دست برداشت. اما باید دانست ابراز محبت زن فرعون نسبت به وی باعث شده بود تا راه نفوذ به قلبش را بیابد واین چنین به اراده او تسلط یابد واگر این محبت و علاقه وجود نداشت خواسته همسرفرعون تحقق نمی یافت.

بهترین مثال در این مورد زنان امروزی می باشند، به عنوان مثال هرگاه زنی بخواهد به مراسمی یا جشن عروسی برود اما شوهرش اجازه رفتن را به او ندهد، چنان به تملق و چاپلوسی و ابراز محبت می پردازد که بالاخره اجازه را از شوهرش می گیرد.

ارزش دعوت به سوی الله، بیشتر و مهمتر از مراسم و جشن های عروسی است و سزاوارتر و شایسته تر است برای رسیدن به این هدف روشهای مختلف را بکارگرفته و به تحقق این هدف اصرار بورزیم.

در اینجا لازم است، به بعضی از اموری که دعوت را آسان تر وبه زن دعوتگر در این راستا کمک می نماید اشاره نمود:

1- انتخاب محل زندگی در نزدیکی مسجد باعث می شود که شوهر بی حوصله راحت تر و شوهر صالح زودتر و بیشتر به مسجد برود. همچنین حضور وی در مراسم سخنرانی و تلاوت قرآن افزایش یافته و به فرزند که از دور بودن مسیر می ترسد انگیزه می دهد که نماز جماعت را از دست ندهد.

2- همسر دعوتگر می تواند، با روشهای مختلف شوهرش را دعوت داده و او را در راه راست ثابت قدم نگه دارد. او می تواند از کتاب، نوار، جلسات سخنرانی، دوستان صالح و حتی از امام مسجد در این زمینه بهره ببرد.

جوانی شیوه هدایتش را اینچنین تعریف می کند و می گوید: با زنی صالح که الله او را جزای خیر دهد، ازدواج نمودم. مرا به نماز تشویق می کرد، و همین که اذان گفته میشد، به من کمک می کرد و می گفت: چیزی تا اقامه نماز نمانده، وضو گرفته ای، با حوصله تمام اصرار می نمود تا اینکه کم کم تغییر نمودم‌. الآن اگر اینچنین استوار و ثابت قدم و صالح هستم، نتیجه زحمات همسرم می باشد که 15 سال تمام در این راه مانند یک مجاهد سعی و تلاش کرد و صبری مثال زدنی داشت.

3- همزیستی طولانی بین زن و شوهر افق وسیعی را جلو چشم همسر قرار می دهد تا امر دعوت را با دوراندیشی و نفسی طولانی پی گرفته، گام به گام، بدون عجله، به دور از خستگی و افسردگی و همچنین با تغییر روش و بکارگیری اسلوب های مختلف، دعوت را استمرار بخشیده و پیش ببرد.

4- تربیت کردن نیکو، درست و صحیح فرزندان و فرستادن آنها به حلقه های حفظ قرآن. چه بسا اگر بسیاری از پدران علاقه و شور و نشاط و استقامت فرزندانشان را در انجام عبادات می دیدند، و نظاره گر حس و حال آنها می بودند هدایت می شدند.

5- دعا و تضرع فراوان به درگاه الله به نیت اصلاح و هدایت شوهر و فرزند.

6- بهره بردن از مراسم واوقات عبادات و طاعات‌ مانند رمضان و یا موسم حج. چرا که روح، روان و دل انسان در چنین ایام و اوقاتی انشراح بیشتری یافته و به پذیرش پند و اندرز امیدوارتر گشته و میل به انجام طاعات و عبادات در او بیشترخود نمایی می کند. در این راستا همسر می تواند، از یک روان شناس مشاوره گرفته تا تأثیر دعوتش در مرد خانه اش بیشتر باشد.

7- یکی از امور سرنوشت سازی که زن می تواند در آن نقش به سزایی داشته باشد، کمک کردن به شوهر در انتخاب و معاشرت با دوستان صالح و اهل دین است. او را تشویق کند که مثلا با امام مسجد یا همسایگانی که اهل دین هستند آشنا و دوست شده و از طرفی او را از همنشینی و رفاقت با دوستان ناباب و فاسد منع نماید.

8- دادن مسئولیت کامل خانه به شوهر به گونه ای که نسبت به امور خانه احساس مسئولیت نموده و تا جایی که برایش ممکن است از خانه، همسر و فرزند دور نشود.
همسری که در ابتدا با پذیرش مسئولیت خانه خوشحال می شود غافل است از این که نتیجه آن فاصله گرفتن شوهر از خانه و مسئولیتش می باشد.

9- دعوت نمودن بستگان شوهر، مانند پدر و مادر وی به مهمانی. چرا که رضایت این چنین افراد از همسر فرزندشان سبب می شود که مهر و محبت شوهر نسبت به همسرش بیشتر شده و قطار دعوت هرچه بهتر مسیرش را طی نماید.

10- صبر، بردباری و شکیبایی زن، تاج دعوت است که اگر دعوتگر ازاین صفات تهی شود نه تنها ثمره و نتیجه دعوت کاهش می یابد بلکه دعوت بدون تأثیر مانده و نتیجه معکوس می دهد. صبر وشکیبایی مهمترین صفتی است که زن باید در مسیر دعوت به آن آراسته باشد.

................................................
برگرفته از کتاب: واصلحنا له زوجه
تألیف: عبدالملک القاسم
مترجم: شیخ طاها نحوی
منبع: سایت مجتمع دینی بندرعباس
بازديد:1199| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت