« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

دعا ، سلاحی منحصر بفرد | مقالات 21 مرداد 1394
دعا ، سلاحی منحصر بفرد

زندگی انسان در دنیا ، فراز و نشیب هایی دارد ، گاهی فرح و سرور و گاهی سختی و بلا . آنچه به زندگی معنا می بخشد این است که در هر حالتی تعلق قلب به الله حفظ شود . یکی از بهترین وسیله های حفظ تعلق قلب به خداوند ، مقوله ی دعاست. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم فرمودند : الدعاء هو العباده دعا عبادت است و در ادامه قرائت فرمودند : وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ ﴿٦٠﴾غافر

و پروردگارت گوید مرا به دعا بخوانید تا برایتان اجابت کنم، بی‌گمان کسانی که از عبادت من استکبار می‌ورزند، زودا که به خواری و زاری وارد دوزخ شوند.

دعا از بزرگترین عبادات است . شیخ الاسلام می گوید : هر گاه خواستی صدق توحیدت را بدانی در دعایت نگاه کن و بدانیم که هیچ چیز گرامی تر نزد خداوند از دعا وجود ندارد .

به ندای ربانی در حدیث قدسی گوش فرا دهیم :

یا ابن ادم انک ما دعوتنی و رجوتنی غفرت لک علی ما کان منک و لا ابالی ، یا ابن ادم لو بلغت ذنوبک عنان السماء ثم استغفرتنی غفرت لک و لا ابالی یا ابن ادم لو اتیتنی بقراب الارض خطایا ثم لقیتنی لا تشرک بی شیئا لاتیتک بقرابها مغفره

ای فرزند ادم ، هر گاه مرا فرا بخوانی و به من امید داشته باشی هر گونه که باشی تو را خواهم آمرزید و هیچ ابایی ندارم ، ای فرزند ادم اگر گناهانت به آسمان رسیده باشد سپس از من طلب آمرزش نمایی تو را می بخشایم و هیچ ابایی ندارم ، ای فرزند ادم اگر به پری زمین با گناه نزدم بیایی و در حالی با من روبرو شوی که به من شرک نورزیده باشی به پری زمین با مغفرت به سویت می آیم .

دعا قویترین اسلحه هاست ، اسلحه ای که نوح علی نبینا و علیه الصلاه و السلام را نجات داد

موسی علی نبینا و علیه الصلاه و السلام را از فرعون نجات بخشید

صالح علی نبینا و علیه الصلاه و السلام پیروز گردانید و ثمود را نابود ساخت

پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم را در مواطن بسیاری یاری کرد و مسلمانان را بر دو ابرقدرت ایران و روم پیروز ساخت .

رسول الله صلی الله علیه و سلم در سختی ها و خوشی ها دعا را فراموش نمی کرد .. زمانی که از نزد قبیله ثقیف رانده شد به زیر درختی رفت و اینگونه مناجات کرد : اللهم اشکو الیک ضعف قوتی و قله حیلتی و هوانی علی الناس یا ارحم الراحمین انت رب المستضعفین و انت ربی خدایا ناتوانیم و ناچاریم و بی ارزشیم نزد مردم را به سوی تو عرضه می دارم ای اراحم الراحمین تو پروردگار مستضعفینی و تو پروردگار منی .

آری دعا سلاحی است منحصر بفرد و کارساز .

داستانی در روایت امام مسلم وارد شده است در این زمینه :

ابا معلق یکی از یاران متقی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم بود ، شغل تجارت داشت ، روزی با اموالش از جایی می گذشت که به دزدی بر می خورد ، دزد ابراز می دارد : اموالت را رها کن تا تو را بکشم ، ابامعلق می گوید : با جانم چکار داری کار تو با مال است ؟ دزد می گوید : مال ، متعلق به من است من دوست دارم تو را بکشم ، این یار گرامی نبی صلی الله علیه و سلم می گوید : پس اجازه بده چهاررکعت نماز بخوانم و دزد به او اجازه می دهد ، در آخرین سجده اش اینگونه دعا می کند: یا ودود یا ذاالعرض المجید ، اسالک بعزک الذی لایرام و ملکک الذی لا یضام و بنورک الذی ملا ارکان عرشک ان تکفینی شر هذا اللص یا مغیث اغثنی یا مغیث اغثنی یا مغیث اغثنی

ای ودود ای صاحب عرش مجید ، به عزت و پادشاهی و نورت که عرشت را پر کرده است قسم می خورم که شر این دزد را از من کم کن ای به فریاد رسنده به فریادم برس ، ای به فریاده رسنده به فریادم برس ، ای به فریاد رسنده به فریادم برس .

بعد از دعای ایشان ، ناگهان سواره ای نیزه به دست از دور پدیدار شد و با نیزه اش دزد را از پای در اورد و بعد از ان رو به سوی ابا معلق نمود ، ابا معلق پرسید : پدر و مادرم فدایت تو کیستی که به اذن خداوند مرا نجات دادی ؟

آن شخص گفت : من فرشته ای از فرشتگان آسمان چهارم هستم ، وقتی بار اول دعا کردی صدای باز شدن درهای آسمان را شنیدم ، آنگاه که برای بار دوم دعا کردی فریاد و ضجه ی اهل آسمان به گوشم رسید ، و وقتی برای بار سوم دعا کردی ، به من گفته شد این دعای شخص گرفتار است ، و از خداوند خواستم که مرا مسوول نجات دادن تو بگرداند .

به هنگام شدائد چه اندازه به خداوند متوسل می شویم ؟

در فقر و نداری آیا به الله متوسل می شوی یا به راه های کسب نامشروع ؟؟

در بیماری آیا توسل خاضعانه را به نزد الله می آوری یا شروع به پرخاشگری می نمایی ؟؟

بدانیم که من لم یسال الله یغضب علیه هر کسی که از خداوند نخواهد خداوند بر او خشم می گیرد ..

نکته ای را هم در نظر بگیریم که برای دعا کردن شرائطی وجود دارد :

یکی از این شرائط این است که در خوشی ها هم دعا کردن را فراموش نکنیم در حدیثی امده است که : من سره ان یستجیب الله له عند الشدائد فلیکثر من الدعاء فی الرخاء هر کسی می خواهد خداوند او را در سختی ها اجابت کند به هنگام خوشی ها زیاد دعا کند .

یکی از بدختی ها این است که در هنگام شدائد هم به یاد الله نباشیم این دیگر اوج بدبختی هاست .

سختی ها و بلاها نعمتی است از جانب پروردگار برای متنبه گردانیدن ما و خدایی ناکرده اگر با این هم متنبه نشویم عاقبتی نافرجام در انتظار خواهد بود . پروردگار عالم در مورد سرنوشت اقوامی که از سختی ها درس عبرت نگرفتند در قران کریم برای ما بیان می فرمایند :

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ﴿٤٢﴾ فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَـٰكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا كَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿٤٣﴾ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَیْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ ﴿٤٤﴾فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٤٥﴾انعام

یش از تو [پیامبرانی‌] به سوی امتها[ی پیشین‌] فرستادیم و آنان را به تنگدستی و ناخوشی دچار ساختیم تا زاری و خاکساری کنندپس چرا هنگامی که عذاب ما به سراغشان آمد زاری و خاکساری نکردند؟ زیرا دلهایشان سخت شده و شیطان کار و کردارشان را در نظرشان آراسته بودآنگاه چون پند و هشدارها را فراموش کردند، درهای نعمت را بر آنان گشودیم و چون بدانچه دریافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتیمشان و آنگاه بود که نومید شدندو ریشه ستمکاران [مشرک‌] برکنده شد، و سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است‌.

نکته ی بسیار مهم اخر اینکه : اوقات و شرائط و ازمنه ای وجود دارد که استجابت دعا در آنها بسیار بالاست و یکی از این موارد دعای پدر و مادر است در حدیثی داریم : ثلاث دعوات مستجابات لا شک فیهن ، دعوه الوالد ، دعوه المسافر و دعوه المظلوم سه دعاست که صد در صد بدون هیچ شکی مستجاب می شود : دعای پدر و مادر ، دعای مسافر و دعای ستمدیده .

لذا پدرها و مادرها ، مواظب باشید ، فرزندانتان را دعای بد نکنید چرا که آنها را بدبخت خواهید کرد

حدیثی داریم : لا تدعوا علی انفسکم و لا تدعوا علی اولادکم و لا تدعوا علی اموالکم لا توافقوا من الله ساعه یسال فیها عطاء فیستجیب لکم بر علیه نفس خود و فرزندانتان و اموالتان دعا نکنید چرا که شاید این دعایتان با ساعت استجابت موافق شود و دعایتان مستجاب شود .

هر گز فرزندانتان را با دعا تنبیه ننمایید چرا که دعای پدر و مادر حتی اگر در حالت عصبانیت باشد مستجاب می شود به روایتی در این زمینه که در احادیث صحیح آمده است توجه بفرمایید :

داستان جریح عابد

جریح راهبی بود در صومعه که خداوند را عبادت می کرد ، پایین تر از صومعه او چوپانی بود که هر روز چوپانی می کرد و با زنی از اهالی آن روستا ارتباط داشت ، روزی مادر جریح به صومعه ی جریح آمد و ندا زد یا جریح ؟ ( جریح در حال نماز بود ) با خود گفت : نمازم یا مادرم ؟ و نمازش را ترجیح داد تا سه بار مادر او را صدا زد و هر سه بار جریح نمازش را ترجیح داد و به ندای مادر پاسخ نگفت ، مادرش عصبانی شد و دست به دعا برداشت : گفت : لا اماتک الله یا جریح حتی تنظر فی وجه المومسات خداوند تو را نکشد تا زمانی که در چهره ی زنان بدکاره نظر نیفکنده باشی . و صومعه را ترک کرد .

بعد از مدتی زنی که با چوپان ارتباط داشت حامله شد او را نزد حاکم اوردند و ان زن ادعا کرد که نوزاد متعلق به جریح عابد است ، حاکم دستور داد صومعه ی جریح را با خاک یکسان کنند و او را دست بسته نزدش بیاورند وقتی جریح دست بسته نزد حاکم اورده شد ، از کنار زنان بدکاره ای که انجا ایستاده بودند رد شد و نگاهش به چهره ی آن زنان افتاد ، حاکم پرسید : ای جریح این زن چه می گوید ؟ ادعا دارد که فرزند متعلق به شماست ؟ جریح می گوید کودک را بیاورید و کودک را می آورند از کودک می پرسد پدرت کیست ؟ کودک می گوید : چوپان . و در نتیجه حاکم به اشتباه خود پی می برد و می خواهد که صومعه ی جریح را با طلا یا نقره درست کند که جریح می گوید مانند قبل ان را درست کنید و لبخندی بر لبانش مشاهده می شود ، حاکم می پرسد : چرا لبخند بر لب داری ؟ جریح می گوید : امرا عرفته ، ادرکتنی دعوه امی به یک امر واقف شدم ، این دعای مادرم بود که در حق مستجاب شده بود .

نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم در این زمینه می فرمایند : و لو دعت علیه أن یفتن لفتن اگر مادرش دعا می کرد که به فتنه بیفتد به فتنه هم می ا فتاد

...............................
شیخ عبدالله دریایی
بازديد:1231| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت