« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

پایه‌های طریقت و راه و روش صوفیان و سلوک مؤمنان | مقالات 22 مرداد 1394
پایه‌های طریقت و راه و روش صوفیان و سلوک مؤمنان

اصول طریق و طریقة تصوف پنج چیز است:

ترس از خدا تعالی و پرهیزگاری در نهان و آشکار،

پیروی سنت رسول الله ص در گفتار و کردار.

روگردانی از خلق چه در حال رو‌آوردن دنیا و چه در حال برگشتن دنیا از ایشان.

خشنودی از خدای متعال در اندک و بسیار،

رجوع، انابت به درگاه خدا در خوشی و ناخوشی.

تقوی و ترس از خدا وقتی حقیقت می‌یابد که انسان دارای احتیاط و دوری از شبهات و دارای راستی و استقامت باشد.

پیروی رسول الله ص وقتی به حقیقت می‌رسد که انسان خود را از هرگناه و ناشایسته‌ای نگه دارد، و دارای حسن خلق و خوشخویی باشد.

روگردانی از خلق وقتی راست می‌آید که انسان دارای صبر، شکیبایی و تحمل باشد، و اعتماد و توکل او در همه حال بر خدای یکتا باشد.

خشنودی از خدا وقتی تحقیق می‌یابد که انسان راه قناعت در پیش گرفته و همه کار خود را به خدا واگذاشته باشد. در همه سعی و تلاش خود نظرش به سوی توفیق از خدا باشد:

امام شافعی / فرمود: «إِذَا مَا كُنْتَ ذَا قَلْبٍ قَنُوعٍ. فَأنْتَ وَمَالِكُ الدُّنْيَا سَوَاءُ». وقتی که دارای قلبی قانع باشی تو و کسی که همه دنیا در اختیار دارد مثل هم هستید.

رجوع و انابت به درگاه خدا وقتی به تحقیق می‌رسد که در خوشی به شکر و سپاس حق تعالی بپردازی و در ناخوشی به تضرع و زاری به درگاه خدا تعالی مشغول و دلت به سوی او متوجه سازی، تا او سبحانه شکر و سپاس تو را بپذیرد و از ناملایمات رهائیت بخشد.

و پایه همه آنها بلندهمتی است: ای مسلمان همت بلند دار که مردان روزگار از بلندهمتی به مقامی بالا رسیده‌اند، و احترام همه چیز و همه کس را نگهدار، و به خوبی و اخلاص خدمت کن که آنچه را انجام دهی به خوبی آراسته باشد، عزم نافذ داشته باشد که بر هرکار خیری که تصمیم گرفتی به انجام برسانی، و بزرگ دار نعمتی که بدانی آنچه در دست تو است همه نعمتی است که خدا سبحانه وتعالی به تو ارزانی داشته، مبادا نعمت‌های خدا را که بر تو ارزانی داشته جز در راه رضای او بکار بری.

کسی که بلندهمت است درجه و رتبة او بالا می‌رود، کسی که احترام خدا بجا آورد و هیچگاه به معصیت او نزدیک نشد و حرمت خلق را در نظر گرفت، خدا احترام او را نگه می‌دارد که انسان در دنیا کاشتة خود را درو می‌کند: این جهان مانند کوه است، و کارهای ما صدا. باز می‌گردد به سوی ما کارهایی که انجام دادیم همانگونه که باز می‌گردد به سوی ما، مانند حرفی که در کوه می‌زنیم.

کسی که خدمت را به خوبی انجام می‌دهد بزرگواریش ثابت می‌گردد.

کسی که در راه طاعت خدا سبحانه وتعالی گام برمی‌دارد به انواع کرامات مشرف می‌شود، کسی که نعمت‌های خدای متعال را بزرگ دانست سپاس نعمت‌ها را بجا می‌آورد، کسی که شکر و سپاس نعمت‌ها بجا آورد او شایستة افزودن نعمت‌ها برای اوست.

پایه آنها پنج چیز است:

1- طلب علم و کوشش در آن برای رسیدن به انجام‌دادن فرمان خدا و رسول ص.

2- صحبت و همنشینی با بزرگان و همراهی با برادران برای بینایی و واقع بینی تا بتوانی قیمت اشیا را بدانی، و در دعای حضرت سجاد به همین نشانه چنین آمده: «أللهم أرني قيم الأشياء كما هي» «خدایا قیمت واقعی اشیاء را نشان من ده».

3- نگرفتن راه رخصت و آسان خواهی که به راحت‌طلبی و شانه‌خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت می‌کشاند، و ترک تأویلات و دستاویزهای بیهوده، تا بتوان خود را از آنچه شایسته نیست نگهداشت.

4- اوقات و ساعت‌ها و تمام لحظه‌های عمر به دقت نگهداشتن، و خود را به اوراد یعنی به آنچه از رسول الله ص از دعاها و اذکار وارد شده مشغول داشتن تا حضور قلب به بار آورد، و لحظه‌ای به غفلت نگذرد.

5- نفس و جان خود را در همه چیز متهم داشتن، تا هیچگاه تابع هوای نفس نشود که هلاکت انسان از آن است. و مخالفت نفس اماره برای خروج از هوی و هوس که دام ابلیس لعین است، برای سلامت‌شدن از هلاکت است.

آفت طلب علم:

صحبت کودکان است، چه کودک به سن و سال و چه کودک به عقل و چه کودک به ضعف دین یا بی‌ایمانی، برای این که همنشینی کودکان نه اصل و قاعده‌ای دارد و نه عاقبت پسندیده‌ای.

آفت صحبت بزرگان:

غروری است که انسان را دست می‌دهد و می‌گوید من منزلتی بزرگ دارم که با بزرگان همنشینی می‌کنم، و این خود باعث فضولی و ادعای زیادی‌کردن است.

آفت ترک رخصت و تأویلات:

اینست که وقتی که انسان عمر را جدی گرفت و نگذاشت لحظه‌ای از وقتش یا از علمش به هدر رود، شیطان به او می‌گوید به خودت رحم کن، مگر شفقت و مهربانی به خودت نداری؟ می‌خواهی به این وضع بر خود سخت‌گیری نمایی؟.

آفت متهم‌شمردن نفس:

اینست که وقتی که انسان دید حالش خوب است و دارای استقامت است فکر می‌کند که نفس او رام شده، و از این راه به غفلت می‌افتد و فریفته می‌شود. خدای متعال فرمود: ﴿وَإِن تَعۡدِلۡ كُلَّ عَدۡلٖ لَّا يُؤۡخَذۡ مِنۡهَآ﴾ [الأنعام: 70]. اگر کسی به سبب نفس و اعمال نفسانی به هلاکت افتاد، از غیر خدا یاری دهنده‌ای نمی‌یابد و نه شفاعت‌خواهی، و اگر همه سر بهایان آن را بدهد از او قبول نشود.

پایه‌هایی که علت‌ها و دردهای نفسانی به آن درمان می‌شود پنج است:

1- سبک‌نگهداشتن معده از خوراک و آب.

به قول سعدی/:
اندرون از طعام خالی دار تا در آن نور معرفت بینی
تو کجا نور معرفت توانی دید که پُری از طعام، تا بینی

2- پناه‌بردن به خدای در برابر هر پیشآمدی که پیش می‌آید وقت پیش‌آمدنش.

3- گریختن و فرارکردن از هر کار نابکاری که ترس افتادن در آن می‌رود.

4- همیشه طلب آمرزش و استغفارکردن از خدای بزرگ و درود و سلام بر رسول الله ص با خاطر جمعی و دل حاضر فرستادن.

5- همنشینی با کسی که تو را به سوی خدا راهنمایی کند، و صحبت او رسیدن تو را به خدا فراهم سازد که هرگاه توانستی به خدا برسی و تمام حرکات و سکناتت در راه رضای خدا باشد، آن وقت است که سعادت دنیا و آخرت را بدست آورده‌ای.

...............................................................................
برگرفته از کتاب الفواید الجلیة در شرح المقاصد النوویة
نویسنده: شیخ محمد علی خالدی (سلطان العلماء)
بازديد:1687| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت