« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

نقش خانواده در مهار بحرانها و معضلات اجتماعی | مقالات 28 مرداد 1394
نقش خانواده در مهار بحرانها و معضلات اجتماعی

خانواده به عنوان بنیادی ترین واحد اجتماعی نقش اساسی در فرآیندها و پوشش های اجتماعی ـ فرهنگی دارد.

این نهاد را می توان عمده ترین شاخص سنجش فرهنگ عمومی جامعه و بازشناسی و تحلیل آسیب ها و بحران ها در این حوزه شناخت .

ویژگی ها و عوامل و موانع شکل گیری و استقرار خانواده سالم ومتعادل ضرورت و منبعی اصیل و اساسی است .

با توجه به این جایگاه و نقش بی هماورد نهاد خانواده در تحلیل پدیده ها و پوشش های فرهنگی ـ اجتماعی عام از وجوه آسیب شناسی خانواده را در ایران می توان تشریح نمود .

ضرورت بررسی و شناخت موقعیت خانواده در ایران مستلزم کاربست حرکتی منطقی ، علمی و زیربنایی است . از جمله اهداف اساسی در این مقاله بررسی وجوه آسیب شناختی خانواده و شناخت زمینه ها ، عوامل و موانع توسعه این نهاد اجتماعی به ویژه در شهر بندرعباس است.

این هدف اساسی معطوف به هویت بخشی به خانواده است که مقدمتا مستلزم هویت شناسی عینی و علمی است .

از منظر رسمی هویت و مبنا و مقصد خانواده در مقدمه قانون اساسی به این شرح ذکر شده است « خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصلی اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است».

زن در چنین برداشتی از خانواده از حالت شی بودن و ابزارکار بودن در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار خارج شده و ضمن باز یافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسان های مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات می باشد در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود .

بنابراین وقتی خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان محسوب می شود بایستی آسیب های خانواده نیز ریشه ای ترین منبع بی ثباتی حرکت و برنامه ریزی نظام در جهت توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب گردد. به همین دلیل پرداختن به آسیب های خانواده از قبیل طلاق، بی سرپرستی ، بدسرپرستی ، فقر ، عدم تعادل جنسی ، فقدان تربیت جنسی علمی ، اخلاقی و متعادل ، نابسامانی اقتصاد خانواده و غیره می تواند رهگشای دستیابی به هویت متعادل پویا و نو در حرکت اجتماعی شهر باشد .

بدیهی است توجه اصولی و علمی به آسیب های خانواده یک نیاز استراتژیک برای توسعه فرهنگی و هنری خانواده است اما نکته اصلی و اساسی فقدان دکترین خانواده در نظام کشور است . این خلا بزرگ نشان می دهد اولین آسیب از حوزه معرفتی دستگاههای متولی امور خانواده ناشی می شود. به دلیل نبود یک شناخت مشترک و هماهنگ و هم راستا در دستگاههای مختلف امور خانواده، برخی به وجه شتاب زده می پندارند که با تشکیل وزارت خانواده مشکل خانوار در کشور حل می گردد. در حالیکه تجربه به ما ثابت کرده است که هرگاه ما از ارائه راه حل عملی عاجز باشیم به پیشنهاد ساختاری مبادرت می ورزیم و این رویه منجر به تشدید تراکم ساختار های دولتی می شود که خود از منابع آسیب زای نظام و در نتیجه نهاد خانواده می باشد.

بنابراین حوزه ذیربط خانواده در سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور می بایستی در جهت تحقق اصل دهم قانون اساسی با به کارگیری خرد جمعی صاحب نظران علوم خانواده و تجارب دستگاههای اجرایی ذیربط خلا دکترین خانواده را به عنوان یک منبع آسیب زا در برنامه ریزی و مدیریت امور خانواده برطرف نماید؛ زیرا تا زمانیکه دستگاههای مختلف مرتبط با امور خانواده که تعداد آنها نزدیک به 20 دستگاه فرهنگی اجتماعی و اقتصادی می باشد یک شناخت مشترک ، هماهنگ ، هم راستا و هم دلانه نسبت به مسائل خانواده پیدا نکنند نمی توان حرکتی اصولی، علمی وزیر بنایی برای توسعه پایدار خانواده داشت .

دکترین خانواده که کوششی معرفتی و شناخت شناسنامه است به ما خواهد گفت که وضعیت موجود خانواده از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی به چه صورتی است و برمبنای چه اصولی بایستی به سطوح تعالی و سپس طی کردن مراحل برنامه ریزی ، توانمند سازی و مهارت آموزی و سرانجام توسعه پایدار برسد . هنگامیکه ستادهای ازدواج ، شتابزده جای ستادهای علمی و پژوهشی را می گیرند بدیهی است که ازدواج شتابزده بدون حمایت و آموزش لازم و تعمیق و گسترش فرهنگ تفاهم ، فرهنگ ارتباط اجتماعی و ارائه منابع تامین کننده اقتصادی و سایرملزومات علمی و عملی نمی تواند تحکیم کننده نهاد خانواده باشد ، بلکه عمدتا ممکن است موجب به دنیا آمدن فرزند ، یا مطلقه شدن زن گردد .

براین اساس بایستی ریشه بسیاری از آسیب های خانواده را در این شتاب غیر خردمندانه جست وجو کرد زیرا نهاد خانواده نه تنها اولین نهاد اجتماعی است، بلکه زیربنای حرکت سالم سایر نهادها نیز محسوب می گردد.

پس آسیب به خانواده در اصل آسیب به فرهنگ ، هنر ، ادبیات ، اقتصاد و نظام اجتماعی است. به همین دلیل پیشگیری از آسیب های خانواده نیز سالم سازی کل نظام فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی کشور خواهد بود .

در شرایط فعلی استان هرمزگان تنها راه حل، بازگشت به سنتهای اصیل اسلامی و پاسداشت روحیه ایثار و از خودگذشتگی و همت نخبگان و دلسوزان استان به ترسیم رهاورد توسعه فرهنگی و اجتماعی است و با توجه به بافت زیستی مردم با تدوین برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ناهنجاریها را شناسایی و به مسئولین بلند پایه و فرهنگی استان ارائه تا انشاالله در برنامه ریزیها مد نظر قرار گیرد . به امید آن روز.

...........................................
نویسنده: میر هاشم فقیهی
بازديد:1072| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت