« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

میز خدمت لازمه کرسی ریاست | مقالات 5 شهريور 1394
میز خدمت لازمه کرسی ریاست

اگر روند تحولات طبیعی جهان را مد نظر قرار دهیم به این نکته پی می بریم که برخی چیزها لازمه ی چیزهایی دیگرند. به بیان دیگر وجود برخی اشیاء با وجود اشیاء دیگر معنا پیدا می کند و بدون آنها بی معنا و بی ثمرند. مرکب با قلم ، تیر با تیرانداز ، علم با عمل ، کتاب با مطالعه ، دانشگاه با دانشجو ، استاد با دانشجو ، رسانه ی با مخاطب ، هدف با برنامه ، و... نمونه هایی از این دست هستند.

چه زیبا شیخ اجل این معنا را ترسیم می کند: یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند؟ گفت به زنبور بی عسل.

عمل لازمه ی یک عالم است و بدون آن مانند زنبوریست بی عسل یعنی بدون هیچ بهره و سودی .

با این مقدمه می خواهم یکی از لازم و ملزومات عالم مدیریت را بیان کنم با عنوان :

میز خدمت لازمه ی کرسی ریاست .

کرسی ریاست با میز خدمت معنا پیدا می کند ، ریاست بدون خدمت بی ارزشترین و خطرناک ترین و مخربترین سلاح زمان ها بوده و هست.در هرنابهنجاری و صدمه ای که در جوامع در طول تاریخ شاهد بوده ایم رد پایی از روسای مجرد از روحیه ی خدمت دیده می شود . مگرفرعون ، نمرود ، ابوجهل ، ابولهب ، هیتلر ، اتاتورک ،و.. کرسی ریاست را نداشته اند ؟!! مگر اختلاس گران که ضربه های سختی به اقتصاد مملکت اسلامی وارد کرده اند کدامیک کرسی ریاست نداشته و یا به کرسی ریاست ربطی نداشته اند ؟!!مگر فعالیت سازمانی که در برخی ادوار گذشته باعث تضرر جامعه ی محلی قشم شده است توسط روسای آن مدیریت نمی شده است ؟! مسلما جواب همه ی سوالات فوق آری است و علت آن هم ، همان داشتن کرسی ریاست بدون لحاظ مقوله خدمت رسانی به مردم بوده است .

اگر کرسی ریاست را با معنای گسترده اش در نظر بگیریم آنچه را که بدان ارج می دهد هدف ما از تکیه زدن بر آن است اگر هدف ما استفاده از پتانسیل آن برای کمک به همنوع ، آبادانی زمین ، خدمت به خلق ، تحقق خلیفه اللهی در کره خاکی زمین باشد باارزش تر از آن چیزی نیست و اگر هدفمان از آن غیر از اینها باشد پست تر و مهلک تر از آن نخواهد بود مولانا جلال الدین رومی چه زیبا می فرماید :

تا در طلب گوهر کانی ، کانی / تا در هوس لقمه ی نانی ، نانی

این نکته ی رمز اگر بدانی ، دانی / هر چیزی که در جستن آنی ، آنی

اگر کرسی ریاستت ، پست سازمانیت می باشد و هدفت رساندن حقوق مردم به مردم است ، تو در اوجی ، اگر کرسی ریاستت گفتار نافذت است ، و با آن خاطر داغدیده ی داغدیدگان را تسلی می بخشی و یاریشان می کنی تو بزرگواری ، اگر کرسی ریاستت شخصیت شناخته شده و کاریزماتیکت می باشد و از آن در جهت محرومیت زدایی از روستاهای محروم بدون لحاظ گرایش های سیاسی خاص می کنی تو به حق مرد خدایی ، اگر کرسی ریاستت تمول مالیت می باشد و خدمات اجتماعی جامعه ات از آن بهره مند است تو قابل افتخاری ، اگر کرسی ریاستت ، قلم بران و گویایت می باشد و آنرا در جهت اشاعه ی واقعیات و سعی در محو نابهنجاریها قرار داده ای بالقطع تو مجاهدی .. و اگر .. و اگر ... و اگر .... . اما اگر هدفت از کرسی ریاست غیر از ارزشهای اخلاقی و انسانی و خدایی باشد دیگر آن کرسی بدون خدمت هیچ ارزش و ارجی نخواهد داشت

مولانا می فرماید :

برهر چه همی لرزی می دان که همان ارزی / زین روی دل عاشق از عرش فزون باشد.

....................................
نگارنده : عبدالله دریایی
بازديد:1054| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت