« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

سخنی مهم با دختران و پسران جوان | مقالات 22 شهريور 1394
سخنی مهم با دختران و پسران جوان

سخنی با پسران جوان:

از بدو خلقت تا کنون خداوند مسؤولیتی را بر دوش مردان نهاده است که این مسؤولیت با این شدت هرگز متوجه جنس زن نبوده است.خداوند پیامبران خود را از میان مردان برگزیده است و مبنای حرکت توحیدی بر محور مردان قرار داشته است.

با این حال ما در طول تاریخ با دو نوع روند متضاد در رفتار مردان مواجه بوده ایم:رفتاری که نمادی از ایمان و ایثار و دعوتبه سوی خدا بوده است؛ آن جا که مردانی به پیامبری برانگیخته شدند و رفتار آن ها الگوی نسل های آینده قرار گرفت؛ و رفتاری که آمیخته با زور، شرک و جنایت است که بسیاری از پادشاهان به سمت آن گرایش داشته اند، یعنی بهترین و بدترین انسان ها در میان مردها ظهور کرده اند.

این روندی بی بازگشت در تاریخ است که نبردی میان خیر و شر و نیکی و بدی بر پا باشد و این نبرد ابعاد مختلف فکری، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری را در بر می گیرد، اما در این نبرد مردان همواره نقش اول را ایفا کرده اند.

امروزه نسل پسران مسلمان بیش از همه نیازمند شناخت توانمندی ها و ارزش ها ی وجودی خود است. نسل تنبل، مصرف کننده و متکی به دیگران، نسلی است که جامعه را به سوی تباهی سوق می دهد و مشکلات فردا را از مشکلات امروز بیش تر می کند، تا آن جا که معنای«مرد» را به سختی می توان در میان واقعیت های جامعه پیدا کرد.

اگر نسل پسران جوان به لذت های پیرامون خود دلخوش کند و اشتباهات بزرگان و گذشتگان و پدران خود را بهانه ای برای روی آوری به فساد و فرار از مسؤولیت قرار دهد، نظم اجتماعی آینده در معرض خطرات جدی قرار خواهد گرفت.

اعتیاد، مواد مخدر، مشروبات الکلی، فحشا و یا به بیهودگی وقت را تلف کردن تا کنون نتوانسته هیچ نسلی را نجات دهد، بلکه عاقبت این نسل گرفتاری در عذاب خداوند بوده است، هر چند که در لحظه ی اکنون افراد به لذت های پیرامون دلخوش باشند و دنیا را چند ساعت لذت کاذب احساس کنند.

بیداری و آگاهی نعمتی از نعمت های خداوند است و هیچ چیز دردناک تر از آن نیست که نسلی که باید نماد اراده و تحکم برای حفظ بنیان خانواده باشد در ضعف اراده و بینش به سر ببرد. هیچ چیز تلخ تر از آن نیست که نسل جوان ما به جای این که دردی را از دردهای جامعه حل کند، خود یک درد و مشکل برای جامعه باشد.

آری، امانتی که بر دوش جوانان پسر نهاده شده بر دوش دیگر نسل ها قرار ندارد. در طول تاریخ بزرگ ترین تحولات رهایی بخش به دست این نسل و در این مقطع سنی شکل گرفته است. چنانکه در صدر اسلام همین نسل، اولین مخاطب پیامبر خدا(ص) بودند و او را در برپایی نظام اسلامی یاری نمودند.

اگر بیداری در میان این نسل نهادینه شود و نسل پسران جوان ارزش های وجودی و مسؤولیت های خود را بشناسد و از طرفی با روی آوری به سلاح ایمان و علم خود را به نیروی درونی و سلاح زور مجهز کند، بی شک این نسل محور تحولات جامعه خواهد شد.

در این شرایط ما با نسلی مواجه هستیم که حاضر است برای ارزش های خود هر گونه هزینه ای بپردازد و بهترین مسیرها را در زندگی انتخاب کند.

پویایی در اراده و پشتکار نهفته است، لذا نسل پسران جوان با شناخت توانمندی ها و آسیب های پیرامون می تواند از کنار گودی های فلاکت و ذلت به سلامت بگذرد، پله های ترقی را طی کند و این نیاز جامعه ی اسلامی است. جامعه ای که نسل جوان آن متکی به خویشتن هستند و با بیداری و آگاهی به جهان پیرامون می نگرند و بیش از این که نسبت به کوچک ترین شرایط تأثیرپذیر باشند، به تأثیرگذاری خود ایمان دارند.

سخنی مهم با دختران و پسران جوان

سخنی با دختران جوان:

خداوند همه ی انسان ها را بر اساس فطرت پاک و اصیل خلق می کند، ولی تنها عده ای از انسان ها که به ارزش های وجودی خود پی می برند و بر اساس این ارزش ها زندگی می کنند، راه رستگاری را می پیمایند.

ما معتقدیم که اسلام زنان را عزت بخشید و احکام خود را بر اساس نیازها و واقعیت های فطری آن ها صادر کرد و در کنار آن مسؤولیت ها و امانت هایی را به آن ها سپرد؛ چرا که تحقق بهترین امور و تربیت بهترین نسل ها جز با مهر دستان زنان و مادران ممکن نیست.

جامعه را مردان بزرگ می سازند و مردان بزرگ با دستان زنان بزرگ پرورش می یابند. در همین جا نقش دختران مسلمان به خوبی مشخص می شود. زیرااگر آن ها ارزش وجودی خود و انچه را اسلام در مورد زن مقرر داشته به طور صحیح بشناسند، نه تنها در عرصه ی ایمان ، بلکه حتی در عرصه ی اعمال و رفتار اجتماعی نیز گوی سبقت را از دیگر زنان خواهند ربود.

خداوند از زنان و دختران نیکوکار، آنان که ارزش و مسؤولیت های خود را به خوبی می شناسند، به نیکی یاد می کند و خصوصیات آن ها را چنین بر می شمارد:

«… مسلمات مؤمنات قانتات تائبات عابدات سائحات ثیّبات و أبکارا”» تحریم:۵

« زنان مسلمان، باایمان، فروتن، توبه کننده، عبادتگزار، گردنده و حرکت کننده( در راه نیکی و عبادت) دوشیزه و غیر دوشیزه.»

با این حال باید گفت: جامعه ی دختران مسلمان در این شرایط با دو مشکل رو به روست: مشکلی که به شناخت و ضعف معرفت درونی بر می گردد و مشکلی که حاصل تصورهای غلط و تحمیلی دیگران بر این جامعه است.

آنچه که به عنوان بی بند و باری و بی قیدی شناخته می شود واقعیتی است که جامعه ی دختران جوان با آن مواجه است. گم کردن ارزش ها ی خود، ارزان فروشی و گم کردن راه زندگی سبب شده تا بسیاری از زنان و دختران بیش از این که یک انسان ارزشمند و قابل احترام در اجتماع باشند، به وسیله ای برای لذت و سرگرمی مردان تبدیل شوند.

بدون این که وارد بحث های مفصل اخلاقی و اجتماعی در این خصوص شویم تنها می باید این نکته را مد نظر داشت که اگر زنان و دختران مسلمان مسؤولیت و اهمیت خود را به خوبی می شناختند، هرگز تعداد زیادی از آن ها در جامعه حیران و سرگردان نبودند، بدون این که بدانند چه می خواهند و هرگز سبب حیرانی و سرگردانی دیگران نمی شوند.

از طرفی، ما می دانیم که امروره تصورات غلطی در خصوص زنان وجود دارد که این تصورات بر دوش زنان و دختران با ایمان و متعهد سنگینی می کند، تا آن جا که دختران بدون تعهد می توانند به پارک و سینما و بازار بروند، اما دختران متعهد حتی برای رفتن به مسجد هم مشکل دارند، زیرا در تصور بسیاری از افراد زن مؤمن، زن خانه نشینی است که حتی برای یادگیری تعالیم دینی نیز نباید از خانه خارج شود.

این تصوراتی است که هرگز از ریشه و اصالت اسلامی، حداقل در صدر اسلام برخوردار نبوده است؛ زیرا خداوند رسالت دعوت وبیداری را رسالت مشترک زنان و مردان تلقی می کند و زنان و مردان با ایمان را پشتیبان یکدیگر می خواند و اگر دختران جوان مسلمان نتوانند برای بیداری جامعه ی خود گامی در جامعه بر دارند، پس چگونه می خواهند این رسالت الهی را به انجام برسانند؟

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏) توبه :۷۱

«‏مردان و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند ، و نماز را چنان که باید می‌گزارند ، و زکات را می‌پردازند ، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری می‌کنند . ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود می‌گرداند . ( این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمی‌دهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست . چرا که ) خداوند توانا و حکیم است .‏»

اسلام آزادی را برای زنان به ارمغان آورده است، اما برای رشد و تکامل و نه برای ارزان فروشی و فراهم نمودن زمینه سوء استفاده ی دیگران.

با این حال وجود مشکلات و تصورات غلط هرگز نمی تواند بهانه ی بی قیدی اخلاقی باشد. اگر در راه حرکت صحیح اجتماعی نسل جوان دختر موانعی وجود دارد و عده ای با ناآگاهی در این مسیر ایجاد اختلال می کنند، راه نجات هرگز روی آوری به فرهنگ غربی و ابتذال اخلاقی نیست؛ زیرا ما از آزادی متعهدانه صحبت می کنیم، نه از راهی که به تباهی ختم شود. از آزادی که مبنا و اساس آن حیا باشد نه آزادی که نسبت به هیچ اصولی احساس تعهد نکند؛ زیرا چنین آزادی جز خودکامگی و ایجاد فرصت سوء استفاده و تجاوز به حقوق دیگران و نادیده گرفتن حریم ها چیزی را به ارمغان نخواهد آورد.

اگر برای فعالیت اجتماعی و حتی تحصیل دختران جوان مسلمان موانعی وجود دارد، این موانع باید با تلاش و پشتکار و حفظ حیا برداشته شود. تنها رفتارهای صحیح هستند که می توانند تصورات غلط را نابود کنند. پس اگر فرصتی به دختر جوان مسلمان داده شد، او با حفظ حجاب و حیا و شؤونات اسلامی وارد جامعه می شود و در راه علم و کسب معرفت و اصلاح جامعه گام بر می دارد و نسبت به موقعیت خود احساس مسؤولیت می کند.

بدین ترتیب دختران جوان مسلمان به الگویی برای دیگر زنان و دختران تبدیل می شود. او وارد جامعه شده است، اما نه برای خود نمایی و نه با آرایش های فتنه انگیز . او با حجاب و حیا و با هدف رشدخود و دیگران وارد جامعه می شود؛ و تفاوت دارد با دخترانی که وارد جامعه می شوند تا خود و زیبایی هایشان را عرضه کنند و این که دل دیگران را بربایند و در تباهی و سقوط اخلاقی در جامعه سهیم باشند.

اگر دختر جوان مسلمان با حفظ ارزش های اسلامی وارد جامعه شود بهترین دفاع را از خویش و تفکر اسلامی نموده است. با رفتارش بسیاری از ذهنیت های غلط را نسبت به حضور زن در جامعه پاک می کند و باعث می شودتا به دیگر دختران مسلمان متعهد فرصت و آزادی عمل داده شود و وحشت ناشی از بدبینی فرو بریزد و این ایده در میان اذهان شکل بگیرد که اگر بدی وجود دارد نیکی هم وجود دارد و اگر دختران بدرفتاری وجود دارند، دختران نیک رفتار هم وجود دارند.

از طرفی، مشارکت اجتماعی و سیاسی دختران متعهد مسلمان سبب می شود که اتهامات زیادی از دامن اسلام زدوده شود. دیگر اسلام مخالف حقوق و حضور اجتماعی زن تلقی نمی شود و دیگر تفکر اسلامی بهانه ای برای الگوبرداری از غرب نخواهد بود تا آزادی و حقوق زن مساوی با بی قیدی و بی حجابی تلقی شود.

این مسؤولیت سنگین اجتماعی زنان و دختران مسلمان است. آنان پرورش دهنده ی نسل آینده ی جامعه هستند. سلامت این نسل، سلامت نسل آینده است و بیماری آن به ظهور نسلی بیمار در اینده ختم خواهد شد.

شایسته است دختران جوان امروز به مسؤولیت های ایمانی خود آگاه باشند و از استعدادهای خود به خوبی استفاده کنند؛ زیرا مسؤولیت دینی دختران مسلمان جدا از مسؤولیت های مردان مسلمان نیست.

دختران و زنان نیمی از جمعیت زنان را تشکیل می دهند. محکوم نمودن زنان به چارچوب خانه ها معطل نمودن نصف استعدادهای جامعه است. همین طور که اگر زنان به قصد خودآرایی وارد جامعه شوند، باز هم نصف استعداد جامعه به میدان نیامده تا در سازندگی و ادای رسالت دینی عمل کند، بلکه برای امور بیهوده و انحراف دیگران به میدان آمده است.

بنابراین مسؤولیت دینی دختران مسلمان بسیار مهم تر و والاتر از رقابت هایی است که در آرایش و مد میان بسیاری از دختران امروز رایج است. مسؤولیت دینی دختران جوان بسیار مهم تر و والاتر از در خانه نشستن، غیبت کردن، چشم و همچشمی و رقابت برای تحقق آرزوهای دنیوی است.

آری، دختر جوان مسلمان هم به ارزش های وجودی خود آگاه است و هم مسؤولیت های خود را به نیکی می شناسد.

الگوی او زنان مسلمانی است که در صدر اسلام به خاطر خدا زیستند و شهید شدند و همراه با شوهران خود هجرت کردند و به خاطر از دست دادن شوهران و پسران خود تردیدی در ایمان به دل راه ندادند؛ چرا که آن را رحمتی از جانب خدا دانستند.

چنین دخترانی وارث زنان بزرگ و پاکدامن عصر پیامبر (ص) هستند و الگوی آنان، زنانی مثل: ام المؤمنین عایشه و فاطمه دختر پیامبر(ص) هستند که در اوج پاکدامنی نسبت به امور اجتماعی و دینی امت اسلامی فعال بوده اند.

زنان مؤمن عصر پیامبر(ص) چنین خصوصیاتی داشتند و در دامن آنان بود که نسل تابعین، یعنی بهترین نسل بعد از صحابه تربیت شد و ظهور کرد.

راهی که در مقابل دختران جوان مسلمان عصر ما وجود دارد راهی است که زنان و دختران مؤمن در گذشته پیموده اند.

آن ها می خواهند باشند با حفظ موجودیت و کرامت و تمامی حقوقی که خداوند به عنوان انسان به آن ها عطا کرده است. تحقق این حقوق تنها با سلامت روان و حفظ ارزش ها و درک رسالت ها ممکن است، تا آن جا که رحمت خداوند در قالب بیداری اسلامی نمود پیدا کند و این بیداری راه درست زیستن و درست اندیشیدن را به دختران جوان مسلمان و به آن ها که دلسوزانه به رفتار ایشان می نگرند، نشان دهد.

......................................................
منبع : نسل جوان بیداری و مسؤولیت ها
تألیف: آبتین امیری
بازديد:1012| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت