اخرين مطالب
» گزارش تصویری اردوی تفریحی طلاب حفظ تابستان 1403
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
پیوندهای مرتبط
مطالب پربیننده
برگزاری امتحانات پایانی کلاسهای منهج چهارساله سال تحصیلی ۱۴۰۲.۴۰۳
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
حمزة بن عبدالمطلب رضی الله عنه | صحابه و صحابیات رسول | 18 آبان 1394 |
شیرخدا، حمزه، شجاعانه و با شدت جنگید. بسیاری از پرچمداران مشرکان را که از بنیعبدالدار بودند، به قتل رساند. او در حالی که در قلب سپاه دشمن مشغول کارزار بود، توسط پرتاب سرنیزه فردی به نام وحشی، به شهادت رسید.وحشی میگوید: حمزه در جنگ بدر، طعیمه بن عدی بن خیار را کشته بود. مولایم، جبیر بن مطعم، به من گفت: اگر حمزه را در انتقام عمویم به قتل برسانی، آزاد هستی. بنابراین زمانی که مردم برای جنگ از مکه خارج شدند، من هم با آنها حرکت کردم. در سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفت. سباع، از سپاه مشرکان به میدان آمد و مبارز طلبید. حمزه بن عبدالمطلب در مقابلش از صف مسلمانان بیرون آمد و چنین گفت: ای سباع! ای فرزند ام انمار، که شغلش ختنهکردن زنان بوده است، آیا با خدا و رسول او سرجنگ داری؟ آن گاه بر او حمله کرد و او را چنان از پای درآورد که گویی سباع در میدان وجود نداشته است. من پشت تخته سنگی برای حمزه کمین نمودم. وقتی که به من نزدیک شد، نیزهام را به طرف او پرتاب کردم به گردنش فرو رفت و به شهادت رسید. بعد از جنگ به اتفاق مردم به مکه برگشتم، تا اینکه اسلام در مکه انتشار یافت. از آنجا به طائفگریختم؛ سپس با تعدادی از مردم طائف به سوی مدینه حرکت کردم؛ البته به من گفته بودند که آن حضرت با فرستادگان قومی به خشونت رفتار نمیکند.بعد از اینکه به مدینه رسیدم و با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روبرو گردیدم، گفت: تو وحشی هستی؟ گفتم: آری. فرمود: «حمزه را تو کشتی؟» گفتم: بلی. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «آیا میتوانی چهرهات را از من پنهان کنی.» وحشی میگوید: به خاطر اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا نبیند، از آنجا رفتم و بعد از وفات آن حضرت، هنگامی که مسیلمه کذاب، ادعای پیامبری کرده بود، تصمیم گرفتم که در جنگ با مسیلمه شرکت کنم، شاید بتوانم قتل حمزه را جبران بکنم. من در رکاب سایر مجاهدین در این جنگ شرکت کردم. مردی را دیدم مانند شتری خاکستری با موهای به همریخته کنار دیواری ایستاده بود، با سرنیزهام چنان به سینهاش زدم که از میان شانههایش درآمد. سپس مردی از انصار پرید و با شمشیر برسرش کوبید. عبدالله بن فضل میگوید: سلیمان بن یسار از عبدالله بن عمر (رض)چنین روایت میکند: آن روز کنیزکی بر روی بام خانهای فریاد کشید: امیرالمؤمنین، مسیلمه، توسط غلامی سیاه رنگ کشته شد.[۱] ۱- جستجوی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از قتلگاه حمزه (رض) بعد از پایان جنگ احد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از یارانش سئوال نمود: قتلگاه حمزه را چه کسی دیده است؟ مردی گفت: من دیدهام. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به اتفاق آن مرد آمد و کنار جنازه حمزه ایستادند. حمزه را در حالی مشاهده نمود که شکمش پاره و مثله گردیده بود.[۲] در روایتی دیگر آمده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با اطلاع از شهادت حمزه، گریه نمود و وقتی که جسد وی را مشاهده نمود، فریاد کشید.»[۳] پیامبر در حالی که در کنار جنازه شهدا ایستاده بود، فرمود: «من روز قیامت بر اینها شاهد هستم. آنها را با خونهایشان کفن نمائید. در راه خدا هیچ زخمی به وجود نمیآید، مگر اینکه روز قیامت آن زخم تازه میگردد، رنگ رنگ خون است، ولی بوی آن بوی مشک است و افزود که هر کدام بیشتر قرآن خوانده است آن را در لحد مقدم نمائید.»[۴] با شهادت حمزه و برخی دیگر از یاران، خوابی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از خروج به میدان احد دیده بود، تحقق یافت. پیامبر فرمود: خواب دیدم که در شمشیرم، ذوالفقار، شکافی به وجود آمده است. آن را به شکستی که پیش آمد، تعبیر نمودم. همچنین فرمود: همچنین قوچی در خواب دیدم که پشت سرم بر مرکب، قرار دارد. آن را به فرماندهی لشکر تعبیر کردم و دیدم که لباس زرهی محکمی به تن دارم، آن را به مدینه تعبیر نمودم و دیدم که گاوی ذبح میشود، به خدا سوگند! ذبح گاو خیر است. ذبح گاو خیر است. و سرانجام نتیجه جنگ همان گونه که رسول خدا تعبیر نموده بود، تحقق یافت.[۵] ۲– صبر صفیه دختر عبدالمطلب برشهادت برادرش، حمزه (رض) زبیر بن عوام(رض) میگوید: روز احد، زنی با سرعت به سوی اجساد شهدا میآمد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که نمیخواست چشم آن زن به اجساد بیفتد، فرمود: مواظب آن زن باشید. مواظب آن زن باشید. زبیر میگوید: من او را شناختم که صفیه است. قبل از اینکه به اجساد برسد، خودم را به وی رساندم. او زنی تندخو و قهرمان بود. به سینهام زد و گفت: از سر راهم کنار برو. گفتم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرموده است تا تو را از این کار بازدارم. آن گاه ایستاد و از زیر چادرش دو قطعه پارچه درآورد و گفت: از شهادت برادرم، حمزه، با خبرشدهام، اینها را آوردهام تا او را در آن کفن نمائید. زبیر میگوید ما خواستیم حمزه را کفن کنیم، امّا دیدیم در کنارش یک شهید انصاری وجود دارد که او نیز مانند حمزه به شهادت رسیده و مثله گردیده است. ما شرم کردیم که حمزه دو کفن داشته باشد و آن مرد انصاری بدون کفن باشد و از آنجا که یکی از آن دو قطعه پارچه، بزرگتر و یکی کوچکتر بود به قید قرعه یکی را کفن حمزه کردیم و دیگری را کفن مرد انصاری.[۶] ۳– اشعار صفیه در رثای حمزه اسائله اصحاب احد مخافه بنات ابی من اعجم و خبیر فقال الخبیر ان حمزه قد ثوی دعاه اله الحق ذوالعرش دعوه الی جنه یحیا بها و سرور فذلک ما کنا فرجی و نرتجی لحمزه یوم الحشر خیر مصیر فوالله لاانساک ما هبت الصبا بکاء و حزنّاً محضری و مسیری علی اسدالله الذی کان مدرها یذود عن الاسلام کل کفور فیا لیت شلوی عند ذاک و اعظمی لدی اضبع تعتادنی و نسور اقول و قد اعلی النّعی عشیرتی جزی الله خیراً من اخ و نصیر «آیا دختران پدرم از اهل بدرمی پرسند که چه خبر است؟… خبررسان به ما خبر داد که وزیر و مشاور رسول خدا، حمزه، به شهادت رسیده است… او را معبود بر حق و صاحب عرش به سوی بهشت فراخواند تا در آن زیسته و خوشحال شود… انتظار مااین است که حمزه، در روز حشر به جایگاه خوبی نائل گردد… به خدا سوگند! تو را هرگز فراموش نخواهم کرد و تا زندهام به خاطر غم از دست دادن تو خواهم گریست… بر شیرخدا خواهم گریست که همواره از اسلام دفاع میکرد… خدا به بهترین برادر و یاورم، بهترین پاداشها را بدهد.»[۷] ۴– حمزه کسی را ندارد تا برایش گریه کند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بازگشت از احد و شنیدن صدای گریه زنان انصار که به خاطر از دست دادن عزیزان خود، گریه میکردند، فرمود: «برای حمزه کسی گریه نمیکند.» وقتی از این خبر زنان انصار اطلاع یافتند، آنها به حال حمزه گریستند، به گونهای که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که در خواب بود، با صدای گریه آنان بیدار شد و فرمود: وای براینها، هنوز گریه میکنند. از امروز به بعد برای مردهای گریه نکنند. بدین ترتیب نوحهخوانی برمیت حرام گردید و مدتی بعد، وحی نازل شد که نوحهخوانی را به شدت تحریم نمود و آن را از گناهان کبیره شمرد و این دستور در اعماق قلوب زنان و مردان مسلمان جای گرفت و آثار جاهلیت محو گردید و تعالیم اسلامی جایگزین آن گردید.[۸] همچنین فرمود: «اثنتان فی الناس همابهم کفر: الطعن فی الأنساب و النیاحه علی المیت»[۹] «دو خصلت در مردم باعث کفرشان میشود: یکی طعنهزدن در نسب و دیگرینوحهخوانی.» ۵– گذاشتن نام حمزه بر نوزادی از انصار جابربن عبدالله میگوید: برای مردی از انصار، فرزندی متولد شد. گفتند: چه نامی را برایش انتخاب کنیم؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: او را حمزه بنامید که این نام از محبوبترین نامها نزد من است.[۱۰] این فرموده پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر آن است که، محبت حمزه در اعماق قلب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ریشه دوانیدهبود و همواره در خاطر آن حضرت بود، اما بعد از مدتی که خداوند بهترین نامها را برای پیامبرش معرفی نمود، آن حضرت خطاب به اصحاب و یارانش فرمود: «بهترین نامها نزد خدا، عبدالله و عبدالرحمن هستند.»[۱۱ ۶- اگر میتوانی کاری کن که من چهرهات را نبینم:[۱۲] در این سفارش کریمانه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ اشارهای به مؤاخذه و سرزنش نسبت به وحشی نیست؛ بلکه تنها به وی خاطرنشان مینماید که دیدنش سبب رنجش روحی آن حضرت میگردد و خاطره حادثه عمویش، حمزه (رض)و مثلهکردن وی را باری دیگر در ذهنش مجسم مینماید و احساسات درونی بشری را برمیانگیزد. به همین جهت خطاب به وحشی گفت: چهرهات را از من پنهان کن تا این خاطره تلخ تکرار نشود[۱۳]. در روایت صحیحی است که وحشی می گوید: نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمدم، به من گفت: وحشی هستی؟ گفتم:آری. گفت: حمزه را تو به قتل رساندی؟ گفتم: بلی و خدا را سپاس میگویم که او را به دست من گرامی داشت و مرا به دست او به کام مرگ ذلت بار نفرستاد. قریش بهرسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میگفتند: آیا او را دوست داری، در حالی که قاتل حمزه است؟ وحشی میگوید: من از رسول خدا، درخواست استغفار نمودم. آن حضرت سه مرتبه آب دهانش را به زمین انداخت و به سینهام زد و فرمود: «ای وحشی، از اینجا برو و همانطور که قبلاً برضد دین خدا جنگیدهای، در راه خدا به جنگ یپرداز.»[۱۴] این عملکرد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانگر این موضوع است که خدمت به اسلام میتواند سوابق کفرآمیز او را جبران نماید؛ پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین عمل را برای این منظور، جهاد در راه خدامعرفی کردند؛ چنانکه بر اثر آن، وحشی به لشکر اسلام پیوست و راه یمامه را در پیش گرفت و سرکرده کفر، مسیلمه، را به هلاکت رسانید و بعد از قتل او میگفت: من بهترین بنده خدا، سردار شهیدان، حمزه، و بدترین انسان روی زمین، مسیلمه کذاب، را کشتهام.[۱۵ ...................................................................... منبع:الگوی هدایت(تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)(جلد دوم) مؤلف: علی محمّد صلّابی مترجم :هیئت علمی انتشارات حرمین ..................................................................... [۱]- بخاری، مغازی، شماره ۴۰۷۲٫ [۲]- صحیح السیره النبویه، ص ۲۸۳٫ [۳]- همان، ص ۲۸۴٫ [۴]- همان، ص ۲۸۳٫ [۵]- ترمذی، کتاب السیر فی النقل، شماره ۱۵۶۱٫ [۶]- صحیح السیره النبویه، ص ۲۸۵٫ [۷]- السیره النبویه ابن هشام، ج ۳، ص ۱۸۵٫ [۸]- السیره النبویه – صویانی، ج ۳، ص ۹۰٫ [۹]- صحیح الجامع، آلبانی، ج ۱، ص ۹۰٫ [۱۰]- رواه الحاکم، ج ۳، ص ۹۶، سنده حسن. [۱۱]- مسلم، کتاب الادب، شماره ۲۱۳۲٫ [۱۲]- بخاری، مغازی، شماره ۴۰۷۲٫ [۱۳]- التاریخ الإسلامی، حمیدی، ج ۵، ص ۱۴۱٫ [۱۴]- الطبرانی، با سند حسن، ج ۲۲، ص ۱۳۹، شماره ۳۷۰ به نقل از صحیح السیره النبویه، ص ۲۸۶٫ [۱۵]- محمد رسول الله، ج ۳، ص ۶۰۲٫ |
|
|
بخش اصلی
موضوعات سايت
دانشنامه جزیره قشم (48)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
نظرسنجی
نظرشما در مورد سایت؟ |
آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت