اخرين مطالب
» گزارش تصویری اردوی تفریحی طلاب حفظ تابستان 1403
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
پیوندهای مرتبط
مطالب پربیننده
برگزاری امتحانات پایانی کلاسهای منهج چهارساله سال تحصیلی ۱۴۰۲.۴۰۳
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
به انتخاب و تقدیر الهی اعتماد کن | مقالات | 20 دي 1394 |
حقیقتا دنیا محل آزمایش است و رمز خوشبختی ما اجرای اوامر الهی و اعتماد به خداوند در حوادث و بلاهاست .چرا که یکی از ارکان ایمان ، اعتقاد به قضا و قدر الهی است . ما در دعای استخاره می خوانیم : اللهم انی استخیرک بعلمک و استقدرک بقدرتک و اسالک من فضلک العظیم فانک تقدر و لا اقدر و تعلم و لا اعلم و انت علام الغیوب : خدایا با علم تو درخواست خیر می کنم و با قدرتت درخواست قدرت می کنم و از فضل بزرگت می خواهم ، حقیقتا تو می توانی و من نمی توانم و تو می دانی و من نمی دانم و تو داننده ی غیب هستی . علم بشر محدود است و در بساری از حوادث اگر با مقاییس و دید بشری نگاه کنیم ، به بی صبری و ناشکری مبتلا خواهیم شد در حالی که حکمت و علم الهی چیز دیگری را در نظر دارد . نمونه های زیادی داریم : به زندگی یوسف علی نبینا و علیه الصلاه و السلام نظری بیفکنیم : پسر بچه ای که تحت حمایت پدرش می باشد و نزد پدر بسیار محبوب است ، اما تقدیر الهی چیزی دیگری را می خواهد ، لذا مورد حسادت برادران قرار گرفته و به چاه افکنده می شود و به عنوان برده فروخته شده و در مصر به زندان می افتد .. . حالا اگر با مقیاس بشری به این حوادث نگاه کنیم با دلسوزی به حال این پسربچه که از محبت پدر محروم است و به بردگی گرفته شده و زندانی می گردد می نگریم و به حال او ترحم می کنیم .. اما علم و حکمت الهی به دنبال چیز دیگری است ، قرار نیست یوسف نزد پدر باشد ، قرار است نعمات بزرگتری را به دست بیاورد و این نمی شود مگر اینکه از دامان پدر دور گردد لذا فضا را عوض می کند آری می خواهد یوسف به نعمت نبوت و رسالت برسد و حکومت و خزائن مصر را در دست بگیرد ، و چشم پدرش با پیراهن یوسف روشن گردد و برادرانش به فضل او اعتراف نمایند همانگونه که اینگونه هم شد : قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّـهُ عَلَیْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِینَ ﴿٩١گفتند: «به خدا سوگند، كه واقعاً خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بودیم.» اگر یوسف در کنار پدر باقی می ماند آیا اینهمه نعمت ها را بدست می آورد ، خیر ، بلکه نهایتش این بود که عصابگیر پدر پیرش بود ، پدری که هر روز بر ضعف و پیریش اضافه می شد اما از این فضا گرفته شد تا بجایی برسد که کسی تصورش را نمی کرد : پس به انتخاب خداوند اعتماد کن . نمونه ای دیگر : موسی علی نبینا و علیه الصلاه و السلام در قصر فرعون زندگی می کرد در میان انواع رفاهیات و لذت ها . اما تقدیر الهی می آید ، چرا که جای موسی در قصر فرعون نیست ، نعمت بزرگتری را برایش می خواهد .. بنابراین نقشه ی قتلش را می کشند و لذا موسی علیه السلام با ترس و دلهره از شهر خارج شده و به سوی مدین رهسپار می گردد ، حالا اگر با مقاییس بشری بسنجیم : می گوییم : موسی انسانی است که فرصت های پیشرفت زیادی را در قصر فرعون در اختیار داشت اما آنها را از دست داده و خویشتن را در معرض حوادثی قرار داد که می توانست از آنها پرهیز کند و لزومی هم نداشت ، اما حکمت و علم بی پایان الهی به دنبال چیز دیگری بود ، چیزی که با علم ما قابل جمع نیست ، آری تقدیر الهی چیزی بزرگتر از قصر فرعون را برای موسی می خواست ، منصب رسالت و شرف نبوت و سخن گفتن با پروردگار بدون واسطه و اینکه یکی از پیامبران اولوا العزم شدن و یکی از پنج فرد برتر جهان گشتن . بنابراین اگر محبوبی را از دست دادیم ، اگر ورشکست شدیم ، اگر فرزندمان فوت شد ، اگر مورد بی مهری خویشان و دوستان قرار گرفتیم ، اگر از شهرمان رانده شدیم ... بی صبری و ناشکری ننماییم بلکه به انتخاب خداوند اعتماد نموده و بدانیم که خداوند چیز بهتری را برایمان در نظر دارد لذا هر گز از جاده صواب خارج نشویم . و اعتقاد داشته باشیم که : خداوند گر زحکمت ببندد دری - ز رحمت گشاید در دیگری . ما هر هفته سوره ی کهف را می خوانیم ، خواندن این سوره برای تفکر کردن در آن است یکی از مسائلی که در این سوره مورد بحث قرار گرفته است داستان موسی علی نبینا و علیه الصلاه و السلام و عبد صالح است به این داستان توجه بفرمایید : وقتی موسی علیه السلام با عبد صالح که خداوند به او علم لدنی و الهی عنایت کرده بود همراه می شود بعد از سوار شدن بر کشتی ، عبد صالح اقدام به سوراخ کردن کشتی می نماید : موسی علیه السلام با دید بشری اعتراض می کند (( پس رهسپار گردیدند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند، [وى] آن را سوراخ كرد. [موسى] گفت: «آیا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشینانش را غرق كنى؟ واقعاً به كار ناروایى مبادرت ورزیدى.»71 سوره کهف . اما عبد صالح که با علمی از جانب پروردگارش اینکار را انجام داده بود در توجیه این کارش می گوید همانگونه که در قرآن آمده است : ((اما كشتى، از آنِ بینوایانى بود كه در دریا كار مىكردند، خواستم آن را معیوب كنم، [چرا كه] پیشاپیش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مىگرفت. همچنین وقتی عبد صالح پسر بچه ای را دید و او را کشت ، موسی علیه السلام شدیدا اعتراض نمود چرا که حکمت و علم الهی را در این زمینه نمی دانست ، گفت : (( پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند. [بنده ما] او را كشت. [موسى به او ] گفت: «آیا شخص بىگناهى را بدون اینكه كسى را به قتل رسانده باشد كشتى؟ واقعاً كار ناپسندى مرتكب شدى.» و عبد صالح در توجیه این کارش که در آخر بیان کرد حکمت و علم الهی در این زمینه که مقرون به فائده و محبت است را بیان می دارد : (( و اما نوجوان، پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند، پس ترسیدیم [مبادا] آن دو را به طغیان و كفر بكِشد.پس خواستیم كه پروردگارشان آن دو را به پاكتر و مهربانتر از او عوض دهد.)) و در این زمینه نمونه های فراوانی داریم ، بنابراین بعد از تمام تلاش مبنی بر انجام امور بر وفق فرامین الهی ، بایدخویشتن را کاملا تسلیم درگاه احدیت نماییم همانگونه که در دعای قبل از خواب می خوانیم : اللهم انی اسلمت نفسی الیک و وجهت وجهی الیک : خدایا خودم را تسلیم درگاهت نمودم و وجهه ی نظرم را به سوی تو قرار دادم )) و مانند مومن آل فرعون باشیم که گفت : (( وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ ﴿٤٤﴾و كارم را به خدا مىسپارم؛ خداست كه به [حال] بندگان [خود] بیناست.» و بدانیم که خداوند به نسبت حوادث ناآگاه نیست به این گفته ی یوسف علی نبینا و علیه الصلاه و السلام وقتی قرار بود از زندان بیرون آورده شود دقت کنید که چگونه می خواهد بیان دارد که ای مردم خدای ما آگاه به مکر و کید زنان بوده است و زندانی شدن ما بیانگر ناآگاهی خداوند نبوده بلکه بر اساس حکمت الهی رقم خورده است همانگونه که الان این مساله کاملا آشکار گشته است : وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِی بِهِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَىٰ رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ ۚإِنَّ رَبِّی بِكَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ ﴿٥٠﴾ یوسف و پادشاه گفت: «او را نزد من آورید.» پس هنگامى كه آن فرستاده نزد وى آمد، [یوسف] گفت: «نزد آقاى خویش برگرد و از او بپرس كه حال آن زنانى كه دستهاى خود را بریدند چگونه است؟ زیرا پروردگار من به نیرنگ آنان آگاه است.» و در جایی دیگر خداوند متعال می فرماید : وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّـهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ ﴿٤٢﴾ابراهیم ) و خدا را از آنچه ستمكاران مىكنند غافل مپندار. جز این نیست كه [كیفر] آنان را براى روزى به تأخیر مىاندازد كه چشمها در آن خیره مىشود. بنابراین رمز خوشبختی ما اعتماد و اعتقاد کامل به انتخاب و تقدیر الهی است و بدانیم همان می شود که او می خواهد شاعر چه جالب می فرماید : اگر ما روز و شب تدبیر سازیم همان بهتر که با تقدیر سازیم اگر صد موی بشکافیم زتدبیر برون نتوان شدن مویی زتقدیر .......................... شیخ عبدالله دریایی |
|
|
بخش اصلی
موضوعات سايت
دانشنامه جزیره قشم (48)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
نظرسنجی
نظرشما در مورد سایت؟ |
آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت