« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

دو خصوصیت جوان در قرآن | مقالات 4 اسفند 1394
دو خصوصیت جوان در قرآن

در حقیقت جوانی رگ زندگی است ، و صلاح آن مساوی است با صلاح امت و فساد آن برابر است با فساد امت اسلام .

به توانمندی بین دو ضعف طفولیت و پیری جوانی گفته می شود .

بیشترین چیزی که عرب بخاطر آن حسرت خورده و گریه کرده است جوانی بوده است :

شاعر می گوید : الا لیت الشباب یعود یوما / فاخبره بما فعل المشیب

ای کاش جوانی بر می گشت و به او خبر می دادم که پیری با من چکار کرد .

دوران جوانی دوره ی ایجاد تغییر و تحول در خویشتن و جامعه به سوی پیشرفت و تکامل است ، اگر در زندگی موثرین بر جامعه ی بشریت نظری افکنیم می بینیم که تحول اساسی از دوران جوانی شروع شده است :

پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم در سن 40 سالگی که اوج کمال و قدرت جوانی است به پیامبری مبعوث شدند .

ابوبکر صدیق در 37 سالگی ، عمر فاروق در 31 سالگی ، عثمان ذی النورین در 35 سالگی ، علی بن ابیطالب در 18 سالگی به اسلام وارد شدند .

و اطرافیان پیامبر صلی الله علیه و سلم را جوانان احاطه کرده بودند . آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرمایند : اوصیکم بالشباب خیرا فانهم ارق افئده ، الا و ان الله بعثنی بالحنیفینه السمحة فحالفنی الشباب و خالفنی الشیوخ : شما را سفارش می کنم که با جوانان به خوبی رفتار کنید ، آگاه باشید خداوند با دین راست و آسان مرا مبعوث فرمود ، پس جوانان با من هم پیمان شدند اما پیران مخالفت ورزیدند .

لذا بایستی جوانی را غنیمت شمرد ، رسول اکرم صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرمایند : پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بشمار : که یکی از آنها مورد زیر است : جوانیت را قبل از فرا رسیدن پیری غنیمت بشمار ..

باید بدانیم که اهل بهشت جوان هستند : در حدیثی آن حضرت می فرمایند : اهل بهشت جوان و بی مو هستند که لباسهایشان کهنه نمی شود و جوانیشان از بین نمی رود .

با این مقدمه ، جوانی دوران مهمی است و مقتضیات خاص خود را دارد ، ارزش جوان به همت و عزم و در راستای اوامر الهی حرکت کردن است و بدین منظور در ادامه چند خصوصیت از ویژگیهای جوان قرآنی را بیان می کنم ، جوانی که دارای صفاتی است که مرضی رضای الله است :

1- یکی از خصوصیات جوان قرآنی این است که در راه خدا از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسد ، نمونه اش در قرآن در مورد اصحاب کهف داریم که خداوند در مورد آنها می فرماید : (( آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ایمان آورده بودند و بر هدایتشان افزودیم.و دلهایشان را استوار گردانیدیم آنگاه كه [به قصد مخالفت با شرك‌] برخاستند و گفتند: «پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است. جز او هرگز معبودى را نخواهیم خواند، كه در این صورت قطعاً ناصواب گفته‌ایم.»سوره کهف 13-14 .

وقتی این جوانان به خاطر الله ، اینگونه در راستای رضایت پروردگار حرکت کردند ، خداوند هم امر آنها را عهده دار شد : و لذا در غار سیصد و نه سال به خواب رفتند و در طول این مدت خود پروردگار زمینه های سالم ماندنشان در خواب را فراهم نمود و فضا را بگونه ای قرار داد که متعفن نشود و لذا نور آفتاب را به ان غار می تاباند : می فرماید : (( و آفتاب را مى‌بینى كه چون برمى‌آید، از غارشان به سمت راست مایل است، و چون فرو مى‌شود از سمت چپ دامن برمى‌چیند، در حالى كه آنان در جایى فراخ از آن [غار قرار گرفته‌]اند. این از نشانه‌هاى [قدرت‌] خداست. خدا هر كه را راهنمایى كند او راه‌یافته است، و هر كه را بى‌راه گذارد، هرگز براى او یارى راهبر نخواهى یافت.))سوره ی کهف 17 .

و آنها را به این طرف و آن طرف می چرخاند تا ایستایی خون پیش نیاید همان گونه که مادر فرزندش را جابجا می کند . پروردگار می فرماید : (( و مى‌پندارى كه ایشان بیدارند، در حالى كه خفته‌اند و آنها را به پهلوى راست و چپ مى‌گردانیم، ..))کهف 18 و برای اینکه کسی آرامش خوابشان را به هم نزند ، به نسبت آنها صورت مشاهده در دلها ترس انداخته بود ، خداوند می فرماید : (( گر بر حال آنان اطلاع مى‌یافتى، گریزان روى از آنها برمى‌تافتى و از [مشاهده‌] آنها آكنده از بیم مى‌شدى.)) کهف 18 .

و اینگونه خداوند بعد از 309 سال آنها را زنده گرداند و نشانه ای قرار داد ، چرا ؟ چون آنها گفته بودند : پروردگار ما پروردگار آسمان ها و زمین است ..

ما چقدر در راستای اجرای فرامین الهی ، گام بر می داریم ؟!

2- یکی دیگر از خصوصیات جوان قرآن : عفت است در این زمینه خداوند داستان یوسف علی نبینا و علیه الصلاه و السلام را برای ما بازگو می فرماید که چگونه از این گوهر عفت محافظت فرمود و خداوند او را به عنوان الگو قرار داد : می فرماید : (( و آن [بانو] كه وى در خانه‌اش بود خواست از او كام گیرد، و درها را [پیاپى‌] چفت كرد و گفت: «بیا كه از آنِ توام!» [یوسف‌] گفت: «پناه بر خدا، او آقاى من است. به من جاى نیكو داده است. قطعاً ستمكاران رستگار نمى‌شوند.»سوره یوسف 23

ابن قیم می گوید : تمام زمینه های گناه و فحشا برای یوسف فراهم بود اما با این وجود ، توجه به الله او را در امان نگه داشت : ایشان جوان بود و جوان در اوج شهوت است ، زن صاحب خانه بود و به درستی زمان مناسب را می توانست انتخاب کند ف درها قفل شده بود ، یوسف غریب بود و غریب بیشتر در معرض فحشاست ، و یوسف برده ی آن زن بود و حضورش در کنار زن هیچگونه حساستی نداشت ، اما یوسف پا به فرار گذاشت و خداوند همه ی درها را برایش باز کرد ، اما در ادامه بازهم زن ها دست بردار نبودند و اینجا بود که دست به دعا برداشت و ببنید که چه دعایی کرد ؟ (([یوسف‌] گفت: «پروردگارا، زندان براى من دوست‌داشتنى‌تر است از آنچه مرا به آن مى‌خوانند، و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى، به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله‌] نادانان خواهم شد.»))یوسف 33

آری ، دعا کرد که زندان برای من بهتر است ، شهوتی که بعضی ها بخاطر آن پول ها خرج می کنند و برای ارضایش سفرها می نمایند ، یوسف اینگونه آن را زیر پا له کرد و این بود که مقرب درگاه خداوند گشت ..

بنابراین یک جوان باید توجه کند که در این زمان نقطه ی هدف دشمنان اسلام ، مسائل عفتی جوانان است ، از طرق مختلف و رسانه های گوناگون در راستای بی عفت نمودن دختران و پسران مسلمان گام بر می دارند ، لباسهای تحریک آمیز ، لباس های تنگ و کوتاه ، و نامناسب برای پسران و دختران روانه ی بازار نموده و از طریق سریال ها و فیلم هایشان آن را مد روز قلمداد می کنند و همیشه در حال نقشه کشی هستند ، پس باید مواظب بود که خدایی ناکرده در دام این عمل شنیع گرفتار نیایند .

در پایان ، یکی از روش های تربیتی وجدانی و ذهنی که رسول الله صلی الله علیه و سلم برای مبارزه با عمل زنا و فحشا آن را اجرایی می نمودند ذکر می کنم : و آن مخاطب قرار دادن وجدان و عقل جوان است به داستان زیر که در حدیث آمده است توجه کنید :

جوانی جلو رسول الله صلی الله علیه و سلم قرار گرفت و گفت : یا رسول الله ائذن لی بالزنا ( ای رسول خدا به من اجازه بده زنا کنم ؟ ) رسول الله صلی الله علیه و سلم به عنوان پدری دلسوز و مهربان بدون اینکه او را از خود براند و یا دستور به زندانی کردن یا شلاق زدنش بدهد فرمود : ( اترضاه لامک ؟ آیا این عمل را به نسبت مادرت می پسندی ؟ ) جوان گفت : پدر و مادرم فدایت باد ای رسول خدا ، هر گز نمی پسندم ، پس حضرت فرمود : آیا به نسبت خواهرت می پسندی ؟ جوان گفت : ای رسول خدا ، پدر و مادرم فدایت باد ، هر گز ، پیامبر ادامه داد : آیا به نسبت عمه ات می پسندی ؟ جوان گفت : خیر ، ای رسول خدا ، پدر و مادرم فدایت گردند ، حضرت در ادامه فرمود : آیا به نسبت خاله ات می پسندی ؟ جوان گفت : خیر ای رسول خدا ، پدر و مادرم فدایت گردند ، پس پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند : إذا زنیت فانما تزنی بام أو اخت او عمة او خالة للمسلین ( اگر زنا کنی تو در واقع با مادر یا خواهر یا عمه و یا خاله ی مسلمین زنا کرده ای )) و اینگونه از نظر وجدانی جوان را متاثر ساخت .

لذا یکی از راههای مبارزه با این عمل شنیع : تصور این نکته است که عفت امت اسلام ، عفت تک تک ماست ، وقتی جوان چنین تصوری داشت ، در حفظ عفت امت اسلام از هیچ امری دریغ نخواهد ورزید .

............................
شیخ عبدالله دریایی
بازديد:1444| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت