« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

ستارگان آسمان | مقالات 13 ارديبهشت 1395
ستارگان آسمان

دانشمندان کيهان شناس، تعداد ستارگان را در حد هزارها بر مي شمردند، پس از مدت زماني از ميليون ها و چندي پيش از ميلياردها ستاره سخن راندند و در يک شمارش ابتدايي از تعداد ستارگان کهکشان راه شيري که يکي از کهکشان هاي متوسط هستي است، 30 ميليارد ستاره را برآورد کردند که منظومه شمسي يکي از اجزاي آن است. آنان در شمارش ستاره هاي يکي ديگر از کهکشان ها به عددي خيالي رسيدند، يعني يک ميليون ميليون ستاره. اما هم اکنون سخن از شمارش ستارگان نيست بلکه به يک ميليون ميليون کهکشان رسيده اند، که هر کهکشان همين مقدار ستاره را در خود جاي داده است. و پديده آورنده اين همه عظمت چه زيبا فرموده است :

(وَ السَّماءَ بَنَيْنها بِائيْدٍ وَ اِنّا لَموُسِعُونَ( ... (ذاريات : 47)

ما آسمان را با قدرت بنا ساخته ايم و همواره آن را وسعت مي بخشيم».

عدد اخير که بيان شد، بيانگر عظمت خلقت در آسمان هاست، خلقت به دست خالقي که مي فرمايد :

(قُلْ انْظُرُوا ماذا في السَّمواتِ وَالأَرْضِ ( ... (يونس : 101)

«بگو : بنگريد (و چشم برون و درون را باز کنيد و ببينيد) در آسمان ها و زمين چه چيزهائي است؟!».

تا مدت ها پيش، گمان مي رفت که برخي ستارگان متحرک و برخي ديگر از جمله خورشيد ثابت هستند و گذشت زمان در ثبوت و حرکت آنها بي تأثير است، در حاليکه خداوند متعال از خورشيد خبر مي دهد که :
(وَالشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذَلِکَ تَقْديرُالعَزيزِالعَليمِ( ... (يس : 38)

«و (نشانة ديگري بر قدرت خدا، اين است که) خورشيد به سوي قرارگاه خود در حرکت است. اين، محاسبه و اندازه گيري و تعيين خداي بس چيره و توانا و آگاه و دانا است».

و در اين اواخر کشف شد که خورشيد و منظومه آن، با سرعتي بالغ بر دويست کيلومتر در ثانيه، به دور ستاره اي ديگر در فضا در حرکت است و هر دور کامل آن ميليون ها سال طول مي کشد و البته زمين نيز با سرعت 30 کيلومتر در ثانيه به دور خورشيد مي چرخد.

حتي دانشمندان در برآورد سرعت برخي کهکشان ها به اعداد خيالي دست يافته اند. و سرعت برخي را در حدود دويست و چهل هزار کيلومتر در ثانيه برآورد کرده اند، يعني مقداري کمتر از سرعت نور. آيا حقيقت اين هستي وسيع و پهناور چيست؟ قطعاً منشأ آن، خدايي است که خالق هر چيز است و سرپرستي آن را برعهده گرفته است.

پروردگار متعال مي فرمايد : (وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ اللَّيلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ القَمَرَ کُلٌّ في فَلَکٍ يَسْبَحُونَ( ... (انبياء : 33)

يعني هر ستاره اي، چه کوچک و چه بزرگ در فضايي خاص خود، شناور است،

و مي فرمايد :(لا الشَّمْسُ يَنْبِغَيِ لَها أنْ تُدْرِکَ القَمَرَ وَ لاَ الَّيلُ سَابِقُ النَّهارَ وَکُلٌّ في فَلَکٍ يَسْبَحُونَ( ... (يس : 40)

نه خورشيد را سزد (در مدار خود سريعتر شود و) به (مدار) ماه رسد. و نه شب را سزد که بر روز پيشي گيرد (و مانع پيدايش آن شود). هر يک در مداري شناورند (و مسير خود را بدون کمترين تغيير ادامه مي دهند».

قرآن کريم، کلام خدا، و هستي خلق خداست، لذا وجود توافق و هماهنگي ميان آنها ضروري است، و دو آيه زير به اين مضمون اشاره دارند :

(اَلْحَمْدُ للهِ الَّذي خَلَقَ السَّمواتِ وَالارْضَ( ... (انعام : 1)
(اَلْحَمْدُ للهِ الَّذي اَنْزَلَ عَلي عَبْدهِ الکِتَابَ( ... (کهف : 1)

خورشيد، اين واقعيت درخشان و شناخته شده را درنظر مي گيريم. دماي سطح آن، شش هزار درجه و مرکز آن بيست ميليون درجه است. و قدرت نورپردازي آن به حدي بالاست که با واحدهاي مخصوص نوري، تعيين مي شود، اما نکته مهم اينجاست که سيارات ديگري در فضا وجود دارند که نور آنها، بيست و شش برابر خورشيد است. در برخي ديگر اين عدد به صد برابر و پانصد هزار برابر نيز مي رسد و خورشيد ما در مقايسه با آنها جز يک سياره نوراني متوسط چيز ديگري نيست.

تمامي اين موارد مصداق اين آيه است که مي فرمايد : (سَنُرِيهِمْ آياتِنا في الآفاقِ وَ في اَنْفُسِهِمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ انَّهُ الحَقُّ... (فصلت : 53)

«ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هر چه زودتر دلايل و نشانه هاي خود را در اقطار و نواحي (آسمان ها و زمين، که جهان کبير است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغير است) به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) نشان خواهيم داد تا براي ايشان روشن و آشکار گردد که اسلام و قرآن حق است».

هر کاوشگر و محقق و متفکري با تأمل و تحقيق در هستي و نگرش و تدبر در آيات قرآني مربوط به جهان، با تمام وجود، درمي يابد که قرآن، سخن پروردگار است که بر محمد پيامبر(ص) نازل شده و محال است که بشريت به طور فردي و يا با دستياري همديگر توانسته باشند، آن را به وجود آورند.

کنفرانس هاي جهاني که در مراکز مختلف دنيا و در موضوع اعجاز علمي قرآن و سنت، برگزار مي شود، روشن مي سازد که تحقيقات علمي دقيق و استوار، که توسط دانشمندان غيرمسلمان و نه در جهت خدمت به قرآن و سنت اسلامي، انجام گرفته است و دهها سال طول کشيده و ميليون ها دلار، صرف آن شده است، نتايجي را به دست داده که بدون هيچ اجباري و اصرار و تأويل و يا تحريف حقايق کاملاً مطابق و هماهنگ با رهنمودهاي قرآن و سنت است و نه تنها با مفهوم کلي آيات، بلکه با کلمات و حروف قرآن نيز، هماهنگي دارد، اين موضوع مصداق اين آيه است که مي فرمايد :(سَنُرِيهِمْ ءاياتِنا في الآفاقِ وَ في انْفُسِهِمْ، حتّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ انَّهُ الحَقُّ اَوَلَمْ يَکْفِ بِرَبِّکَ انَّهُ عَلي کلِّ شَيءٍ شهيدٌ( ... (فصلت : 53)

«ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هرچه زودتر دلائل و نشانه هاي خود را در اقطار و نواحي (آسمان ها و زمين، که جهان کبير است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغير است) به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) نشان خواهيم داد تا براي ايشان روشن و اشکار گردد که اسلام و قرآن حق است. آيا تنها اين بسنده نيست که پروردگارت بر هر چيزي حاضر و گواه است؟».

در 31 اکتبر سال 1990 ميلادي (برابر 31 آبان ماه 1369) يکي از ايستگاه هاي فضايي مشهور، از طريق يکي از تلسکوپ هاي بزرگ خويش تصويري از فضا را منتشر کرد که هر بيننده اي، در اولين نگاه، آن را به شکل يک گل کاملاً قرمز، با برگ هاي قرمز سيري بزرگ و برگ هاي کوچکتر سبزرنگ و براق، که در وسط آن کاسبرگ آبي رنگ قرار داشت، مي ديد و در اين قضيه، هيچ شکي نداشت. اما آن عکس در حقيقت، تصوير انفجار ستاره اي بزرگ به اسم «عين القط» بود که با زمين، سيزده هزار سال نوري فاصله داشت. البته در آن ايستگاه هزاران تصوير رنگي ديگر که توسط تلسکوپ هاي بزرگ، به دست آمده بود و هرکدام عجايبي از فضا را به تصوير کشيده بود، يافت مي شد.

اما رابطه اين تصاوير با بحث اعجاز قرآن را با ذکر آيه اي از سوره «الرحمن» بيان مي کنيم، خداوند مي فرمايد :(فَاذا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَکَانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهانِ( ... (رحمن : 37)

«بدانگاه که آسمان شکافته شود، و گلگون گردد همچون روغن گداخته (حوادث هولناکي رخ مي دهد که به گفتار در نمي آيد».

اگر در تمام تفاسير قرآن که قبل از انتشار اين عکس نوشته شده اند دقت کني، مطلبي که تفسير اين آيه را در حد قناعت انسان بيان کند، نخواهي يافت، زيرا همانگونه که حضرت علي فرموده است، در قرآن آياتي وجود دارد که هنوز تفسير نشده است.

و حقيقت امر اينست که در اثر انفجار آن ستاره و پراکنده شدن دود و گازهاي حاصل از آن، شکلي شبيه به يک گل درخشان، پديد آمده است، در هر حال اگر اين انفجار، هر صورت زيباي ديگري را نيز به خود مي گرفت، باز تفسيري مناسب براي اين آيه به شمار مي رفت، و اين بار هم اعجاز قرآن در اين قالب خود را نشان داده است و استمرار اعجاز تا قيامت، ما را در انتظار ظهور پديده هاي شگفت انگيز ديگر نيز مي گذارد.

به همين دليل پيامبر گرامي(ص)، يا به اجتهاد خويش و يا به الهام خداوند از تفسير اکثر آيات آفاقي قرآن پرهيز نموده است، زيرا همانگونه که بيان شد، در صورت شرح و تفسير مختصر و کوتاه اين آيات، آيندگان به انکار آن مي پرداختند و در صورت تفصيل معني آنها، همراهان و هم عصران ايشان را ياراي درک و فهم کامل آن نبود و به انکار نبوت ايشان مي پرداختند. لذا، تفسير آنها به پيشرفت و تکامل علم و زندگي، مؤکول شده است.

در تفسير ابن کثير(رح) آمده است: «فکانت ورده کالدهان»، يعني همانگونه که روغن (2) و نقره ذوب مي شوند.

در رأي ديگري آمده است که : منظور اينست که آسمان همانند چرم قرمز، مي شود. ابن عباس نظر ديگري نيز روايت کرده که : يعني مانند اسب سرخ رنگ مي شود.

حسن بصري مي گويد: يعني آسمان رنگارنگ مي شود.

مجاهد مي گويد: مانند روغن و رنگ هاي روغني مي شود، اين نظر در تفسير ابن کثير آمده است.

در تفسير قرطبي آمده است که: «يعني آسمان مانند روغن، صاف و شفاف مي شود و سعيدبن جبير و قتاده همان را ذکر کرده و گفته اند که رنگ قرمز نيز به خود مي گيرد. رأي ضعيفي نيز بيان مي دارد که در سرخي به گل مي ماند و مانند روغن جاري مي شود».

و رأي ضعيف ديگري نيز مي گويد : «الدَّهان»، همان پوست قرمز است، يعني آسمان در اثر شدت گرما همانند چرم قرمز، سرخ مي شود».

اما همانگونه که ذکر کرديم، آنچه که در تفسير اين آيه، توجه ما را به خود جلب مي کند، اينست که، توسط تلسکوپ فضايي هابل، تصويري از انفجار ستاره «عين القط» به دست آمده که کاملاً مشابه يک گل سرخ است. اين عکس توسط سازمان فضايي آمريکا (ناسا) در اينترنت منتشر شد.

پس مصداق واقعي اين آيه (فَاذا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَکَانَتْ وَرْدَهً کَالدِّهانِ( در واقعه مذکور يافت مي شود و ثابت مي کند که اين قرآن کلام خداوند است. و معجزه اي است که تا پايان هستي ادامه دارد.

به ذهن چه کسي خطور مي کرد که ستاره اي در آسمان منفجر شود و شکل کامل يک گل سرخ را با برگ هاي قرمز و کاسبرگ آن در وسط و برگ هاي کوچکتر سبز، به خود بگيرد،

اين تصوير را تلسکوپ بزرگي چون تلسکوپ هابل از ستاره «عين القط» که در حال انفجار بوده، گرفته است. اين ستاره سيزده هزار سال نوري با زمين فاصله دارد (اما مهم اينست که اين واقعه جزو پديده هاي واقعي روز است و کاملاً جاي اعتماد و باور).

در طرف ديگر قضيه نيز کتاب خدا در دستان ماست، که منهج و قانون زندگي ما و ريسمان محکم الهي است که هر کس به آن عمل کند، خوشبخت و موفق بوده و آنکه ترکش کند، بدبخت و هلاک خواهد شد. پديده مذکور جزو نشانه هاي خداست :(سَنُرِيهِمْ آياتِنا في الآفاقِ وَ في انْفُسِهِمْ حتّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ انَّهُ الحَقُّ اَوَلَمْ يَکْفِ بِرَبِّکَ انَّهُ عَلي کلِّ شَيءٍ شهيدٌ( ... (فصلت : 53)

.........................................................................
برگرفته از کتاب: دايره المعارف اعجاز علمي در پرتو قرآن و سنت
نويسنده :دکتر محمد راتب نابلسي
مترجمان:محمد آزاد شافعي ـ عبدالباسط عيسى زاده
بازديد:1300| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت