« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

مصاحبه مجله حبل المتین با شیخ عبدالرحیم‏ خطیبی‏ | مجله شیخان 20 آذر 1395
مصاحبه مجله حبل المتین با شیخ عبدالرحیم‏ خطیبی‏

شیخ عبدالرحیم خطیبی قشمی، فرزند عبدالحمید و متولد خرداد ۱۳۴۲، اهل و ساکن شهرستان قشم است که هم اکنون امام جمعه و مسئول شورای روحانیت اهل سنت شهرستان قشم و همچنین مدرس دوره‏ ی عالی مجتمع دینی بندرعباس، استاد دانشگاه مذاهب اسلامی(شعبه‏ ی بندرعباس)، روحانی کاروان حج از استان هرمزگان، عضو هیأت فتوای اهل سنت جنوب ایران و عضو شورای دبیرخانه برنامه ‏ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت کشور می‏باشد.

وی دوران تحصیلات ابتدایی، راهنمائی و دبیرستان را در قشم گذراند و در سال ۱۳۶۰ موفق به اخذ دیپلم در رشته‏ ی اقتصاد اجتماعی گردید. در همان سال، در اولین سال تأسیس مدرسه‏ علوم اسلامی بندرعباس وارد آن مدرسه شد و پس از چهار سال، دوره‏ ی معمول در مدارس دینی آن زمان را به پایان رسانید. مهمترین دروس طلاب در آن مدرسه شامل فقه شافعی، علم فرایض(میراث)، تفسیر، حدیث، سیرت نبوی، تاریخ خلفاء و صرف و نحو بود. در دوران تحصیل به پیشنهاد مدیر مدرسه، مرحوم استاد شیخ محمد ضیایی بعضی از دروس کلاس‏های پایین‏تر را در همان مدرسه تدریس می‏کرد. در آن زمان، تعدادی از طلاب مدرسه عصرها به کلاس شبانه‏ ی دبیرستان می‏رفتند و تعداد اندکی از جمله وی که دیپلم داشتند در کلاس‏های فوق‏العاده ‏ای که شیخ ضیایی عصرها و بعد از مغرب برگزار می‏نمود، شرکت می‏کردند.

وی پس از پایان دوره‏ ی چهار ساله تحصیل، به مدت دو سال در شهر قشم به تدریس علوم دینی در مدرسه دینی قشم که در سال ۶۲ تأسیس شده بود، پرداخت. در این مدت، به علت کهولت سن مرحوم شیخ حسن خطیب، امام جمعه وقت قشم به درخواست وی به ایراد خطبه‏ ی جمعه نیز می‏ پرداخت. بعد از این دو سال تدریس، جهت ادامه‏ ی تحصیل و تکمیل حفظ قرآن به پاکستان عزیمت نمود و در شهر کراچی، در دانشکده‏ ی حدیث که تدریس در آن به زبان عربی بود، به تحصیل پرداخت و موفق به اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس در رشته‏ ی روایت و درایت حدیث شد.

وی در سال ۱۳۷۰ به شهر و دیار خود برگشت و تا سال ۱۳۷۸ در مدرسه سلطان‏ العلماء قشم به تدریس دینی مشغول شد که البته در کنار تدریس هم به عنوان خطیب جمعه، مسئولیت برگزاری نماز جمعه را نیز عهده گرفت.

در سال ۱۳۷۸، امام جمعه اصلی اهل سنت قشم، مرحوم شیخ حسن خطیب دارفانی را وداع گفت و بدین ترتیب از آن سال تاکنون آقای خطیبی به عنوان امام جمعه، رسماً عهده‏ دار این مسئولیت در قشم است.

همچنین در همان سال یعنی ۱۳۷۸ بعد از تأسیس دوره‏ ی عالی در مدرسه‏ ی بندرعباس جهت تدریس به آن مدرسه دعوت شد که از آن سال تاکنون به عنوان کادر رسمی آن مدرسه، برای تدریس به بندرعباس رفت و آمد دارد.

از سال ۱۳۹۱ نیز تاکنون به دعوت شعبه‏ ی بندرعباس دانشگاه مذاهب اسلامی، همزمان با حضور در بندرعباس، در آن دانشگاه نیز به تدریس می‏پردازد.

وی در سال ۱۳۷۷ و همزمان با تأسیس مجمع فقهی یا هیأت فتوای اهل سنت جنوب ایران، به عنوان یکی از اعضای دوازده‏گانه آن هیأت نیز حضور دارد.

همچنین از سال ۱۳۸۹ از طرف نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان و قائم مقام وی در امور اهل سنت، مسئولیت شورای روحانیت اهل سنت شهرستان قشم را عهده‏دار می‏باشد و از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو شورای برنامه‏ ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت کشور در حال فعالیت است.

در ادامه، گفتگوی این نشریه با این عالم اهل سنت تقدیم می‏شود:

ضمن بیان تاریخچه‏ ای از حوزه‏ های علمیه اهل سنت، وضعیت فعلی این حوزه‏ها را از لحاظ کمّی و کیفی با گذشته مقایسه نمایید.

بدون شک مدارس علوم دینی در طول تاریخ و اعصار مختلف با فراز و نشیب‏هایی همواره روبرو بوده ‏اند. در زمان‏های متقدّم، تعلیم و تعلّم و فراگیری علوم دینی به شکل کنونی نبوده است؛ بلکه علما و شیوخ به فراخور علم و شهرت‏شان مورد توجه طلاب علم و شیفتگان کسب دانش قرار می‏گرفتند؛ به طوری که در مجلس درس برخی از مشاهیر، هزاران نفر در آنِ واحد جهت تلمّذ و کسب علم از اقصی نقاط حضور می‏یافتند. برخی شیوخ و علما هم در سطح پایین‏تر با تعداد کمتری و گاهی حتی با یک نفر درس‏شان را برگزار می‏کردند و رسالت علمی‏ خود را انجام می‏دادند.

پس از تأسیس مدارس در رشته‏ ها و فنون مختلف، تأسیس مدارس علوم دینی هم در دستور کار و محل اهتمام علما قرار گرفت که البته این امر هم با نوساناتی همراه بود. به عنوان مثال، حکّامی که علاقه‏ مند به دین و مذهب بودند، چون در این رابطه روی خوش نشان می‏دادند و از مدارس دینی حمایت می‏کردند، در زمان آنها این مدارس رشد و رونق قابل توجهی می‏یافت و در نقطه‏ ی مقابل، حکامی که میانه‏ ی خوبی با دین یا یک مذهب خاص نداشته یا حداقل بی‏تفاوت بوده‏ اند، مدارس دینی یا مدارس مربوط به یک مذهب خاص در عصر آنها از رونق می‏افتاده است. البته در پاره‏ ای اوقات هم تحت فشار حاکم یک منطقه و فضای سیاسی حاکم بر آن منطقه، مدرسه‏ ای از یک منطقه به منطقه‏ ای دیگر نقل مکان می‏شد.

یکی از عوامل دیگر ضعف و بی‏ رونقی مدارس دینی، مشکلات اقتصادی بوده است. در قرن اخیر شاهد تعطیلی برخی مدارس علوم دینی اهل سنت در ایران به دلیل فشارهای سیاسی و استبداد رضاخانی و فضای اختناق دوران پهلوی و همچنین تحت تأثیر مشکلات و بحران اقتصادی ناشی از خشکسالی و جنگ‏های جهانی اول و دوم بودیم. به گواهی تاریخ، تعدادی از مدارس علوم دینی اهل سنت در جنوب ایران به دلایلی که بیان شد، حدود نیم قرن تعطیل بودند، اما بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی این مدارس بازگشایی شده ‏اند.

تا پیش از پیروزی انقلاب، تعداد مدارس دینی اهل سنت در جنوب کشور بسیار محدود بود. غیر از شیوخ و علمایی که در منزل و مجلس شخصی خود یا در مساجد به تعلیم طلاب اشتغال داشته‏ اند، مدارس دینی اهل سنت در جنوب از سه مدرسه فراتر نبوده است که معروف‏ترین آنها، مدرسه سلطان‏ العلمای بندرلنگه و مدرسه کمالیه‏ ی بند حاج علی جزیره قشم بوده که هر دو به دلیل قدمت بالایی که داشتند، در مقابل مشکلات و فراز و نشیب‏ها مقاومت نمودند.

دهه‏ ی شصت شمسی را می‏توان دهه تأسیس مدارس دینی اهل سنت نام‏گذاری کرد. از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۷۰، اکثر مدارس دینی اهل سنت در جنوب کشور که تعداد آنها بالغ بر بیست مدرسه‏ ی بزرگ و کوچک است، تأسیس گردید که غالب این مدارس تاکنون فعال و بارونق بوده و خدمات علمی شایان توجهی را به جامعه اهل سنت تقدیم نموده ‏اند. البته در دهه‏ های بعد هم تعداد دیگری از مدارس دینی به این جمع ملحق شدند.

تقریباً از اواسط دهه هفتاد یعنی بعد از سال‏های ۷۳ و ۷۴، شاهد تحول شگرفی در مدارس دینی اهل سنت جنوب در راستای توسعه این مدارس بودیم. این توسعه، در سه زمینه قابل تأمل است: نخست؛ تأسیس شعبه‏ ی خواهران در مدارس دینی موجود یا تأسیس مدارس مستقل برای طلاب خواهر. دوم؛ تدوین نظام درسی هماهنگ برای مدارس دینی که تمام این مدارس را به صورت یکپارچه و منسجم تحت یک نظام آموزشی و منهج درسی قرار داد و سوم؛ تأسیس مدارس عالی با رشته‏ های تحصیلی مختلف برای مستغنی گردانیدن طلاب علوم دینی از مسافرت به خارج از کشور جهت ادامه تحصیل که در این راستا، راه‏ اندازی رشته‏ های شریعت و فقه، دعوت و اصول دین، تفسیر و قرائات فضای مناسبی را برای ادامه تحصیل طلاب در داخل کشور فراهم نموده است. در سال‏های بعد نیز استمرار این توسعه را با تأسیس دوره‏ ی تحصیلات تکمیلی و تخصصی در دو رشته‏ شریعت و دعوت در جهت ارتقاء سطح علمی طلاب در دهه‏ ی هشتاد شاهد بودیم. بنابراین دهه هفتاد را به حق می‏توان دهه توسعه مدارس دینی موجود نام‏گذاری کرد.

ارتباط حوزه‏های علمیه اهل سنت و تشیع در طول تاریخ چگونه بوده و این ارتباط چگونه ایجاد شده است؟

حوزه‏ های علمیه اهل سنت و تشیع تابع علما و شخصیت‏های دینی هستند. تاریخ گواهی می‏دهد که در زمان‏های گذشته، علما و اندیشمندان دینی ارتباط علمی بیشتری با یکدیگر داشته و در مجالس علمی همدیگر شرکت می‏کرده‏ و با همدیگر مناظره و گفتگوی علمی داشته‏ اند. طلاب علم هم به تبع علما بدون حساسیت از مجالس علمی علما در هر مذهبی بهره‏ مند می‏شده‏ اند و این مرزبندی‏هایی که امروز شاهد آن هستیم، در زمان‏های گذشته وجود نداشته است؛ همان‏گونه که علما و فقهای مذاهب اهل سنت نیز با یکدیگر ارتباط نزدیکی داشته و به دور از تعصبات مذهبی در مجالس علمی همدیگر شرکت می‏کرده و کسب فیض می‏نموده‏ اند. آثار باقیمانده از این ارتباط در قالب استفاده از تألیفات و آثار علمی علمای مذاهب مختلف تاکنون هم امری معمول، متداول و غیر قابل انکار است. اما مرزبندی و فاصله‏ای که در قرون متأخر بین مذاهب اسلامی اتفاق افتاد، متأسفانه منجر به قطع ارتباط علمی یا حداقل ضعف این ارتباط بین حوزه‏های علمیه مذاهب مختلف گردید که نتایج نامطلوب و پبامدهای منفی آن از حوصله‏ ی این مصاحبه خارج است.

بدون شک برای ایجاد یا تقویت این ارتباط، نیازمند ریشه‏ یابی و شناسایی عوامل دوری و قطع یا ضعف این ارتباط هستیم. بی‏تردید تجدید و تقویت این ارتباط می‏تواند گام مؤثری در جهت تحکیم مبانی وحدت امت اسلامی و ترویج اعتدال و همگرایی بین مذاهب اسلامی باشد.

ارزیابی شما از نحوه ارتباط حوزه‏های علمیه با دانشگاه‏ها چیست؟

ارتباط حوزه ‏های علمیه با دانشگاه‏ها می‏تواند زمینه‏ ساز تبادل علمی بین دو جامعه دانشگاهی و حوزوی باشد. بسیاری از علوم به صورت تخصصی در حوزه های علمیه یافت می‏شود که جامعه‏ ی دانشگاهی به آن دسترسی ندارد و بسیاری از علوم هم محصور در دانشگاه‏هاست که از دسترس حوزه های علمیه خارج است. بنابراین شرایط جهان معاصر اقتضا می‏کند که این ارتباط علمی بین حوزه و دانشگاه وجود داشته باشد. چون از یک طرف دانشجویان و دانشگاهیان با سؤالات و شبهاتی مواجه هستند که جز با ارتباط با نصوص و تعالیم اصیل دینی نمی‏توانند پاسخ سؤالات و شبهات خود را دریافت نمایند و از طرف دیگر، طلاب علوم دینی و حوزوی هم برای اثبات حقانیت دین و اعجاز علمی قرآن و سنت و پاسخ به برخی سؤالات شرعی و حل مشکلات مورد ابتلای جامعه یا استفاده از تکنولوژی و فنّاوری پیشرفته‏ ی روز نیازمند برخی علوم دانشگاهی هستند.

به لطف خدا، در سال‏های اخیر اهتمام طلاب علم به تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته و همچنین تعدادی از اساتید حوزه‏ های علمیه اهل سنت حداقل به صورت پاره‏ وقت به تدریس در دانشگاه‏ها اشتغال دارند. در این راستا، به تازگی دانشگاه مذاهب اسلامی، شاخه بندرعباس هم با هماهنگی با شورای برنامه ‏ریزی مدارس دینی اهل سنت، اقدام به ثبت‏ نام و پذیرش طلاب علوم دینی اهل سنت نموده است.

شرایط یک حوزه علمیه ‏ی خوب و یک عالم اهل سنت چیست؟

به نظر بنده، حوزه علمیه‏ ی خوب و ایده ‏آل، حوزه ‏ای است که پنج شاخص داشته باشد:

۱. برنامه‏ ریزی در جهت رشد و تقویت پایه‏ ی علمی اساتید و طلاب

۲. به روز بودن و استفاده از ابزارها و تکنولوژی پیشرفته و مدرن در امر آموزش و پژوهش

۳. برنامه‏ ریزی در جهت تزکیه نفس و پرورش روح طلاب علم

۴. ارائه‏ ی خدمت مفید و مؤثر به جامعه به مقتضای زمان

۵. اعتدال‏گرایی و پرهیز از افراط و تفریط

یک عالم ایده‏ آل اهل سنت هم به نظر بنده، شخصیتی است که در سه بُعد شخصیتی علم، عبادت و اخلاق، شخصیت خود را تکمیل نموده تا بتواند الگوی مناسبی برای دیگران باشد.

ارزیابی شما از نقش دبیرخانه شورای برنامه‏ ریزی مدارس اهل سنت در پنج سال گذشته در راستای خدمت و ارتقای حوزه‏ های علمیه چیست؟

از آن‏جایی که شورای برنامه ‏ریزی تاکنون در جهت برنامه‏ ریزی و زمینه‏ سازی برای ارتقاء کیفی مدارس دینی اهل سنت و بالابردن سطح علمی اساتید و طلاب گام‏های مثبت و ارزنده ای برداشته است، رجای واثق داریم که بتوانیم در آینده‏ ی نزدیک، این دهه را نیز به عنوان دهه‏ ی ارتقاء کیفیت مدارس علوم دینی اهل سنت نام‏گذاری کنیم.

در زمینه مجله حبل‏ المتین چه نظری دارید؟

بحمدالله مدتی است که این مجله در اختیار بنده قرار می‏گیرد. مطالب آن را بسیار مفید و ارزنده می‏دانم و امیدوارم با بهره‏ گیری بیشتر از مقالات علمی و پژوهشی علما و اندیشمندان، انتشار این مجله پربارتر از گذشته استمرار یابد.

با تشکر از جنابعالی که در این گفتگو شرکت داشتید.

.............................
منبع: مجله حبل المتین
بازديد:3404| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت