« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

پاسخ به یک یادداشت شائبه بر انگیز | مقالات 3 تير 1397
پاسخ به یک یادداشت شائبه بر انگیز

چند روز قبل و در کمال ناباوری شاهد انتشار یادداشتی به قلم آقای آبتین امیری هم‌استانی خود با نام (نقدی از درون؛...) بودیم. نوشته‌ای تامل برانگیز که هر خواننده‌ای را به فکر فرو می‌برد که چه انگیزه‌ای باعث می‌گردد افرادی خط‌کش بدست بگیرند و بعضی از حقوق را برای برخی قائل شوند و همان حقوق را برای دیگران در نظر نگیرند.

فعالان سیاسی از طیف‌بندیها خاطره خوشی ندارند هرچند که متأسفانه در جامعه ما واقعیتی انکارناپذیر است. اما اینکه کسی از درون جامعه‌ای دیندار به علمای دینی توصیه به عدم نقش آفرینی کند حدأقل در چند دهه اخیر کم سابقه است! چراکه این توصیه‌ي پدر پیر استعمار بوده.

جناب آقای امیری شما چگونه تجری می‌ورزید و بیان می‌دارید که علمای اهل سنت نباید در انتخابات مداخله نمایند! کدام دلیلی در دست دارید که نشان دهد علما در انتخابات سنوات گذشته تأثیر منفی داشته‌اند! به اهل نظر نشان دهید كه بر اساس چه منطقی چنین فتوایی را صادر می‌کنید. خوب است نگاهی به آمارهای اجتماعی بیندازیم تا بهتر ببینیم نقش علما چه بوده و هست و ان شاء الله خواهد بود.

اما دوست عزیز خود شما از واژه علما استفاده می‌کنید که مبین درجه علمی افراد است! پس چگونه استکه این عالمان صاحب منبر ارشاد و راهنمایی نزد جامعه در تحلیل شما نباید به انتخابات ورود موثر کنند. این سخن شما بوی دهری‌گری و سکولار اندیشی و رهبانیت‌خواهی دارد.

کدام عالمی را می‌توانید معرفی کنید که علاقه‌اش به مناصب دنیوی باعث گردیده از گروهی حمایت کنند٬ مبادا تلاش علما برای اجتناب مردم از انتخاب ناصواب بوده که شما را اینطور برآشفته و متهورانه ضجه برآورده‌اید که چون تحصیلکرده‌ها در جامعه اهل سنت زیاد شده‌اند دیگر نیازی به فعالیت علما در جامعه نیست!

البته بنده هم مثل شما اعتقاد دارم علما صراحت کلام دارند و اتفاقا یک جانبه‌گرا نیز هستند! چراکه جانب حق و صلاح خلق را گرفته‌ و می‌گیرند! و جای بسی خوشحالی است که خودتان به این نکته اقرار کرده‌اید که اهل سنت هرمزگان هم‌پای سایر خواهر و برادرهای‌شان در انتخابات حضور منسجم و هوشمندانه دارند.

آیا این امر و این سرمایه بزرگ بغیر از رهبری هوشمندانه علما و باغبانی مشایخ به بار نشسته است؟ متأسفانه در این یادداشت آثار عدم‌آگاهی و جهل نویسنده بوضوح آشکار است چراکه ایشان هنوز رسالت مساجد و کارکرد منابر را نمی‌داند.

فقط من‌باب اطلاع آقای امیری باید عرض شود وظیفه ذاتی منبر هدایت است٬ در زمان انتخابات و یا در هر زمان و مکان دیگری. براستی چه عواملی باعث گردیده که زمزمه فرهنگ منهای دین توسط سکولارها مطرح می‌گردد و حالا حضور سیاسی منهای علمای دین؟!

شاید پاسخ آنرا در ناتوانی دنیاپرستان در تقابل با علما باید جستجو کرد. شما با خیالات خام سیاسیتان میخواهید مسجد را از چرخه هدایتگری و نقش‌آفرینی اجتماعی بازدارید! دریغ آن سایه دولت که بر نااهل افکندیم چه زود حمایت علما و جامعه دینداران از شما در انتخابات را به طاق فراموشی سپرده‌اید و چه زود هنگام باد بی‌نیازیتان وزیدن گرفت.

دلیری کرده‌اید و ردای فلاسفه بر تن کرده‌اید و ناشسته وناپخته دخالت در انتخابات را به مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرده‌اید! بفرمایید بگویید حمایتی که علما و جامعه دیندار برای موفقیت شما در انتخابات کردند مستقیم بود یا غیر مستقیم؟ رسمی بود یا غیر رسمی؟

گفته بودید که حضور مستقیم برخی علماء اهل سنت در عرصه انتخابات سبب افزایش حساسیت و شکاف شیعه-سنی در جامعه است! برخلاف گفته شما درایت و بصیرت علمای شیعه و سنی در کنار هم استکه باعث یک‌دلی در جامعه شده٬ تا جاییکه اگر این دست ادعاها٬ گاهاً توسط امثال شماها مطرح نگردد تدریجا این مفهومی که ارمغان استعمار است بدست فراموشی سپرده می‌شود.

آقای امیری من نمی‌دانم شما از کدام شکاف اجتماعی که عاملش علما بوده‌اند و در چه زمانی و در چه مکانی صحبت می‌کنید اما به شما توصیه می‌کنم زحمت بکشید و سری هم به زمان حال بزنید! و از گذشته‌های دور که با طاغوت به زباله‌دانی ریخته شده بیرون بیایید. باری مقصود دنیاپرستانه این نویسنده کاملا مشهود است اما واقعیت این است که بقول خود آقای امیری جامعه گوش به منابر دارد و از قول مولانا باید به آقای امیری گفت؛

هین رعیت باش چون سلطان نه‌ای! *** تک مران چون مرد کشتی‌بان نه‌ای
نازنینی تو! ولی در حد خویش *** الله الله! پا منه ز اندازه بیش!

جابرنیکو٬ رییس کانون نویسندگان مجتمع دینی شهرستان قشم

پاسخ به یک یادداشت شائبه بر انگیز

اهل سنت در استان هرمزگان حدود 40 درصد جمعیت این استان را تشکیل می دهند که همواره در انتخابات مختلف حضور حداکثری داشته اند؛ در بسیاری از مقاطع سیاسی و انتخاباتی بنا به ضرورت اجتماعی، حضور اهل سنت در انتخابات با حضور مستقیم برخی علماء این مذهب گره خورده که به نظر می رسد این شرایط با چالش های زیادی روبروست و بیش از همه خود اهل سنت را در پیگیری مطالبات دچار مشکل کرده است.

بنا به تجربه تاریخی حضور علماء اهل سنت در استان هرمزگان از نظر مشارکت سیاسی و انتخاباتی به سه دسته تقسیم می شود؛ دسته اول علمایی هستند که نسبت به مشارکت سیاسی و انتخاباتی موضعی منفعل و بی تفاوت دارند و از مشارکت سیاسی در انتخابات خودداری می کنند، این دسته از علماء اهل سنت اگر چه در امور مذهبی فعال هستند اما نسبت به انتخابات و تغییرات سیاسی در کشور بی تفاوت می باشند.

دسته دوم علمایی هستند که نسبت به مسائل سیاسی و انتخاباتی بی تفاوت نیستند، اما از حضور مستقیم در این عرصه خودداری می کنند؛ بطور کلی این علماء درگیر کردن مسائل مذهبی به عرصه سیاست و انتخابات را به صلاح جامعه نمی دانند و سعی می کنند با حمایت از معتمدین و فعالین اجتماعی و مشورت با آنها نقش خود را در انتخابات بطور غیر مستقیم ایفاء کنند.

دسته سوم علمایی هستند که در انتخابات و فرایند سیاسی دخالت مستقیم دارند؛ این علماء برای موضع گیری های سیاسی در انتخابات، به طور صریح و یک جانبه از تریبون های مذهبی مانند منابر نماز جمعه استفاده می کنند.

استفاده از منابر مذهبی برای موضع گیری های انتخاباتی علیه دیگران همواره حساسیت های خاص خود را دارد و سبب افزایش شکاف اجتماعی و رویارویی مردم در مقابل یکدیگر می شود.

در جامعه تشیع تا حد زیادی این مشکل حل شده است، در این مذهب حداقل در ایران ائمه مساجد خصوصا ائمه جمعه از موضع گیری فردی به نفع یا علیه افراد در انتخابات خودداری کرده و معمولا در انتخابات به بیان شاخص ها بسنده می کنند.

اما این فرایند تکاملی هنوز در بخش هایی از جامعه مذهبی اهل سنت شکل واقعی به خود نگرفته است، لذا می توان علمایی در این جامعه یافت که سیاست استفاده از منابر و امکانات مذهبی را برای اهداف سیاسی و انتخاباتی دنبال می کنند.

این سیاست جامعه اهل سنت را از درون و بیرون دچار مشکل کرده و مانعی در راه تحقق مطالبات قانونی جامعه اهل سنت است؛ از نظر بیرونی مذهبی کردن سیاست و حضور مستقیم برخی علماء اهل سنت در عرصه انتخابات سبب افزایش حساسیت و شکاف شیعه-سنی در جامعه ایران شده که این موضوع قطعا اهل سنت را در موضع ضعیف تری برای تحقق مطالبات ولو قانونی اش قرار می دهد.

از نظر درونی نیز موضع گیری های یک جانبه و خود خوانده برخی علماء اهل سنت در عرصه سیاست و انتخابات سبب رویارویی علماء اهل سنت علیه یکدیگر یا رویارویی برخی علماء اهل سنت علیه فعالین اجتماعی اهل سنت می شود که این شرایط اهل سنت را دچار اصطکاک درونی نموده و در موضع ضعیف تری برای تحقق مطالباتشان قرار می دهد.

اهل سنت در استان هرمزگان نشان داده اند که در انتخابات مختلف حضوری منسجم و هوشمندانه دارند و این آمادگی را دارند که برای ایجاد وحدت و مصالح کلی جامعه حتی از اهداف سیاسی – مذهبی خود گذشت نموده و حتی نشان داده اند که همواره به جریانها و افراد توسعه گرا تمایل سیاسی دارند که این امر سرمایه بزرگی است.

با وجود این شرایط، نوع و کیفیت مشارکت سیاسی علماء اهل سنت نقشی مهم و تعیین کننده در استفاده از این ظرفیت سیاسی و پتانسیل ذاتی برای رقم زدن آینده سیاسی اهل سنت در استان هرمزگان دارد.

همین طور که بی تفاوتی برخی علماء اهل سنت نسبت به تحولات سیاسی و انتخاباتی، جامعه سیاسی اهل سنت را دچار آسیب می کند، گره زدن فرآیند سیاست و انتخابات به تریبون های مذهبی هم می تواند جامعه سیاسی اهل سنت را با چالش های بزرگ تری مواجه کند.

اگر در گذشته بدلیل فقدان نیروهای اجتماعی پایدار و فعال، حضور علماء اهل سنت در نقش معتمدین اجتماعی امری اجتناب ناپذیر بود، امروزه این شرایط کاملا دگرگون شده است.

در شرایط فعلی جامعه اهل سنت چه به لحاظ میزان نیروهای تحصیل کرده و چه به لحاظ فعالیت های اجتماعی و مدنی به غنای لازم رسیده و این اقشار می توانند نقش معتمدین اجتماعی و سیاسی را در جامعه دنبال نمایند.

این نقش اگر با جنبه های مشورتی و دخالت غیر مستقیم و ارشادی علماء در عرصه سیاسی همراه باشد می تواند به تصمیم های سیاسی و انتخاباتی ختم شود که ضمن در نظر گرفتن مصالح کلی اهل سنت، مصالح کلی استان و جامعه نیز در آن گنجانده شود که این رویه قطعا فرایند بهتری را چه به لحاظ طرح مطالبات اهل سنت و چه به لحاظ ایجاد وحدت در جامعه شکل خواهد داد.

آبتین امیری (فعال سیاسی و رسانه ای)
بازديد:630| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت