« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

خداشناسی (بخش دوم) | مقالات 7 ارديبهشت 1391
خداشناسی (بخش دوم)

حکم کسی که با وجود ارائه ادله و برهان به قناعت نرسید و خلاف باورهای مسلمین به چیزی معتقد شد چیست؟ (قابل توجه اینکه انکار او بخاطر لجاجت نباشد.)

با توجه به آیه (لا یکلف الله نفسا إلا وسعها) این افراد می توانند معذور باشند اما از جهتی دیگر و با استدلال به اینکه خداوند بر بندگان اتمام حجت کرده و در کتاب خودش با اسلوبهای گوناگون اصول اعتقادی را اثبات کرده است نمی توانند معذور باشند.

کثرت و تعدد ادله و وجود آیات متعددی که خداوند در آنها کفار از جمله یهود را مورد ملامت قرار داده و اعتقاد آنان را ذم کرده است خود دلیلی است بر تخطئه آنان پس اگر در اعتقادشان معذور می بودند جایی برای مذمت کردن آنان وجود نداشت.

خود پیامبر نیز یهود و نصارا را به ایمان به خود دعوت می کرد پس اگر معذور بودند چنین تصرفی جایی داشت؟

معتقدین به معذور بودن آنان به آیه 62 سوره بقره استدلال می کنند « إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ » یعنی: كساني كه ايمان داشتند ( پيش از اين به پيغمبران ، و آنان كه به محمّد باور دارند ) و يهوديان ، و مسيحيان ، و ستاره پرستان و فرشته پرستان ، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته و كردار نيك انجام داده باشد ، چنين افرادي پاداششان در پيشگاه خدا محفوظ بوده و ترسي بر آنان نيست و غم و اندوهي بديشان دست نخواهد داد . (تفسیر نور خرم دل)

در مورد صابئن بین مفسیرین اختلاف وجود دارد که چه کسانی هستند اصل کلمه صبأ بمعنای برگشت است پس صابئن کسانی هستند که قبل از بعثت از آئین آباء و اجداد خود و شرکیات دست برداشته بودند و به آنچه از آئین ابراهیمی که باقی مانده بود متمسک شده بودند.لذا تفسیر صابئین به ستاره پرستان و فرشته پرستان درست نیست چرا که با مقتضای آیه متعارض است.

بعضی صابئین را پیروان حضرت یحیی می دانند که امروزه در حاشیه رود دجله و فرات در عراق زندگی می کنند.

در اصول اعتقادی اگر کسی به خطا برود معذور دانستن او مشکل است اما در فروع و ازیاد اعتقادی که با خبر واحد به اثبات رسیده می توان گفت که معذور است چون خداوند به شکل صریح به آن نپرداخته است.

از آن جهت که جهان بینی در زندگی انسان نقش عمده ای ایفا می کند لذا باید شناخت صحیح نسبت به آن داشت چون اگر شناخت نادرست باشد موضعگیری انسان نیز اشتباه خواهد بود.

ابزار شناخت ذهن است و ذهن نیز دارای نظم و نظامی است پس باید یک راه و روش خاص برای استفاده ی صحیح از ذهن بلد بود چه بسیار انسانهایی که بخاطر بلد نبودن راه به مقصد نمی رسند.

در اطاف ما سوالات زیادی وجود داردمثلا چرا پلیس لباس خاصی دارد؟ چرا عقربه ساعت شمار کوتاه تر از دقیقه شمار است؟ چرا طلوع خورشید از مشرق است؟

چه می شود که انسان از میان انبوه سوالات حول و حوش خود بعضی از آنها را مطرح می کند؟ اصلا چه می شود که انسان سوال می کند؟

انسان دو موقع سوال نمی کند: 1- وقتی که می داند و علم کامل به آن دارد 2- وقتی که هیچ چیز نمی داند.

وقتی سوال مطرح می شود که قبلا با آن درگیر شده باشد یعنی نوعی علم به آن داشته باشد وقتی که خلاف طرح و نظر و داوریش چیزی در دنیا تحقق پیدا می کند آنگاه است که برای او سوال مطرح می شود. مثلا چرا فقط برای نیوتن این سوال مطرح شد که چرا سیب افتاد پس حتما نیوتن در مورد مسأله جاذبه زمین یک سری معلوماتی داشته و طرح اولیه در ذهن او وجود داشته است که سیب و ماه هر دو جسمند پس چرا ماه نمی افتد؟

پیش بینی مسایل سیاسی نیز براساس طرح های قبلی ذهن است وقتی که می بینند لشگر x از نظر تجهیزات نظامی برتر است خودبخود پیش بینی می کنند که x غالب می شود اگر لشگر x مغلوب شد آنوقت است که سوال مطرح می شود که چرا شکست خورد پس همانطور که جوابها از علم بر می خیزد سوالها نیز از علم بر می خیزد.

جوابها همیشه براساس طرح ها و اندوخته های قبلی است لذا اعتقاد در تصمیم گیری و جواب انسان تأثیر مستقیمی می گذاردبرای مثال یک مجتهد همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی اجتهاد می کند همانطور که سوالات او هم تحت تأثیر طرح ها و داوریهای قبلی اوست.

ما از چه طریقی می توانیم تشخیص دهیم که آیا جواب ما صحیح است یا نه؟ یا بعبارت دیگر راه فهمیدن جواب صحیح از غلط چیست؟

انسان باید وارد موارد نقض شود یافتن موارد صدق در پاسخ کمک شایانی به انسان نمی کند.

......................................................
شیخ نادر بیگدلی
تهیه و تنظیم : شیخ محمد تشیخ
بازديد:1571| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت