اخرين مطالب
» گزارش تصویری اردوی تفریحی طلاب حفظ تابستان 1403
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
» گزارش تصویری مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» مراسم اختتامیه کلاسهای دوره تابستانه
» گزارش تصویری همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» همایش علمی اصول حاکم بر سیره نبوی
» ام ابیها
» اسماعیل هنیه
» ام عماره
» شیخ محمد علی خالدی
» اقامه نماز میت غایب برای مرحوم شیخ محمد علی خالدی سلطان ...
پیوندهای مرتبط
مطالب پربیننده
برگزاری امتحانات پایانی کلاسهای منهج چهارساله سال تحصیلی ۱۴۰۲.۴۰۳
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
معاونت علمی نشست هم اندیشی علمای اهل سنت و شیعه با موضوع بصیرت اسلامی
معاونت اجتماعی برگزاری اختتامیه دومین دوره مسابقات حفظ قرائت و اذان
معاونت قرآنی کانال رسمی مدرسه علوم دینی اسماعیلیه در آپارات
آپارات برگزاری دوره بازآموزی روحانیون حج 1402 در مدرسه اسماعیلیه
مدرسه حج هرمزگان صفحه رسمی اینستاگرام مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
https://www.instagram.com/esmaeelyeh.shaykhan مراسم آغاز سال تحصیلی 402-403 مدرسه علوم دینی اسماعیلیه
با حضور شیخ عبدالرحیم خطیبی و شیخ محمد صالح امینی
بلعم باعوراء | قصه های قرآنی | 9 ارديبهشت 1402 |
روایت شده: موسی علیهالسّلام با جمعیتی از بنیاسرائیل به فرماندهی یوشع بن نون و کالب بن یوفنا از بیابان تیه بیرون آمده و به سوی شهر (بیتالمقدس و شام) حرکت کردند، تا آن را فتح کنند و از زیر یوغ حاکمان ستمگر عمالقه خارج سازند. وقتی که به نزدیک شهر رسیدند، حاکمان ظالم نزد بلعم باعورا (عالم معروف بنیاسرائیل) رفته و گفتند از موقعیت خود استفاده کن و چون اسم اعظم الهی را میدانی، در مورد موسی و بنیاسرائیل نفرین کن. بَلْعَم باعورا گفت: «من چگونه در مورد مؤمنانی که پیامبر خدا و فرشتگان، همراهشان هستند، نفرین کنم؟ چنین کاری نخواهم کرد.» آنها بار دیگر نزد بَلْعم باعورا آمدند و تقاضا کردند نفرین کند، او نپذیرفت، سرانجام همسر بلعم باعورا را واسطه قرار دادند، همسر او با نیرنگ و ترفند آنقدر شوهرش را وسوسه کرد، که سرانجام بَلْعم حاضر شد بالای کوهی که مشرف بر بنیاسرائیل است برود و آنها را نفرین کند. بَلْعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای کوه رود، الاغ پس ازاندکی حرکت سینهاش را بر زمین مینهاد و برنمیخاست و حرکت نمیکرد، بَلْعم پیاده میشد و آنقدر به الاغ میزد تا اندکی حرکت مینمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بَلْعم گفت: «وای بر توای بَلْعم کجا میروی؟ آیا نمیدانی فرشتگان از حرکت من جلوگیری میکنند.» بَلْعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها کرد و پیاده به بالای کوه رفت، و در آنجا همین که خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنیاسرائیل را نفرین کند اسم اعظم را فراموش کرد و زبانش وارونه میشد به طوری که قوم خود را نفرین میکرد و برای بنیاسرائیل دعا مینمود. به او گفتند: چرا چنین میکنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو میکند.» در این هنگام بَلْعم باعورا به حاکمان ظالم گفت: اکنون دنیا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حیله و نیرنگ باقی نمانده است. آنگاه چنین دستور داد: «زنان را آراسته و آرایش کنید و کالاهای مختلف به دست آنها بدهید تا به میان بنیاسرائیل برای خرید و فروش ببرند، و به زنان سفارش کنید که اگر افراد لشکر موسی علیهالسّلام خواستند از آنها کامجویی کنند و عمل منافی عفّت انجام دهند، خود را در اختیار آنها بگذارند، اگر یک نفر از لشکر موسی علیهالسّلام زنا کند، ما بر آنها پیروز خواهیم شد.» آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرایش کرده به عنوان خرید و فروش وارد لشکر بنیاسرائیل شدند، کار به جایی رسید که «زمری بن شلوم» رئیس قبیله شمعون دست یکی از آن زنان را گرفت و نزد موسی علیهالسّلام آورد و گفت: «گمان میکنم که میگویی این زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستو تو اطاعت نمیکنم.» آنگاه آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا کرد، و این چنین بود که بیماری واگیر طاعون به سراغ بنیاسرائیل آمد و همه آنها در خطر مرگ قرار گرفتند. در این هنگام «فنحاص بن عیزار» نوه برادر موسی علیهالسّلام که رادمردی قوی پنجه از امرای لشکر موسی بود از سفر سر رسید، به میان قوم آمد و از ماجرای طاعون و علّت آن باخبر شد، به سراغ زمری بن شلوم رفت. هنگامی که او را با زن ناپاک دید، به آنها حمله نموده هر دو را کشت، در این هنگام بیماری طاعون برطرف گردید. در عین حال همین بیماری طاعون بیست هزار نفر از لشکر موسی را کشت. موسی بقیه لشکر را به فرماندهی یوشع بازسازی کرد و به جبهه فرستاد و سرانجام شهرها را یکیپس از دیگری فتح کردند. ********************** بَلعم باعورا عالمی معاصر حضرت موسی علیهالسّلام و برخوردار از آیت الهی بود که بر اثر پیروی از شیطان و هوای نفس به گمراهی و انحطاط گرایید؛ در این مقاله سرگذشت بلعم باعورا را از کتب مقدس (تورات) و روایات اسلامی و سوره اعراف در قرآن مجید بیان میکنیم. بَلعَم بن باعور، شخصیتی در تورات و روایات اسلامی که نخست در سبیل هدایت بود و سپس گمراه شد. نام پدرش را بعور، باعورا، باعرا و اَبَر گفتهاند. اگر بلعم واژهای عربی باشد به معنی مردی است که زیاد میخورد و غذا را میبلعد. اما گویند بلعم همان بِلْعام در تورات و نامی عبری میباشد به معنای «خداوند مردم» بلعم باعورا از علماء بنیاسرائیل، معاصر حضرت موسی علیهالسّلام بود که در یکی از قریههای بلقاء شام زندگی میکرد. ابن قتیبه در روایتش از وهب بن منبّه، بلعم را از نوادگان دختری لوط پیامبر دانسته، اما طبرسی به نقل از ابوحمزه ثمالی، و ثعلبی او را از نوادگان پسری لوط معرفی کردهاند. برخی گفتهاند که بلعم همان لقمان است که حکایتهای او پیش از اسلام در میان اعراب رواج داشته است، هر چند ثعلبی نام پدر هر دو را باعور گفته است، اما او نسب بلعم را به لوط و نسب لقمان را به پدر ابراهیم رسانیده است. طبری در روایات خود از ابن مسعود و مجاهد، بلعم را از بنیاسرائیل دانسته است و در دو روایتش از ابن عباس او را یمنی و کنعانی معرفی کرده است . بغوی و دیگران نیز از او پیروی کردهاند. بلعم پیشگویی میکرد و از حوادث آینده خبر میداد. گویا پیرو آئین ابراهیم بوده و مردم از اطراف به نزد او میآمدند تا دربارۀ آنان پیشگویی کند و برای برکتیافتن دارایی و زندگی آنها دعا کند. خصوصیات باعورا در تورات براساس گزارش تورات وی عالمی موحِّد، مستجاب الدعوه، برخوردار از علم و رؤیای الهی و ساکن قریه فُتور در کنار رود فرات بوده و از حوادث آینده خبر میداده است. وی که معاصر حضرت موسی علیهالسّلام و گویا پیرو آیین ابراهیم بوده در عصر خویش و به سبب ویژگیهای یاد شده، آوازه و جایگاه بلندی داشته است. مردم از اطراف و اکناف به نزد وی میآمدهاند تا درباره آنان پیشگویی کرده یا برای برکت یافتنِ دارایی و زندگی آنها دعا کند. زمانی که بنیاسرائیل، همراه موسی علیهالسّلام و در ادامه جنگ با قبایل بتپرست، در دشت موآب، در شرق رود اردن و رو به روی اریحا اردو زدند، مردم موآب و مدیان از شمار انبوه آنان به هراس افتادند. پادشاه موآب به نام «بالاق» سفیرانی را به همراه پول به نزد بِلْعام روانه کرد تا وی با نفرین بر بنیاسرائیل، زمینه شکست آنان را فراهم آورد. بِلعام با این سخن که خداوند مرا از نفرین بر بنیاسرائیل باز میدارد درخواست آنان را رد میکند. بار دوم گروهی بزرگتر و مهمتر و با این وعده که هرچه او بخواهد، بالاق به وی میدهد، نزد بلعام میآیند. این بار وی اجازه مییابد که به همراه سفیران بالاق برود، به شرط آنکه جز خواست خدا را بر زبان جاری نکند. به سبب خشم خدا از این کار، فرشتهای با شمشیری برآمده از نیام، سه بار راه را بر الاغ بلعام میبندد: بار نخست الاغ رم کرده، بار دوم بین دو دیوار، پای بلعام را به دیوار فشرده، بار سوم میخوابد. حیوان که هر بار از دست بلعام کتک میخورده به قدرت خدا لب به سخن و اعتراض میگشاید. بلعام پس از رسیدن به موآب، سه بار و هر بار در جایی متفاوت از دیگری درصدد نفرین بر بنیاسرائیل برمیآید؛ اما هر بار خواست خداوند مبنی بر تعریف و تمجید بنیاسرائیل و دعا برای آنان بر زبان وی جاری میشود. بالاق ناخشنود از این رویداد، او را روانه شهرش میکند. بُستانی به نقل از بعضی از مفسران کتاب مقدس به ساختگی بودن داستان بلعم اشاره کرده است. بلعم باعوراء در روایات اسلامی در روایات اسلامی از شخصیت بلعم و کیفیت گمراه شدنش سه گونه سخن رفته است : 1- نفرین موسی و بنیاسرائیل کنعانیان از او خواستند تا در حق موسی و همراهانش، یا در حق یوشع و یارانش نفرین کند، اما نفرین بلعم به عکس اثر کرد. ازینرو وی برای نابودی بنیاسرائیل پیشنهاد کرد که در میان آنان فساد و فحشا رواج داده شود. بر اساس برخی گزارشهای تورات، مردم موآب و مدیان پس از ناکامی بلعام در نفرین بنیاسرائیل و با پیشنهاد وی، زنان و دختران خود را با هدف به انحراف کشاندن قوم موسی علیهالسّلام به اردوگاه آنان روانه کردند. این نیرنگ سودمند افتاد و در نتیجه خداوند بر بنیاسرائیل غضب کرد و ایشان را به طاعون مبتلا ساخت که بیش از هفتاد هزار نفر از آنان از بین رفتند. در تورات بدون استناد ماجرا به بلعم، به وقوع فحشا و طاعون و مرگ بیست و چهار هزار نفر اشاره شده است. همچنین شمار فراوانی نیز که به درخواست زنان، در مراسم قربانی بتهای آنان شرکت کرده و ضمن خوردن از گوشت قربانیها، بر بتها سجده کرده بودند به سبب ارتداد و به فرمان خدا و به دست موسی و یارانش کشته میشوند. بنابر گزارش تورات، بلعام سرانجام همراه حاکمان مِدْیان و به دست بنیاسرائیل کشته میشود. ناکامی بلعام در نفرین بر بنیاسرائیل، تکلم الاغ او و به انحراف و ارتداد کشاندن بنیاسرائیل در عهد جدید نیز بازتاب یافته و از بلعام به عنوان نماد عالمی کذاب، رشوه خوار و مفسد یاد شده است که موجب انحراف و گمراهی دینی مردم میشود ؛ همچنین در منابع اهل کتاب از پیدایش برخی فرقههای مذهبی یاد شده است که به پیروی از آموزههای بلعام، زنا کرده و از گوشت قربانیان بتها میخوردهاند. 2- گرایش به دین پادشاه مآرب به گفته مالک بن دینار، حضرت موسی، بلعم را برای تبلیغ نزد پادشاه مَدیَن فرستاد و او پس از گرفتن عطای پادشاه به دین او درآمد؛ 3- قبول رشوه به گفته مجاهد، بلعم پیامبری بود که به او رشوه دادند تا سکوت کند. نام بَلعم باعورا از اَعلام غیر مصرّح قرآن (صریحاً در قرآن نیامده است) است. همه مفسران سنی و شیعه هرچند با دیدگاهی متفاوت، در ذیل آیات ۱۷۵-۱۷۶ اعراف به گزارشی از سرگذشت وی پرداختهاند: «واتلُ عَلَیهِم نَبَاَ الَّذی ءاتَینـهُ ءایـتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاَتبَعَهُ الشَّیطـنُ فَکانَ مِنَ الغاوین• ولَو شِئنا لَرَفَعنـهُ بِها ولـکِنَّهُ اَخلَدَ اِلَی الاَرضِ واتَّبَعَ هَوهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الکَلبِ اِن تَحمِل عَلَیهِ یَلهَث اَو تَترُکهُ یَلهَث ذلِکَ مَثَلُ القَومِ الَّذینَ کَذَّبوا بِـایـتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرون». در این آیات، سخن از حکایت مردی است که به سبب دست یافتن به مراتب نسبتاً بالایی از علم و معنویت، از برخی مواهب خاص الهی برخوردار بوده و میتوانسته بر اساس آن به مراتب برتری نیز دست یابد؛ اما پیروی از شیطان و خواهش نفسانی، وی را به تکذیب آیات الهی واداشت و در نتیجه او مواهب یاد شده را از دست داد و در جرگه گمراهان درآمد. در مورد مراد از آیاتنا نظرات متفاوتی وجود دارد که به آنها اشاره میشود. 1- نبوت به نظر برخی مراد از «آیاتِنا» در تعبیر قرآنی «الذی ا'تیْناهُ آیاتِنا» نبوت است، ولی چون این نظریه با عصمت پیامبران سازگار نیست قرطبی و فخر رازی آن را مردود دانستهاند. 2- اسم اعظم برخی دیگر معتقدند که مراد اسم اعظم است. 3- استجابت دعا استجابت دعا، برخورداری از معارف تورات، علم و حجج از موارد دیگری است که در تفسیر آن گفته شده است. 4- کرامت باطنی سیاق آیات و تعابیر «فَانسَلَخَ مِنها» و «لَرَفَعنـهُ بِها» نشان میدهد که آیات یاد شده، از نوع « آیات نفسانی » و «کرامتهای خاص باطنی» بوده است و به گونهای راه شناخت خداوند را واضح و روشن به وی مینمایانده که هیچ شک و تردیدی در شناخت حق برایش نمیمانده است. * اینکه آیات یاد شده یک رخداد تاریخی و سرگذشت شخصی معین را گزارش میکند یا فقط به بیان مَثَلی برای تکذیب کنندگان آیات الهی میپردازد مورد اختلاف است. چنان که صاحبان دیدگاه نخست نیز در مورد اینکه شخص یاد شده، بلعم است یا فردی دیگر، به اختلاف گراییدهاند. بر اساس دیدگاه مشهور مفسّران شیعه و سنی، مورخان مسلمان و نیز برخی احادیث اسلامی، آیات یادشده، حکایت سرگذشت بلعم باعوراست. برخی چون عبداللّه بن عمر، نزول آیه را درباره امیّة بن ابیصَلْت میدانند که برخوردار از توان شعر و شاعری و آشنا با کتب آسمانی، انتظار داشته است که وی پیامبر موعود باشد، برای همین و از سر حسادت، به تکذیب پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرداخت. این دیدگاه به احتمال زیاد برداشتی از روایت منسوب به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است که در برخی منابع روایی اهل سنت نیز آمده است. بر اساس این روایت، بلعم بن باعورا در میان بنیاسرائیل همانند امیة بن ابی صلت در میان مسلمانان خوانده شده است. دیدگاه سومی نیز آن را درباره ابوعامر بن نعمان بن نصرانی، بنیانگذار مسجد ضرار میداند ؛ اما معاصر بودن دو شخص یاد شده با پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و دست کم آشنایی مردمان مکه و مدینه با سرگذشت آن دو، با تعبیر «واتل علیهم نبا الذی...» سازگار نیست، زیرا دیگر کاربردهای قرآنی این تعبیر نیز در ارتباط با حکایت قضایای تاریخی و مربوط به گذشته مانند داستان هابیل و قابیل،نوح و ابراهیم است. و سرانجام، برخی در دیدگاهی کاملاً متفاوت و با نفی هر گونه شان نزولی خاص، آیه را در مقام تمثیل حال تکذیب کنندگان آیات الهی میدانند ؛ رشید رضا با تاکید بر این نظر، اساساً روایات وارد شده در این باره را از اسرائیلیات شمرده، مردود میداند. این دیدگاه با ظاهر آیات که در مقام گزارش رخدادی خارجی است سازگار نیست. خداى تعالى رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دستور میدهد که داستان مزبور را براى مردم بخواند تا بدانند صرف در دست داشتن اسباب ظاهرى و وسایل معمولى براى رستگار شدن انسان و مسلم شدن سعادتش کافى نیست، بلکه مشیت خدا هم باید کمک کند، و خداوند، سعادت و رستگارى را براى کسى که به زمین چسبیده (سر در آخور تمتعات مادى فرو کرده) و یکسره پیرو هوا و هوس گشته و حاضر نیست به چیز دیگرى توجه کند، نخواسته است، زیرا چنین کسى راه به دوزخ میبرد. علامت اینگونه اشخاص این است که دلها و چشمها و گوشهایشان را در آنجا که به نفع ایشان است بکار نمىگیرند، و علامتى که جامع همه علامتها است این است که مردمى غافلند. او در این آیه به سگ تشبیه شده است که در هر حال له له میزند؛ چه او را طرد کرده و برانند یا به حال خود رهایش سازند. به گفته مفسران، وی به پستترین موجود در پستترین حال آن تشبیه شده است ؛ اما در وجه شبه به اختلاف گراییدهاند؛ برخی با این توضیح که له له زدن سگ برخلاف بعضی دیگر از حیوانات، ویژگی ذاتی آن است و به زمان تشنگی، خستگی و بیماری آن اختصاص ندارد، تشبیه را کنایه از این دانستهاند که موعظه و دعوت به حق و عدم آن برای بلعم و منکرانی چون او یکسان است و آنان در هر صورت به گمراهی میروند. پستی و زبونی و نیز آزار و اذیت مؤمنان پس از گمراهی از سوی بلعم نیز به عنوان وجه شبه یاد شده است ؛ ولی تامل در آیه نشان میدهد که تشبیه یاد شده به این پرسش محتمل میپردازد که چگونه بلعم به رغم برخورداری از آیات الهی گمراه شد؟ در پاسخ باید گفت کسی که برده هوا و هوس خویش است فرجامی جز گمراهی ندارد؛ چه مانند بلعم از آیات الهی برخوردار یا از آن بیبهره باشد، زیرا وابستگی شدید به دنیا و خواهشهای نفسانی، رویگردان شدن از راه خدا را به یک ویژگی رفتاری ثابت برای او تبدیل میکند. خداوند، هدف از یادکرد این حکایت را عبرتگرفتن کسانی میخواند که به تکذیب آیات الهی میپردازند، باشد که آنان را به اندیشه و تامل در فرجام کار خویش وادارد. قرآن نتیجه کلى از سرگذشت بلعم و علماى دنیا پرست را اینگونه بیان میکند: «ساء مثلا القوم الّذین کذّبوا بایتنا و أنفسهم کانوا یظلمون؛ چه بد مَثَلى دارند گروهى که آیات ما را تکذیب کردند و آنها تنها به خودشان ستم مینمودند.» « بلعم باعوراها» و «بو راهبها» و «امیة بن ابى الصلتها» و همه دانشمندانى که علم و دانش خود را در اختیار فراعنه و جباران عصر خود قرار مىدهند و در اثر هوا پرستى و تمایل به زرق و برق جهان ماده یا به خاطر انگیزه حسد، همه سرمایههاى فکرى خود را در اختیار طاغوتها مىگذارند و آنها نیز براى تحمیق مردم عوام، از وجود اینگونه افراد حداکثر استفاده را مىکنند، در حقیقت در حق خویش ظلم میکنند و عاقبت شومی در انتظار آنهاست و رهایی از این لغزش تنها در سایه هدایت الهی امکانپذیر است: «من یهد اللَّه فهو المهتدى و من یضلل فأولئک هم الخاسرون؛ آن كس را كه خدا هدایت كند، هدایت یافته (واقعى) اوست و كسانى را كه (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زیانكاران (واقعى) آنها هستند!» آری این است نتیجه فرهنگ بیعفّتی و انحراف جنسی، که وقتی نیرنگبازان از راههای دیگر شکست خوردن با رواج دادن فرهنگ غلط، دین و دنیای مردم را تباه میسازند، که به گفته بعضی طاعون موجب هلاکت ۹۰ هزار نفر از لشکر موسی (علیهالسّلام) گردید. -------------------------------------------------------- منابع و مآخذ: مرکز دائرة المعارف قرآن کریم دانشنامه موضوعی قرآن دانشنامه جهان اسلام |
|
|
بخش اصلی
موضوعات سايت
دانشنامه جزیره قشم (48)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
پاورپوینت (3)
دروس صوتی (2)
کلاس تفسیر شیخ خطیبی (5)
بروشور (3)
معاونت قرآنی (30)
معاونت اجتماعی (82)
معاونت علمی (74)
مدرسه حج روحانیون (40)
مجموعه تصاویر آموزشی (13)
مجموعه قواعد فقهی (2)
معادشناسی (22)
کتابخانه (55)
آشنایی با مساجد جهان (72)
اناشید اسلامی (194)
مسابقه پیامکی (34)
خبرها (629)
خطبه و سخنرانی (95)
نماهنگ (26)
نرم افزار شیخان (15)
آشنایی با ادیان و فرقه ها (23)
قصه های قرآنی (46)
اهل بیت رسول (17)
احادیث روزانه (317)
صحابه و صحابیات رسول (82)
مجله شیخان (121)
پرسش و پاسخ (12)
دیوان علامه اسماعیل (5)
سیمای بزرگان (32)
آلبوم عکس (146)
مشاهیر اهل سنت جنوب (23)
مقالات (470)
نظرسنجی
نظرشما در مورد سایت؟ |
آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت