« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

حقوق قرآن بر مسلمان | مقالات 5 دي 1391
قرآن آخرین کتاب آسمانی و مانده گار معجزه‌یی است که از جانب آفریده گار جهان توسط بلندپایه‌ترین ملک بر پاک‌ترین و کامل‌ترین انسان روی زمین فرستاده شده‌ است.

خداوند متعال با نزول این کتاب عظیم الشان بشریت فروغلطیده در لجنزار الحاد، شرک و خرافات را به ساحل امن ایمان، توحید و اخلاق نیک نجات داد.

ولی افسوس که اکثریت انسان‌ها قدر این هدیة سترگ الهی را ندانستند و به آن ایمان نیاوردند و آنان که ایمان آوردند، دَین آن را به خوبی اداء نکردند!

قرآن که یک مرتبه ثابت نمود می‌تواند راه‌گم‌کرده‌ترین انسان‌ها را به شاهراه هدایت رهنمون شده و از آنها بهترین جامعة انسانی را بسازد، بار بار به ما تذکر می‌دهد که برای همیشه همین توان را دارد، ولی متأسفانه بعد از سپری شدن عصر اول اسلام، توجه و اهتمام مسلمانان به مسائل دیگر جلب شده از چنگ زدن به این ریسمان محکم الهی به صورت بسیار ناشایسته‌یی ابا ورزیدند.

——————-

حقوق قرآن:

قرآن کریم به عنوان کتاب خدا بر هر بندة مؤمن پنج حق به شرح زیر دارد:

- ایمان و تعظیم

- تلاوت و ترتیل

- تذکر و تدبر

- اطاعت و پیروی

- تبلیغ و تبیین

۱- ایمان و تعظیم:

ایمان یعنی پذیرفتن و قبول کردن. قبول کردن یک چیز از دو جنبه قابل بررسی است: اقرار به زبان و تصدیق به قلب. زمانی یک شخص مسلمان محسوب می‌شود که به زبان خود اعتراف کند که قرآن کتاب خدا است که توسط حضرت جبرئیل امین بر افضل انبیاء محمد مصطفی(ص) نازل شده است و در قلب خود این چیز را باور داشته و در آن شک و شبهه‌یی نداشته باشد، هر اندازه ایمان انسان به قرآن محکم‌تر شود به همان میزان نسبت به قرآن احترام و اکرامش زیادتر می‌گردد، زیرا ایمان به قرآن و تعظیم و تکریم کتاب خدا لازم و ملزوم یکدیگراند.

(آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ) بقره ۲۸۵

«پیامبر خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ایمان دارد و همة مؤمنان»

علت این که پیامبر(ص) و اصحاب بزرگوارش نسبت به قرآن مهر و محبت ویژه‌یی داشتند و از تلاوت آن لذت می‌بردند و با وجود خستگی و مرض می‌کوشیدند در نمازهای خود به خصوص در نماز شب آیات زیادی از قرآن را تلاوت کنند، این بود که ایمان آنها نسبت به ایمان و باور ما به قرآن مجید استوارتر و یقین شان راسخ‌تر بود. و ما که از تلاوت کلام الهی احساس لذت نمی‌کنیم و از خواندن چند آیة آن خسته می‌شویم به خاطر ضعف و سستی است که در باور ما نسبت به کلام الهی وجود دارد.

(وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ) شوری ۱۴

«و کسانی که بعد از ایشان وارث کتاب خدا شده‌اند در بارة آن سخت به تردید افتاده‌اند»

بنابراین وظیفة ما این است که به قلب خود مراجعه کنیم و ببینیم که آیا ما قرآن را فقط یک کتاب موروثی مذهبی مشتمل بر چند داستان باستانی که هیچ رابطه‌یی با زندگی کنونی ما ندارد می‌دانیم، یا آن را به عنوان کلام خدای متعال باور داریم و به یقین می‌دانیم که برای هدایت بشر آمده و در هر زمینه، ارشاد و راهنمائی بی‌بدیلی ارائه می‌دهد؟!

اگر کسی سوال کند که نقص ایمان به قرآن کریم را چگونه می‌توان جبران نمود؟ جواب این است که بهترین راه برای تحصیل ایمان، مجالست و معاشرت با اهل یقین (کسانی که باور راسخ به کلام خدا بودن قرآن دارند) می‌باشد، چنانچه می‌بینیم اصحاب کرام(رض) از نشست و برخاست با رسول اکرم(ص) که مجسمة ایمان و پیکر یقین بود، به گونه‌یی منور شده بودند که امروز تصور آن هم برای ما دشوار است. بر عکس معاشرت با کسانی که در بارة قرآن شک دارند، و یا آن را صرف یک کتاب تاریخی مقدس می‌دانند، ایمان و باور بندة مؤمن را نسبت به کتاب الهی سست و ضعیف می‌کند.

داشتن عقیدة موروثی که قرآن یک کتاب مقدس آسمانی است، برای اصلاح احوال کافی نیست. اولین حقی که قرآن به ذمة ما دارد این است که یقین حاصل نماییم که قرآن کتاب الهی است و برای هدایت و رهنمائی ما نازل شده است. آن وقت است که با تحصیل چنین عقیده‌یی یک انقلاب در رابطة ما با قرآن بر پا خواهد شد و آن وقت خواهیم فهمید که در این دنیا نعمتی بزرگ‌تر از قرآن مجید موجود نیست، و آنگاه تلاوت قرآن غذای روح و غور و فکر در آن نور دل و ذهن مان خواهد گردید.

۲- تلاوت و ترتیل:

«قرآئت و تلاوت» دو واژه است که برای خواندن قرآن کریم به کار رفته است، ولی هر یک دارای مفهموم جدا از دیگری است «تلاوت» مخصوص به کتابی است که از روی تقدیس و تعظیم فوق العاده و به قصد پیروی و اتباع خوانده می‌شود؛ اما «قرائت» عام است و شامل خواندن هر کتاب و نوشته‌یی می‌شود.

«تلاوت» لغتاً به معنای همراهی و دنباله‌روی است ولی «قرآئت» عبارت از خواندن کلمات و جملات با صدای بلند است. در ابتدا «قرائت» برای آموختن قرآن و علوم مربوط به آن به کار می‌رفت و کسی که عالم قرآن بود او را «قاری» می‌گفتند، بعدها این اصطلاح برای کسانی رائج گشت که قرآن را با اهتمام خاص و با رعایت قواعد علم تجوید می‌خواندند؛ و «تلاوت» خواندن معمولی توأم با خشوع و خضوع و به قصد کسب برکت و ثواب را می‌گفتند. تلاوت قرآن علاوه بر این که یک عبادت بزرگ است، وسیلة مؤثری برای تجدید ایمان نیز می‌باشد.

قرآن کتابی است که فقط یکبار خواندن و فهمیدن معنای آن کافی نیست بلکه باید مرتب خوانده شود، زیرا تلاوت قرآن مجید حکم غذای روح را دارد، و همان‌گونه که جسم انسان جهت بقای خود نیازمند غذا است، روح او نیز نیاز به غذای آسمانی دارد که تلاوت قرآن بخشی از همین غذا است.

(اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ) سورة عنکبوت ۴۵

«هر چه را از این کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن. و نماز بگزار»

خداوند متعال در آیة ۱۲۱ سورة بقره می فرماید:

(الَّذِینَ آَتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ)

«کسانی که کتابشان داده‌ایم و آن چنان که سزاوار است آن را می‌خوانند، مؤمن به آن هستند»

از این آیه بر می‌آید که تلاوت قرآن مجید شرایطی دارد که در غیر آن خواندن قرآن نه فائده‌‌یی دارد و نه پاداشی. بناء شناختن شرایط تلاوت قرآن چیزی است که هر مسلمان مکلف به فراگیری آن می‌باشد و این شرایط قرار ذیل است:

الف) تجوید: تلاوت قرآن مجید طبق قواعد و ضوابط علم تجوید.

ب) تلاوت روزانه: به اساس فرمودة پیامبر اکرم(ص) هر مسلمان باید قرآن کریم را حد اقل در یک ماه یک مرتبه ختم نماید و عادت بیشتر صحابه این بود که در یک هفته قرآن را تلاوت می‌کردند.

ج) تلاوت به آواز خوش: پیامبر(ص) فرموده‌اند: «زینوا القرآن باصواتکم» قرآن آن را با صدای خوش خود زینت دهید. «من لم یتغن بالقرآن فلیس منا» کسی که قرآن را به آواز خوش نخواند از ما نیست. بناءً هر بندة مؤمن مکلف است حتاالامکان قرآن را به آواز خوش تلاوت کند.

د) رعایت آداب ظاهری و باطنی: مسلمانان مکلف‌اند تا در حین تلاوت کلام خدا بعضی آداب را رعایت کنند که بعضی از این آداب ظاهری است و برخی باطنی، از جملة آداب ظاهری با وضوء تلاوت کردن، رو به قبله نشستن و با اعوذ بالله آغاز کردن است. و از جملة آداب باطنی این است که در هنگام تلاوت باید عظمت صاحب کلام در قلب مؤمن نقش بندد و با خضوع و خشوع و تدبر قرآن را تلاوت کند.

هـ) خواندن با ترتیل: بلندترین درجة تلاوت قرآن این است که آهسته آهسته و با اطمینان خوانده شود، تلاوت قرآن همراه با ترتیل اثرات مطلوبی بر قلب انسان می‌گذارد؛ خداوند متعال خطاب به رسول خود(ص) می‌فرماید: (وَرَتِّلِ الْقُرْآَنَ تَرْتِیلًا) مزمل۴

«و قرآن را شمرده و روشن بخوان»

و) حفظ: برای این که بتوانیم قرآن مجید را به ترتیل بخوانیم و یا خواندن با ترتیل برای ما مَلَکَه شود باید مقدار زیادی از قرآن کریم را حفظ داشته باشیم؛ ولی متأسفانه بر عکس گذشته، امروزه توجه به حفظ قرآن کریم به خصوص در بین طبقة اعیان و اشراف خیلی کم شده است.

۳- تذکر و تدبر:

حق دیگر قرآن کریم این است که مطالب و مفاهیم آن به صورت درست درک شود، زیرا هدف از تلاوت قرآن این است که مفاهیم و معانی آن به خوبی دانسته شود.

البته باید دانست که درک مفاهیم قرآن کار ساده و آسانی نیست، بلکه مراحل و مراتب زیادی را می‌طلبد و هر کس طبق استعداد و سعی و تلاش و تدبر خویش از این خزینة بی‌انتهایی الهی بهره‌مند می‌شود، و هیچ کس هر اندازه با هوش و کوشا هم باشد نمی‌تواند از برکات و فیوضات آن سیراب شود و تصور کند که قرآن را کاملاً فهمیده است. پیامبر(ص) در ضمن حدیث مفصلی که در رابطه با قرآن ایراد نمودند فرمودند: «گنجی است که هیچ وقت جواهر آن کم نخواهد شد، و غور و فکر در بارة آن به پایان نخواهد رسید».

۴- اطاعت و پیروی:

چهارمین حقی که قرآن مجید بالای مسلمانان دارد، اطاعت از اوامر و به کار بستن احکام آن است، زیرا هدف اصلی از تعظیم، تلاوت، تدبر و تفکر قرآن کریم عمل به ارشادات آن است. قرآن کتاب قصه، جادوگری و دم کردن ساحرانه نیست تا صرف به خاطر تلاوت و کسب ثواب مورد بهره‌برداری قرار گیرد. قرآن مجید به صراحت می‌گوید که اگر کسی احکام قرآن را به کار نبندد تلاوت آن و تدبر در مفاهیم آن هیچ سودی نمی‌بخشد:

(وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ) مائده ۴۴

«و هر که بر وفق آیاتی که خدا نازل کرده است حکم نکند، کافر است»

و پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «لایؤمن احدکم حتی یکون هواه تبعاً لما جئت به» هیچ یک از شما ایمان ندارد مگر این که خواهشاتش را تابع چیزی گرداند که من آورده‌ام»



برای کسی که هنوز در تلاش حق سرگردان است و می‌خواهد بعد از مطالعةدقیق قرآن، و پی‌بردن مطالب آن تصمیم بگیرد که آیا این کتاب برحق است یا نه، تعیین قید و شرطی لازم نیست ولی برای کسی که به قرآن ایمان دارد و معتقد است که قرآن کتاب آسمانی است، الزامی است که قرآن را فقط به این خاطر بخواند که از لحاظ فکر و عمل در زنده‌گانی‌اش تغییر آورده و او را به سوی رستگاری آخرت رهنمون شود.



ایجاد این کیفیت در نفس انسانی نقطة آغاز هدایتی است که در کتاب خدا مضمر است، و بعداً هر اندازه رابطة او با کتاب الهی محکم‌تر شود به همان اندازه بر میزان هدایتش افزوده خواهد شد.



(وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآَتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ) محمد۱۷



«آنان که هدایت یافته‌اند خدا به هدایتشان می‌افزاید و پرهیزگاریشان ارزانی می‌دارد»



یعنی اگر انسان به قرآن تمسک جوید و بکوشد راهنمائی‌های آن را چراغ راه خود قرار دهد، حتماً به صراط مستقیم حرکت نموده تدریجاً منازل رشد و هدایت را طی می‌کند و الا تلاوت بدون عمل ممکن است باعث لعنت او شود. چنانچه آیات زیادی دال بر صحت این مطلب است.



و اما آنان که در بارة قرآن به تحقیق و تدقیق و غور و فکر و تصنیف و تألیف می‌پردازند، و خود آن طور که باید و شاید از عمل به آن غفلت می‌کنند، انجام کار آنها خیلی وخیم به نظر می‌رسد و تمام پژوهش‌های شان نه تنها یک لذت ذهنی که بازی با قرآن تلقی می‌گردد.



(یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا) بقره ۲۶



«بسیاری را بدان گمراه می‌کند و بسیاری را هدایت»



۵- تبلیغ و تبیین:



حق پنجم قرآن بر بندة مسلمان این است که طبق استعداد و صلاحیت خود اوامر، نواهی و مفاهیم آن را به دیگران برساند.



تبلیغ و رساندن احکام قرآن کار اصلی پیامبر اکرم(ص) بود که بعد از رحلت ایشان به آحاد امت منتقل گردید و هر یک از افراد



امت اسلامی به اندازة توان و استعداد خود در برابر این مسئولیت بزرگ جواب‌گو خواهند بود.



(هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ) ابراهیم ۵۲

«این پیامی است برای مردم، تا بدان بیمناک شوند»

(یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ) مائده ۶۷

«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان»

تعلیم و آموزاندن قرآن مجید نیز بخشی از تبلیغ آن است ولی بلندترین مرتبه تبلیغ «تبیین» است؛ یعنی فقط رساندن احکام قرآن به دیگران کافی نیست، بلکه باید آیات آن را کاملاً توضیح داده و در هنگام تبلیغ سطح فکری مردم و شرایط زمانی و مکانی شان در نظر گرفته شود و با اسلوبی حکیمانه و جذاب ارائه گردد و برای هر قوم و ملتی به زبان سادة خود شان و بدون تکلف بیان شود.

اینها حقوقی است که قرآن مجید بر همة ما دارد و ما به حیث مسلمان مکلفیم به فکر ادا کردن آنها باشیم، ما آن ملت خوش نصیبیم که کلام پاک خدای متعال، محفوظ و سالم نزد ما موجود است؛ این امر از یک لحاظ باعث افتخار ماست ولی از جانب دیگر مسؤولیت بزرگی را به عهدة ما می‌گذارد که بی‌توجهی به آن باعث خسارت دنیا و آخرت ما می‌شود. قبل از ما بنی اسرائیل حامل کتاب الهی بودند ولی چون نتوانستند به خوبی از عهدة این مسؤولیت عظیم بر آیند، خداوند متعال این افتخار را به امت حضرت محمد(ص) بخشید و آنان را چنین هشدار داد:

«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» جمعه۵

«مَثَل کسانی که تورات به آنها داده شده و بدان عمل نمی‌کنند مَثَل آن خر است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند. بد مَثَلی است مثل مردمی که آیات خدا را دروغ می‌شمرده‌اند. و خدا ستمکاران را هدایت نمی‌کند.»



......................................
نویسنده: دکتر اسرار احمد
ترجمه: امین الله معتصم
بازديد:1694| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت