« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

دعوت | مقالات 17 ارديبهشت 1392
دعوت

الحمد لله الذی أرسل رسوله شاهدا و مبشرا و نذیرا وداعیا إلی الله بإذنه وسراجا منیرا و جعل أمته خیر أمة أخرجت للناس یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر والصلاة والسلام علی سیندا و مولانا محمد و علی آله و أصحابه أجمعین.

مقوله دعوت بعنوان یک سنتی که در طول تاریخ بشر همواره در نجات انسان از کج رویها و جهالتها نقش ایفا کرده مطرح است.

از آنجا که رساندن مقصود وما فی الضمیر جز از طریق انتقال مفاهیم و آگاهیها با اسلوب موثر امکان پذیر نیست و قدرت برتر در هر جامعه وابسته به تسلط یا عدم تسلط بر بعد روحانی وجودی افراد است. برهمین اساس است که خداوند متعال در طول اعصار مختلف تاریخ ، انسانهایی را بعنوان پیام رساننده و داعی در میان جوامع مختلف برانگیخته تا آنها را به آن طریقتی که خود صلاح دیده و سعادت و مصلحت انسان در آن است رهنمون گردند.

پیامبران در رساندن رسالت الهی با حوادث مختلفی روبرو می شدند لذا در مواجهه با این مسائل روشهای گوناگونی را در تبلیغ رسالت خویش اتخاذ می کردند.
وجود انسانهای با تفکرات مختلف و تفاوت شرایط زندگی و محیطی جامعه و همچنین محدودیت درک بعضی افراد سبب می شود تا یک داعی در نحوه دعوت خود با درایت و آگاهی بتواند اسالیب مختلف را در صحنه دعوت اعمال کند.

گر چه انبیاء در رسالت خویش و نحوه هدایت و دعوت مردم از مکتب وحی بهره می بردند و در حقیقت همین مکتب وحی بود که در ارائه راهکارهای اساسی به آنها کمک می کرد اما خود برای پیاده کردن این منهج متحمل مشکلات و سختیهای زیادی می شدند تا جایی که از شدت عناد و دشمنی اقوامشان از خدا برای آنها طلب مجازات و عذاب می کردند.

در قلمرو دعوت واژه هایی چون یأس ، بی برنامگی ، انزجار طلبی ، خشم و کسب ثروت جایی برای خود ندارد بلکه دعوت جایگاه واژه هایی چون صبر و استقامت ، شجاعت ، توکل و اعتقاد و یقین است که در پرتو آنهاست که داعی می تواند در مسیر هدایت و دعوت مردم گام بردارد و از گردنه ها و راه های پر پیچ و خم ضلالت انسانها را به سلامت عبور دهد و به ماوای سعادت برساند.

امروزه که امر دعوت منحصر به افراد خاصی شده و حس مسئولیت پذیری و تعهد اعتقادی از میان انسانها رخت بر بسته مهمترین گام در جهت رشد و ترقی بعد معنویت شناساندن روش دعوت و تأثیگذاری است.

اکنون در جوامع اسلامی تأثیرپذیری بیش از تأثیرگذاری وجود دارد در حالی که منهج اسلام اقتضا می کند که یک مسلمان در هر حال و مقام داعی و تأثیر گذار باشد نمونه بارز تأثیرپذیری همین کشور مصر است.

مصر فعالیت علمی و صنعتی خود را قبل از ژاپن شروع کرد اما جوانان مصری بجای اینکه در مسیر علم و پیشرفت علمی گام بردارند و از دانشهای غرب در جهت ترقی استفاده کنند اسیر فرهنگ شهوانی و اخلاقی غرب شدند اما کشور ژاپن دارای جوانانی بود که نسبت به فرهنگ اعتقادی خویش پایبند بودند و تنها از علوم مادی غرب بهره بردند و اسیر وتأثیرپذیر فرهنگ اخلاقی غرب نشدند و به سطحی از تمدن و پیشرفت مادی رسیدند که می توانند با همین کشورهای غربی رقابت داشته باشند .

رسول الله صلی الله علیه وسلم مسأله خطرناک تأثیرپذیری جوامع اسلامی از جوامع مادی فاقد اخلاق غرب را چنین بیان فرموده است: (لتتبعن سنن من کان قبلکم شبرا شبرا و ذراعا بذراع حتی لو دخلوا جحر ضب لتبعتموهم قالوا: الیهود والنصاری قال : فمن؟ )

از روشها و شیوه های کسانی که قبل از شما بودند وجب به وجب و گز به گز پیروی خواهید کرد حتی اگر وارد لانه مارمولکی شوند شما هم به تبعیت آنها وارد خواهید شد . صحابه گفتند: آیا منظور شما یهود و نصارا است؟ رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود؟ آیا کسی غیر از آنها هست؟

دو عامل در تحقق این وضعیت موثرند :

1- تقلید کورکورانه و تأثیرپذیری عرفی و اخلاقی:

فرد مسلمان فرهنگ خود را بی ارزش می شمارد و خود را بی هویت می داند لذا برای اینکه در جهان متمدن امروزی حرفی برای گفتن داشته باشد خود را به رنگ فرهنگ برخواسته از مادیت در می آورد در حالیکه مضامین فرهنگ اصیل خود را فراموش کرده و از منتسب کردن خود به آن رنج می برد. صبغه الهی را فراموش می کند و در عالم تقلید افسار خود را بدست فرهنگ نوخواسته می دهد چرا که آنان را از نظر درک و شعور برتر از خود می بیند و ناخواسته پیرو خواسته های آنان خواهد شد .

پیرو و مقلد نظام اجتماعی ای می شود که حکم را مشمول قواعد عقلی می داند و سیطره عقل را بر وضع قوانین عملی و اجرایی خود قرار می دهد چنین نظامی که برخواسته از هوا و هوس است در دامنه آن جایی برای معنویت نیست .

قوانین حسی و تجربی که مدام در حال تقلیب و دگرگونی هستند جایگزین معیارهای اخلاقی و اعتقادی می گردد و اختلافات و انحطاطات اخلاقی و سیاسی را بدنبال خواهد داشت و آینده تاریک و مبهم خود را دنبال می کند.

2- عامل دیگری که این رویه را هموار می کند نبودن حس مسئولیت و تعهد وجدانی و اعتقادی و مهمتر از همه نبودن داعیان مناسب و کاردان در امر دعوت است. و اگر هم داعیانی باشند یا خود تهی از معارف عالی اسلامند و یا با تحجرگرایی از اسلوب و روش مناسب دعوت بی بهره اند.

وجود این داعیان بی لیاقت خود در پس روی جامعه اسلامی و انزجار مردم از مسائل معنوی موثر خواهد بود و ضربه ای سنگین بر پیکره اسلام وارد خواهد کرد.

امر دعوت بخصوص در شرایط کنونی جهان از اهمیت خاصی برخوردار است .

داعیان ما با توجه به داشتن الگوها و اسوه های مناسب و همچنین بخاطر پر محتوا بودن مطالب منقول می توانند با اتخاذ اسالیبی که با تمدن کنونی جهان تضاد و منافات ندارد در عرصه دعوت تمامی معیارهای مطلوب اسلام را پیاده کنند .

مسائل اخلاقی برخلاف مادیات متغیر نیستند و اصول اخلاقی در هر قرن و زمانی ثابت است یعنی دامنه اخلاق همان است که در عهد رسول الله صلی الله علیه و سلم وصحابه و حتی در نزد انبیاو اقوام قبل وجود داشته و از آن فراتر نرفته است.

لذا اصلاح کار امت اسلامی امروز نیز بر همان پایه و اساسی که در صدر اسلام میسر شد امکان پذیر است امام مالک بر این مطلب بسیار زیبا تأکید کرده است و فرموده: کار این امت اصلاح نمی شود مگر با آنچه که در ابتدای اسلام اصلاح شد.

برای اینکه داعی تأثیرگذار باشد باید در پهنه ی وسیع دعوت از همه امکانات مادی و معنوی بهره برد و در این امر ابتدا به اصلاح خود همت گمارد چراکه اصلاح جامعه نیازمند اصلاح افراد آن است و خود را به آداب و اخلاق اسلامی مزین کند چرا که دعوت او دعوت به یک امر بسیار مقدس یعنی دعوت به اسلام است و از افراط و تفریط و کبر و غرور و تمام صفات نکوهیده باید پرهیز نماید و البته این را نباید فراموش کرد که امر دعوت مختص به افراد بخصوصی نیست بلکه تمام جامعه در قبال آن مسوولند.

..............................................................................
نویسنده: شیخ محمد تشیخ (مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه)
بازديد:1788| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت