« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

شفاعت پیامبر برای هر فردی از امتش که بدون شريك آوردن چيزى به خداوند از دنيا رفته است | احادیث روزانه 9 خرداد 1392
امام بغوى و ابن عساكر از عوف بن مالك - رضي الله عنه - روايت نموده اند كه گفت: در آخر شب پيامبر ص ما را در جايى پايين آورد، و هر يك از ما سرش را بر بازوى شترش گذاشت، در يك وقت شب بيدار شدم، و رسول خدا ص را نزد سواريش نديدم، اين پديده مرا در هراس و خوف افكند، بنابر آن در تلاش و جستجوى رسول خدا ص به راه افتادم، ناگهان به معاذ بن جبل و ابوموسى اشعرى (رضى اللَّه عنهما) برخوردم، كه آنان را نيز آنچه مرا به ترس و هراس افكنده بود ترسانيده بود، در حالى كه ما در اين حالت قرار داشتيم، ناگهان آوازى در بالاى دره چون آواز آسياب شنيديم، و او را از مسئله اى كه اتفاق افتاده بود خبر داديم، نبى خدا ص فرمود: «امشب كسى از نزد پروردگارم عزوجل نزدم آمد، و مرا در ميان شفاعت و اين كه نصف امتم داخل جنت شود اختيار داد، و من شفاعت را اختيار نمودم»، گفتم: اى نبى خدا، تو را به خدا و حق صحبت و همراهى سوگند مى دهم، كه ما را از اهل شفاعت بگردانى، فرمود: «شما از اهل شفاعتم هستيد»، آن گاه با پيامبر خداص به راه افتاديم تا اينكه نزد مردم رسيديم، و دريافتيم كه آنان نيز وقتى نبى خدا ص را گم نموده اند در هراس افتاده اند، و نبى خدا ص فرمود: «كسى از نزد پروردگارم آمد، و مرا در ميان شفاعت و اينكه نصف امتم داخل جنت شود اختيارى نمود، و من شفاعت را اختيار نمودم»، آنان به او گفتند: تو را به خدا و صحبت و همراهى سوگند مى دهيم، كه ما را از اهل شفاعتت بگردانى، هنگامى كه در اطرافش گرد آمدند، نبى خدا ص فرمود: «من كسى را كه حاضر است گواه مى گيرم، كه شفاعتم در برگيرنده هر آن امتى ام است كه بدون شريك آوردن چيزى به خداوند در گذشته باشد».

...........................................................
برگرفته از کتاب حیات صحابه
مؤلّف: علّامه شيخ محمّد يوسف كاندهلوى
مترجم: مجيب الرّحمن (رحيمى)
بازديد:2001| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت