« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

نگاهی به تاریخ الأزهر | مقالات 13 دي 1392
نگاهی به تاریخ الأزهر


سنگ بنای الأزهر، بیست‌وچهارم جمادی‌الأول سال 359 هجری/ آوریل 970 میلادی توسط «جوهرالصقلی» فرماندة قشون خلیفة فاطمی «المعزلدین‌الله» با هدف ترویج عقائد و افكار فاطمیان، گذاشته شد. (الخفاجی، الأزهر فی ألف عام: 1/28) كار ساخت‌ الأزهر كه در آن زمان تنها یك مسجد بود، پس از گذشت دو سال در رمضان سال 361 هـ./ ژوئن 972م. به پایة تكمیل رسید و سه سال بعد به صورت رسمی حلقه‌های درس در آن پا گرفت. كلاس‌های درس الأزهر بالاخره در سال 378هـ./ 988م. شكل منظم‌تری به خود گرفت و به یك نظام مستقل علمی تبدیل شد.

در سال 567 هجری دولت ایوبیان به فرماندهی سلطان صلاح‌الدین ایوبی قدرت را در مصر به‌دست گرفت. در این دوران مدارس متعددی كه براساس نظام‌های آموزشی جدید به فعالیت می‌پرداختند، در قاهره بنا شد و بسیاری از اساتید برجستة الأزهر با توجه به شرایط آن زمان، جذب این مدارس شدند كه این فرایند موجب ركود علمی در الأزهر گردید.

پس از ایوبیان، ممالیك ترك‌تبار بر اریكة قدرت در مصر تكیه زدند. در دورة ممالیك بار دیگر الأزهر مورد اقبال قرار گرفت و ركن الدین بیبرس حاكم قدرتمند سلسلة ممالیك، به درخواست یكی از امیرانش كه عزالدین ایدمر نام داشت، به مرمت مسجد الأزهر همت گمارد. در روز جمعه هجدهم ربیع‌الاول 665 هـ./ هفدهم دسامبر 1266م. اوّلین مراسم نماز جمعه پس از گذشت نزدیك به صد سال، بار دیگر در الأزهر برگزار شد.(داج، دانشگاه الأزهر: 52)

پس از ممالیك ترك‌تبار این بار نوبت به ترك‌های عثمانی رسید كه قدرت را در مصر به‌دست گیرند. پس از ورود سپاهیان عثمانی به شهر قاهره سلطان سلیم فرماندة پرآوازة عثمانی به مدت هشت‌ماه در مصر ماند و طی این مدت در بعضی از نمازهای جمعة الأزهر شركت نمود و به مسجد پول نقد و هدایای دیگری نیز تقدیم كرد. در این دوره الأزهر مورد توجّه و عنایت فاتحان ترك بود. در همین دوره بود كه مقامات دولتی سمت «شیخ‌الأزهر» را دایر نموده و شیخ محمّد عبد الخرشی المالکی را به عنوان اوّلین نامزد احراز این سمت تعیین كردند.

در آخرین سال‌های دورة حكومت عثمانیان، امیری ثروتمند به نام كتخدا عثمان بنای سه بخش الحاقی در الأزهر را آغاز كرد. وی فضای رواق‌الأتراك را كه محل مسكونی طلاب ترك‌تبار بود و پیش از او قاتیبای آن را ساخته بود، وسعت داد و سپس رواق‌السلطانیه را ساخت كه محل سكونت طلاب خراسانی و افغانی شد و بالاخره مدرسه‌ای نیز نزدیك دیوار شمال شرقی حیاط مسجد برای پسران نابینا ایجاد كرد كه آن را «زاویة‌العمیان» نامیدند، شعبه‌ای كه نشانگر توجّه مقامات الأزهر به آموزش معلولان جسمی است.(همان: 86)

امّا از اشغال مصر توسط نیروهای فرانسوی به فرماندهی ناپلئون بناپارت در سال1213هـ./1789م. می‌بایست به‌عنوان سرآغاز فصل جدیدی در مصر و الأزهر یاد كرد، چه از این تاریخ به بعد بود كه الأزهر ضمن فاصله گرفتن از شیوه‌های آموزشی پیشین، به‌واسطة آشنایی با علوم نوین رایج در دنیای غرب، بخش آموزش دانش‌های جدید را پایه‌گذاری كرد.

ناپلئون كه به‌خوبی دریافته بود مشایخ الأزهر رهبران واقعی مصر به حساب می‌آیند در همان گام نخست كوشید نظر موافق آنان را جلب كند. بر این اساس پس از ورود به قاهره ابتدا هیئتی ده نفره از مشایخ الأزهر تشكیل داد و ریاست آن را به شیخ عبدالله الشرقاوی رئیس وقت الأزهر سپرد و سپس به‌منظور جلب نظر مصری‌ها، به‌ویژه علمای الأزهر، انستیتوی مصر را ایجاد كرد تا از این رهگذر متخصّصان فرانسوی نظرات فنی خود را به مصری‌ها ارائه كنند. او همچنین در برخی از مراسم‌های مذهبی مسلمانان شركت كرد و با صاحب‌نظران در مورد مسائل سیاسی به بحث و گفت‌وگو نشست.(همان:110)

با این همه از آنجایی‌كه مردم مسلمان مصر به‌هیچ وجه نمی‌توانستند حضور اشغالگران فرانسوی را در كشور خود تحمّل كنند و با آنان به همدلی و همكاری بپردازند، به رهبری مشایخ الأزهر و در رأس آنها شیخ ‌السادات، علیه فرانسویان شوریدند و بدین ترتیب الأزهر به پایگاهی علیه حاكمیت ناپلئون و نیروهایش مبدّل شد. ناپلئون با این‌كه بسیار تلاش كرد از طریق علما مردم را به آرامش دعوت كند، امّا موفق نشد؛ سرانجام به خشم آمد و الأزهر را به توپ و گلوله بست و به سربازان خود دستور اشغال آن را داد. الشرقاوی و چهار تن از همراهانش دستگیر شدند. شیخ السادات هم كه تقاضای آزادی آنها را كرده بود به همراه برخی دیگر از علما تیرباران و جنازه‌اش در رود نیل انداخته شد.(ماهنامة مهرنامه: 2/18)

نیروهای فرانسوی سرانجام در اواسط شوال 1215هـ./ اوایل مارس 1801م. بر اثر حملة مشترك نیروی دریایی بریتانیا و ارتش عثمانی به مصر، شكست سختی را متحمّل و مجبور به تخلیة مصر شدند. (داج، دانشگاه الازهر: 184) پس از خروج قوای فرانسوی، مردم مصر برای مدتی همچنان در اوضاعی آشفته به‌سر بردند تا این‌كه محمدعلی‌پاشا یكی از افسران پادگان‌های نظامی كه تركان عثمانی به منظور بیرون راندن فرانسوی‌ها از خاك مصر به این كشور فرستاده بودند، با هدف سروسامان دادن به اوضاع، قد علم كرد و برای دستیابی به این هدف دست یاری به سوی علمای الأزهر و نیز آحاد ملّت مصر دراز كرد. او در این راه به موفقیت‌هایی نیز نایل آمد، امّا سرانجام در سال 1262هـ./ 1848م. از حكومت كناره گرفت تا پسرش ابراهیم پاشا جانشین او شود. امّا ابراهیم پاشا را عمری به دنیا نبود و وی پس از گذشت تنها چند ماه درگذشت و عباس حلمی جانشین او شد. عباس از سال 1264 تا 1270هـ./ 1848ـ 1858م. زمام امور را به دست داشت و پس از او عمویش سعید پاشا حكمران مصر شد.(الخفاجی، الأزهر فی ألف عام: 175)

در همین دوران بود كه نقشة بنای الأزهر به معرض نمایش گذاشته شد و برای نخستین‌بار اروپاییان از چگونگی محوطة اندرونی الأزهر آگاه شدند. در این سال‌ها به شكل دیگری نیز سنت‌شكنی شد و آن انتخاب شورایی متشكل از چهار تن از مشایخ برای ادارة امور الأزهر در دوران بیماری رئیس وقت دانشگاه شیخ ابراهیم الباجوری بود.(داج، دانشگاه الأزهر: 119)

سعید پاشا بالاخره در سال 1280هـ./ 1863م. درگذشت و اسماعیل پاشا پسر ابراهیم پاشا جانشین او شد. در دورة حكومت اسماعیل پاشا، الأزهر به سرعت رشد كرد. در سال 1284هـ./ 1868م. الأزهر 221 مدرّس داشت، تعداد طلبه‌های آن نیز به 4712 تن می‌رسید كه این تعداد شش سال بعد یعنی در سال 1292هـ./ 1873م. به 314 مدرّس و 9441 طلبه افزایش یافت.

اسماعیل پاشا علاقه و شیفتگی زایدالوصفی به الأزهر داشت و همواره مشایخ را تشویق می‌كرد تا هندسه، تاریخ و رشته‌های دیگری را به عنوان دروس اختیاری تدریس كنند. در سال 1278هـ./ 1870م. شیخ محمّد المهدی به مقام ریاست این دانشگاه منصوب شد. رئیس جدید و اسماعیل پاشا، هر دو به نارسایی‌ها و پایین بودن سطح علمی الأزهر پی‌ برده بودند، ازاین‌رو به‌منظور بالا بردن سطح علمی الأزهر، قانون معروف «سوم فوریة 1872م.» را تصویب کردند كه به موجب آن نظام جدیدی پا گرفت و تحوّلی شگرف ایجاد شد. این قانون در واقع نخستین حلقه از سلسله اصلاحاتی بود كه می‌توانست الأزهر را در آینده‌ای نزدیك به یک دانشگاه مدرن تبدیل كند.(همان: 121)

اسماعیل پاشا سرانجام با مشكلات سنگین اقتصادی كه بیشتر آنها در اثر تكمیل کردن پروژة عظیم «کانال سوئز» بر کشورش تحمیل شده بود، گرفتار آمد و سرانجام در رجب 1296 هـ./ 1879م. پس از اعلام ورشكستگی اسكندریه را ترك و پسرش توفیق پاشا را به عنوان حاكم جدید مصر تعیین كرد. توفیق پاشا به منظور مقابله با مشكلات اقتصادی راه‌های مختلفی را از جمله تأسیس كمیسیون بین‌المللی تسویة دیون امتحان كرد، امّا به نتایج مطلوبی دست نیافت. از طرفی اوضاع اجتماعی در مصر روزبه‌روز متشنج‌تر ‌شد تا این‌كه در روز 22 رجب 1299/ 11 ژوئن 1882 بر اثر یك اتّفاق، درگیری‌های خشونت‌آمیزی در شهر اسكندریه رخ داد كه به قتل 50 تن از اروپاییان ساكن در این شهر و فرار چهارده‌هزار مسیحی از كشور مصر منجر شد. به دنبال این جریان نیروی دریایی بریتانیا در اسكندریه ضرب‌الأجلی صادر كرد و چون مصری‌ها به آن وقعی ننهادند، بریتانیا مستقل از هم‌پیمانانش اقدام به پیاده‌كردن نیرو در اسكندریه كرد و در روز 29 شوال 1291/ سیزدهم سپتامبر1882 شهر قاهره را به اشغال كامل خود درآورد.(همان: 125ـ126ـ127) توفیق پاشا ناچار شد به تمام خواسته‌های انگلیس گردن نهد و كلیة اصلاحاتی را كه آنها پیشنهاد می‌كردند، بپذیرد. در سال 1309/ 1892 عباس حلمی دوّم جانشین توفیق پاشا شد و در همین سال در كنار بازدید از پاره‌ای از فعالیت‌های عمرانی، از الأزهر نیز دیدار كرد. در دورة عباس حلمی دوّم اصلاحات گوناگونی در الأزهر ایجاد شد كه از آن جمله می‌توان به نوسازی‌های ساختمانی و تأسیس كتابخانة‌ مركزی اشاره كرد. هم‌زمان با انجام نوسازی‌های ساختمانی در الأزهر دگرگونی‌های مهمی نیز در بخش‌های علمی این دانشگاه در حال شكل گرفتن بود. این اصلاحات تا حدود زیادی توسط چهرة ماندگار و تأثیرگذار دانشگاه الأزهر شیخ محمّد عبده آغاز شد.(همان: 133) در همین دوران قوانین متعدّدی نیز به تصویب رسید كه باعث گسترش نفوذ الأزهر در سراسر كشور شد. همچنین در 18 محرم 1314/ اوّل ژوئیه 1896 قانونی تصویب شد که برای الأزهر اهمیت به‌سزایی داشت. به موجب این قانون، مقام رئیس دانشگاه به عنوان رئیس شورای مدیریت و رئیس اجرایی دانشگاه الأزهر و مدارس وابسته به آن رسمیت یافت و تركیب شورای مدیریت و تشكیل جلسات آن به قرار هر پانزده روز یك بار تعیین شد.

در آغاز قرن بیستم میلادی، با توجّه به اصلاحاتی كه در واپسین سال‌های قرن نوزدهم به همّت شیخ محمّد عبده و دیگر مشایخ الأزهر شكل گرفت، شرایط الأزهر تا حدودی مطلوب‌تر از گذشته بود. همچنین در نتیجة افزایش بودجة الأزهر در این سال به 14000 پوند در سال، مشایخ برجستة آن بیش از گذشته حقوق دریافت کردند.(همان: 142)

به‌ هر ترتیب، بساط نظام سلطنتی بالاخره در چهارم شوال 1372هـ./ هجدهم ژوئن 1953م. توسط افسران انقلابی مصر از این كشور برچیده شد و نظام جمهوریت بر آن حاكم شد. با استقرار یك دولت متمركز به رهبری سرهنگ جمال عبدالناصر، دانشگاه الأزهر دیگر دست‌خوش كشمكش نشد و فضای پرآشوب گذشته در قاهره جای خود را به نظم و آرامش داد. دولت مصر مشایخ الأزهر را به پذیرفتن اقدمات مترقّی ترغیب كرد تا از این طریق در پیش‌برد و توسعة امور داخلی جمهوری نوبنیاد مصر سهیم شوند.(همان: 165) در سال 1381هـ./ 1961م. نیز قانون توسعة علمی الأزهر تصویب شد،‌ قانونی كه به موجب آن، الأزهر به صورت رسمی به یك دانشگاه جامعِ دینی تبدیل شد و در مسیر توسعه و پیشرفت علمی در دنیای جدید گام نهاد.(الخفاجی، الأزهر فی ألف عام: 207)

روایتی از الأزهر در روزگار امروز

با گذشت بیش از ده قرن از زمان تأسیس الأزهر، این مرکز بزرگ علمی‌ـ‌آموزشی جایگاه شایان توجّهی را در جهان اسلام به خود اختصاص داده است. از قدمت تاریخی آن که بگذریم، عوامل متعدّد دیگری را می‌توان زمینه‌ساز نیل الأزهر و علمای آن به چنین جایگاهی دانست.

الأزهر همواره سرمنشأ حیات دینی و انجام فعالیت‌های علمی‌ـ فرهنگی در جهان اسلام بوده و از همان روزهای نخستِ پس از تأسیس، حمایت و پشتیبانی از نهضت‌های علمی را سرلوحة کار خود قرار داده است. آنچه در طول بیش از ده قرن، الأزهر را نسبت به سایر مراکز علمی متمایز نشان می‌دهد، وجود علمای مصلح در بدنة این مجموعة کلان می‌باشد. مردانِ مردی که همواره تلاش کرده‌اند چشم بر واقعیت‌های موجود فرو‌نبندند و ضمن رصد کردن آخرین تحوّلات جهان، با هوشیاری همگام با دنیای پیرامون خود حرکت کنند. یکی از ویژگی‌های خاص الأزهر این بوده که پیوسته مسیری پرنوسان را پشت سر گذاشته است.

آشنا ساختن هرچه بیشتر مسلمانان امروز با اصول و مبانیِ دینی که به آن تمسّک جسته‌اند، در کنار حراست و پاسداری از ارزش‌های فکری و معنوی دین اسلام، از همان ابتدا دو هدف تعیین‌شده فراروی الأزهر بوده است که با وجود بیش از ده قرن فرازوفرود، هیچ‌گاه از تلاش در جهت دستیابی به آن دست نکشیده است. تاریخ الأزهر علی‌رغم دوره‌های رکودی که در نتیجة اختلافات داخلی شکل گرفته است، تاریخی همراه با موفقیت، افتخار و سربلندی و عجین شده با انقلاب‌ها و قیام‌های مردمی است. الأزهر را پارلمان ملّت و مشایخ آن را نمایندگان دلسوز و بی‌ادعای مردمان مصر نامیده‌اند؛ چراکه الأزهر در روزگار گذشتة خود، انقلاب‌های بزرگ و تأثیرگذاری را رهبری کرده است و این خود برگ زرّین دیگری در کارنامة پرافتخار آن به‌حساب می‌آید. نخستین انقلاب در سال 1200 هجری و زمانی اتّفاق افتاد که شیخ الدردیر منصب شیخ‌الأزهر را در اختیار داشت. این انقلاب که حاصل شهامت و پایمردی علمای الأزهر بود، موجب احترام گذاشتن به حقوق آحاد ملّت از سوی حکومت‌گران کشور مصر در آن روزگار شد. دوّمین انقلابی که الأزهر در شکل‌گیری آن نقش به‌غایت تأثیرگذاری را ایفا کرد، درست نه سال بعد در سال 1209 و به رهبری و زعامت شیخ مبارز عبدالله الشرقاوی شکل گرفت که در نتیجة آن این نکته به اثبات رسید که در هر کشوری تنها ملّت می‌تواند سرمنشأ حکومت و قدرت باشد و سرنوشت خود را رقم بزند.

در زمان اشغال کشور مصر توسط فرانسویان، باز این علمای الأزهر بودند که تمام مشکلات و رنج‌ها را به جان خریدند و در نقش رهبرانی مبارز از پایگاهی مستحکم و مردمی به نام الأزهر به جهت‌دهی ملّت مسلمان مصر پرداخته و به آنان درس آزادگی و ایثار آموختند.

در کنار این نقش‌آفرینی‌های مؤثر در عرصة قیام و به‌پاخاستن علیه ظلم و تجاوز بیگانگان، الأزهر همواره توجّه بسیاری به بخش آموزش و پرورش که رسالت واقعی هر مجموعة علمی‌ـ آموزشی‌ای می‌باشد، داشته است. بر این ادعا وجود مشایخ برجسته‌ای که طی ادوار مختلف در الأزهر دانش آموخته‌اند و بعدها به قطب‌های علمی در سراسر جهان اسلام تبدیل شده‌اند، صحّه می‌گذارد.

در این میان آنچه بیش از هر چیز دیگری در الأزهر جلب توجّه می‌کند، توجّه و تأکید برنامه‌ریزان این مرکز عظیم آموزشی به قرآن مجید است. مدارس و مؤسساتی که تحت نظارت الأزهر به فعالیت می‌پردازند به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که دانش‌آموزی که در سن پنج سالگی وارد این مدارس می‌شود در طول 6 سال علاوه‌بر فراگیری سایر دروس، می‌بایست 20 جزء قرآن مجید را حفظ کند. مدت آموزش راهنمایی هم سه سال است که در این مدت بقیة جزءهای قرآن حفظ می‌شود.(ماهنامة مهرنامه: 2/18)

تحقیق و پژوهش نیز از جمله برنامه‌های مهم دیگری است که در الأزهر به آن اهمیت به‌سزایی داده می‌شود تا جایی‌که بخش مستقلی با عنوان «مجمع البحوث الاسلامیه» بدان اختصاص یافته است. هر پژوهشی که در کشور مصر انجام می‌گیرد ابتدا به این مجمع ارسال می‌شود تا مورد بررسی قرار گیرد و پس از تأیید مجمع به چاپ سپرده می‌شود.

ساختار سازمانی الأزهر

الأزهر در آغاز تأسیس، تنها یک مسجد بود تا این‌که در دوران العزیز بالله خلیفة فاطمی از شکل یک مسجد بیرون آمد و به مدرسه‌ای برای تدریس علوم دینی، زبان، منطق، طب، ریاضیات و نجوم تبدیل شد. با آغاز قرن بیستم میلادی، اصلاحاتی چند لایه به همّت مشایخ برجسته‌ای همچون شیخ محمّد عبده، نظام اداری و سیستم آموزشیِ الأزهر را متحوّل كرد. در این زمینه اوّلین گام تشكیل نخستین انجمنِ اداری الأزهر در ششم رجب 1312هجری بود. پس از آن قانون مشهورِ «شمارة 10» در سال 1911م. به تصویب رسید و به‌موجب آن نظام آموزشی الأزهر شكلی كاملاً رسمی و قانون‌مند به‌خود گرفت. در سال 1930م. «قانون شمارة 49» به تصویب رسید و به‌دنبال آن الأزهر به یك دانشگاه رسمی كه متشكل از سه دانشكدة اصول دین، دانشكدة شریعت اسلامی و دانشكدة زبان و ادبیات عرب بود، تبدیل شد و بالاخره در سال 1936م. با تصویب «قانون شمارة 26» و افتتاح كرسیِ تحصیلات عالی، روند توسعة علمی الأزهر وارد مرحلة دیگری شد. این روند همچنان ادامه یافت و در پنجم ژوئیة 1961 با تصویب «قانون 103» كه بعدها به قانون «توسعه» شهرت یافت وارد فاز نهایی خود شد. به دنبال تصویب این قانون و اجرای آن، الأزهر به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعة علمی‌ـ اسلامی كه به تنظیم، حفظ و نشر آثار و ارزش‌های اسلامی می‌پرداخت، مطرح شد. در قانون توسعه كه تصویب‌كنندگان آن سازماندهی مجدّد الأزهر را مدنظر داشتند، همچنین تصریح شده بود كه در كنار شیخ‌الأزهر فردی به عنوان سرپرست الأزهر نیز انجام وظیفه كند. همچنین براساس این قانون مؤسساتی كه مجموعة كلان الأزهر را شكل می‌دادند به ترتیب ذیل تعریف شدند:

1. شورای عالی الأزهر كه «مجلس الأزهر الأعلی» نامیده می‌شود و بالاترین مرجعی به‌حساب می‌آید كه مسئولیت امور را به طور كامل برعهده دارد.

2. پژوهشکدة تحقیقات اسلامی (مجمع البحوث الاسلامیه) كه یکی از مؤسسات ناظر بر چاپ و نشر کتاب به حساب می‌آید و همچنین در آن تدارک کنفرانس‌های سالانه، اعزام مبلّغ و انتشار مجلات با حضور بیش از 60 تن از متفکّران و دانشمندان بزرگ دینی مصر انجام می‌گیرد.

3. دانشگاه الأزهر (الجامعة الأزهریة) كه اختصاص به آموزش‌های عالی و مباحث مربوط به آن دارد.

4. مؤسسات آموزشیِ وابسته به دانشگاه الأزهر (المعاهد الأزهریه) كه دانش‌آموختگان آن پس از پایان تحصیلات به دانشگاه الأزهر راه می‌یابند.

در حال حاضر دانشگاه الأزهر 62 دانشكده دارد كه رشته‌های مختلف تخصصی در آنها تدریس می‌شود. در كنار این مجموعه از دانشكده‌ها، الأزهر دارای پنج شاخة مستقل دیگر نیز است كه از سه بخش آموزش علوم اسلامی، آموزش علوم نظری و آموزش علوم عملی تشكیل شده‌اند.(سایت اختصاصی دانشگاه الأزهر)

شیخ‌الأزهر در رأس تمام فعالیت‌های مجموعة كلان الأزهر قرار دارد و درعین‌حال به‌عنوان مشاور امور دینی، در دولت به فعالیت می‌پردازد.

در الأزهر برای هر یک از دانشکده‌های وابسته به آن، رئیس دانشکده تعیین شده و علاوه‌بر این متصدیان دیگری نیز برای ادارة امور مالی، بایگانی، ثبت‌نام، برگزاریِ آزمون‌ها، کتابخانه، امور طلاب خارجی، نشریات، چاپخانه و دیگر امور گماشته شده‌اند.(داج، دانشگاه الأزهر: 168ـ169) ادارة بازرسی بخش مستقلی از این مجموعه است که در آن توجّه خاصی به زبان عربی می‌شود. یکی از خدمات این اداره فراهم آوردن ادبیات اصیل و ارائة اطلاعات دقیق به مراجعان و پرسش‌گران است. همچنین کمیتة فتوا نهاد مستقل دیگری در الأزهر به‌حساب می‌آید که از نمایندگان مذاهب چهارگانة اهل‌سنّت تشکیل می‌شود. این کمیته در واقع یک هیئت مشورتی است که فتواهای شرعی را در مورد دعاوی و مسائل مورد نیاز عموم صادر می‌کند.(همان: 185)

و امّا کتابخانة الأزهر که هم‌اکنون بیش از نیم میلیون نسخه کتاب در آن وجود دارد که بیش از 40000 نسخه از این تعداد، کتاب خطی و نادر است، در سال 1896م. و در زمان شیخ محمّد عبده تأسیس شد و کتاب‌های پراکنده در رواق‌های مختلف الأزهر را در یک‌جا گردهم آورد. کتابخانة الأزهر دوّمین کتابخانة بزرگ کشور مصر پس از کتابخانة «دارالکتب المصریه» به‌حساب می‌آید.(سایت حوزه نت)

در الأزهر همچنین چهار نوع فعالیت مهم علاوه‌بر برنامه‌های درسی انجام می‌گیرد؛ نخست این‌که بخشی برای دعوت و ارشاد در این دانشگاه دایر است که برنامه‌هایی برای سخنرانان و وعّاظ ترتیب می‌دهد تا در مجامع عمومی و میان گروه‌های مختلف در سراسر مصر حضور یابند و به تحکیم اعتقادات معنوی بپردازند. وعّاظ الأزهر نه تنها در جوامع روستایی و مساجد شهری بلکه در گردش‌گاه‌های تابستانی، اردوگاه‌های ارتش، مراکز آوارگان و کارخانه‌ها فعالیت می‌کنند. دوّمین فعالیت فوق‌برنامه در الأزهر تشکیل کلاس برای کسانی است که می‌خواهند تا آن‌جایی‌که امکان دارد دربارة مسائل دینی کسب اطلاعات کنند. سوّمین فعالیت فوق برنامة الأزهر اعزام هیئت‌های تبلیغی به کشورهای دیگر است. این هیئت‌ها از مشایخ برجسته تشکیل می‌شود که برای مدتی کوتاه به کشورهای خارجی اعزام می‌شوند. و بالاخره چهارمین و آخرین فعالیت فوق‌برنامه در الأزهر انتشار مجله و نشریه است که چاپ آن هم‌زمان با به راه افتادن چاپخانة دانشگاه آغاز شده است.(داج، دانشگاه الأزهر: 184)

در مورد شرایط تحصیل در الأزهر و مدارس تابعة آن باید گفت هر دانش‌آموز پسر برای کسب مجوز ورود به دورة ابتدایی یکی از مدارس وابسته به الأزهر باید ابتدا در مدرسة محلة خود خواندن و نوشتن، حساب ساده و املا را آموخته باشد. همچنین باید یازده سال سن داشته و قادر به حفظ کردن قرآن مجید باشد. دوره‌های مدارس ابتدایی چهار سال و متوسطه پنج سال است. با این‌ حساب دانش‌آموزی که از این مدارس دانش‌آموخته می‌شود هم‌سن‌و‌سال آن‌دسته از دانشجویان اروپایی و امریکایی است که تحصیلات دورة فوق‌دیپلم را به اتمام رسانده‌اند.

در بخش آموزش دانشگاه الأزهر نکتة مهم و قابل اشاره آن است که طلبه‌ها علاوه‌بر تعلیمات آكادمیك به شرکت در فعالیّت‌های ورزشیِ مختلف نیز تشویق می‌شوند. حتّی یکی از اعضای شورای عالی دانشگاه مأموریت دارد مسابقات ورزشی را در دانشکده‌ها و مدارس وابسته به الأزهر توسعه دهد.(همان: 180ـ181)

شیخ‌الأزهر، عالی‌ترین مقام در‌ عالی‌ترین مرکز آموزش علوم اسلامی

مقام شیخ‌الأزهر چند قرن پیش، در زمان حاکمیت خلفای عثمانی بر مصر، پس از تفکیک از مقام رئیس الأزهر، به رسمیت شناخته شد و برای اوّلین بار شیخ محمّد عبد الخرشی المالکی به این مقام منصوب شد. از آن زمان تاکنون بیش از چهل‌و‌پنج تن از مشایخ برجستة الأزهر به این مقام دست یافته‌اند و در حال حاضر دکتر احمد محمّد احمد الطیب به عنوان شیخ‌الأزهر، ادارة امور عالی‌ترین موسسة آموزش علوم اسلامی جهان اسلام را برعهده دارد.

انتخاب شیخ‌الأزهر تا سال1950م. توسّط بزرگان و مشایخ الأزهر صورت می‌گرفت، بدین شکل که آنان ابتدا سه نفر را از میان خود انتخاب می‌کردند و سپس رئیس‌جمهور مصر از میان این سه کاندیدا یک نفر را به مقام شیخ‌الأزهر منصوب می‌کرد. امّا این روند رفته‌رفته دچار تغییر شد و امروزه شخص رئیس‌جمهور مستقیماً یک نفر را از میان مشایخ الأزهر به عنوان شیخ‌الأزهر برمی‌گزیند.(سایت حوزه نیوز)

و امّا رئیس دانشگاه الأزهر که هم‌اکنون شیخ عبدالله الحسینی معاون سابق اموردانشجویی دانشگاه الأزهر این مسئولیت را برعهده دارد، تنها به مدیریت امور دانشگاه می‌پردازد و شیخ‌الأزهر علاوه‌بر نظارت بر مدیریت دانشگاه، ریاست شورای علمای دانشگاه را برعهده دارد و از جایگاهی مذهبی به عنوان بلندپایه‌ترین مقام روحانیِ مصر نیز برخوردار است.

دکتر احمد محمّد احمد الطیب رئیس سابق دانشگاه و شیخ کنونی الأزهر در سال جاری میلادی به دنبال درگذشت شیخ محمّد سیّد طنطاوی، شیخ سابق الأزهر، جانشین وی شد. دکتر احمد الطیب در ششم ژانویة 1946م. در روستای قرنه از توابع شهر اقصر در جنوب مصر چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را نزد پدرش که بنیان‌گذار یکی از طریقت‌های صوفیة جنوب مصر بود، پشت‌سر گذاشت و در سن ده سالگی پس از حفظ قرآن مجید، وارد مدارس وابسته به الأزهر شد. او بالاخره در سال 1977م. موفق به کسب مدرک دکترا در رشتة فلسفه و عقاید از این دانشگاه شد و بخشی از مراحل اتمام پایان‌نامة خود را در دانشگاه سوربن فرانسه گذراند.

دکتر احمد الطیب تاکنون مقام‌های مدیریتی بسیاری را تجربه کرده است که ریاست دانشکدة اصول دینِ دانشگاه بین‌المللی اسلام‌آباد پاکستان در سال تحصیلی 1999ـ2000م.، مفتی‌اعظم کشور مصر بین سال‌های 2002 تا 2003م. و ریاست دانشگاه الأزهر از سال 2003 تا سال2010م. از کلیدی‌ترینِ این مناصب است.(سایت الدستورِ مصر)

سخن پایانی

از یاد نبریم که الأزهر ده قرن تمام یک مرکز فعّال علمی ـ آموزشی در دنیای اسلام بوده است؛ زمانی که بغداد در شرق و قرطبه در غرب بر اثر حملة مغول‌ها و صلیبی‌ها از حرکت بازایستادند، الأزهر مشعل علم و معرفت را همچنان روشن نگه داشت و نیز در آن هنگام که ظلم و استبداد جریان تفکّر اسلامی را نازا می‌کرد، این الأزهر بود که در جهت گسترش اخلاق و عرفان تلاش می‌کرد، و بالاخره الأزهر بود که در سال‌های استیلای قوای بیگانه بر مصر، مردم این کشور آن را به عنوان میعادگاه دفاع از آزادی عزیز می‌شمردند.

در پایان سخن دکتر یوسف قرضاوی، رئیس اتحادیة جهانی علمای مسلمان، را در مورد رسالت الأزهر ذكر می‌كنیم كه می‌گوید: «من حق الأزهر أن یکون أزهراً للمسلمین لا لمصر وحدها»؛ زیبندة الأزهر است كه از آن همة مسلمانان باشد نه فقط متعلّق به كشور مصر.(القرضاوی، رسالة الأزهر بین الأمس و الیوم و الغد: 136)

..........................
پی‌نوشت‌ها:

1ـ الخفاجی، الدکتور عبدالمنعم؛ الأزهر فی ألف عام؛ بیروت: عالم الکتب/ مکتبة الکلیات الأزهریة، 1408هـ./ 1988م.

2ـ داج، بیار؛ دانشگاه الأزهر؛ ترجمة آذرمیدخت مشایخ فریدنی؛ چاپ اوّل، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1367.

3ـ القرضاوی، یوسف؛ رسالة الأزهر بین الامس والیوم والغد؛ بیروت: موسسة الرساله، 1422هـ./ 2001م.

4ـ کدیور، جمیله؛ مصر از زاویه‌ای دیگر؛ چاپ اوّل، تهران: انتشارات اطلاعات، 1372.

5ـ ماه‌نامة مهرنامه؛ سال اوّل، شمارة دوّم، اردیبهشت 1389.

6ـ سایت اختصاصی دانشگاه الأزهر

7ـ سایت الدستور مصر (19 مارس 2010م.)

8ـ سایت حوزه نیوز

9ـ سایت حوزه نت
بازديد:2422| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت