« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

نگرش اسلام به زن | مقالات 31 فروردين 1393
نگرش اسلام به زن

آیت الله خامنه ای همواره در سخنانشان در خصوص زن به تفسیر نگرش اسلام به بانوان پرداخته اند. فرازهایی از فرمایشات معظم له در این باره به شرح زیر است:

زن را از سه دیدگاه می شود مورد ملاحظه قرار داد تا بینش اسلامی نسبت به او آشکار شود. یکی نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه ، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ زنان بزرگ و برجسته ای حضور داشته اند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجسته ای بوده اند. در قرآن ، وقتی خدای متعال می خواهد برای مومنین مثال بزند ، از زن مثال می زند: زن به عنوان عنصر مومن برجسته ای که نظیر او در میان انسانهای آن روز هم نبود یا کمیاب بود، حضور دارد. این از دیدگاه اول.

دیدگاه دوم، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی ، علمی و اقتصادی است. از نظر اسلام ، میدان فعالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان ، کاملا باز است.اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز داردف یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بی نصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه می دهد، می توانند در فعالیتها شرکت کنند.

آنها هر چه می توانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند . شرع مقدس ، مانع نیست.البته چون از لحاظ جسمانی زن ظریفتر از مرد است ، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیل کار سنگین بر زن ، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمی کند؛ چنان که منع هم نمی کند.

البته از امام علی ابن ابی طالب علیه الصلاه و السلام نقل است که فرمودند: زن گل است، قهرمانه نیست.«قهرمان» یعنی پیشکار و خدمتگزار آبرومند . خطاب به مردان می گوید که زنان در خانه های شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقت رفتار کرد. زن ، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال می کنید کارهای سنگین را باید به او محول کرد . این مساله مهمی است.

این که بعضی مردان وقتی می خواهند ازدواج کنندف شرط قائل می شوندکه زن باید حتماً کار کند و شغل و درآمدی داشته باشد ، خطاست . گرچه خلاف شرع نیست ، اما اسلام به چنین کاری هم توصیه نمی کند. این که ما بگوییم «زن را از فعالیت اقتصادی و اجتماعی ممنوع کنیم »، به استناد نظر اسلام، غلط است .اسلام چنین حرفی نگفته است . اما از آن طرف ، این را هم که زن را مجبور به انجام کارهای سنگین و تلاشهای دشوار اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی کنند، اسلام توصیه نکرده است .

نظر اسلام ، یک نظر میانه است. یعنی زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد، بچه داری مانع او نگردد ، شوق و علاقه و نیرو و توان جسمانی داشته باشد و بخواهد وارد فعالیتهای اجتماعی ، سیاسی یا اقتصادی شود، مانعی ندارد . اما این که او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلی بپذیری ، روزی فلان قدر کار کنی تا با درآمد آن بتوانی در تامین هزینه خانوار، سهمی به عهده بگیری، نه . این را هم اسلام از زن نخواسته است. این را هم یک نوع تحمیل بز زن به حساب می آورد.

نظر اسلام این است که در میدان فعالیت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ، نباید بر زن تحکیم و اجبار کرد؛ چنان که به سد کردن راه او هم نباید پرداخت. اگر خانمها می خواهند وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی شوند، مانعی نیست.البته فعالیت علمی، خیلی خوب است و بر سایر فعالیتهای ترجیح دارد.

من به خانواده ها توصیه می کنم که اجازه دهند دخترهایشان درس بخوانند. مبادا پدر و مادری ، از روی تعصب دینی، خیال کنند که باید جلو دختر را بگیرند تا تحصیلات عالیه نکند! نه؛ دین چنین چیزی نگفته است.دین؛ برای تحصیل علم ، میان دختر و پسر فرقی نمی گذارد. اگر پسر شما تحصیلات عالیه می کند ، بگذارید دختر شما هم به تحصیلات عالیه بپردازد.بگذارید دختران جوان ما درس بخوانند، علم بیاموزند ، آگاهی پیدا کنند، به شان خودشان واقف شوند و قدر خود را بدانند، تا بفهمند که تبلیغات استکبار جهانی در خصوص زن، چقدر بی پایه و اساس و پوچ است . در سایه سواد، می شود اینها را فهمید.

امروز متدین ترین ، انقلابی ترین ، پاک ترین و با ایمان ترین دختران و زنان جوان ما، در میان قشرهای تحصیلکرده هستند. کسانی که اهل تجمل و چسبیدن به زر و زیور آلات هستند و یا کورکورانه و چشم بسته می خواهند از الگوهای غربی در لباس و پوشاک و وضع زندگی تقلید کنند، غالبا از سواد و معلومات و معرفت کافی بهره ندارند. کسی که معلومات داشته باشد، می تواند رفتار خود را کنترل کند و آن را با هر چه حق و حقیقت و خوب است ، تطبیق دهد. بنابراین ، در میدان علمی، همه راههای فعالیت باید برای زنان باز باشد. دختران ، حتی در روستاها هم درس بخوانند. توصیه من به پدران و مادران این است که بگذارند دختر بچه هایشان به مدرسه بروند و سواد بیاموزند . اگر آنها استعداد دارند و مایلند پس از طی مراحل ابتدایی به تحصیلات عالیه و دانشگاهی بپردازند، ممانعت نکنید. بگذارید در جامعه اسلامی ما آنها جزو انسانهای با سواد و دارای معلومات شوند. این هم از دیدگاه دوم.

دیدگاه سوم : نگاه به زن ، به زن ، به عنوان یک عضو در خانواده است که این از همه مهمتر به نظر می رسد. عزیزان من ! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند. برای مرد در خانواده ، حقوق محدودی قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق ، برای هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین برای زن نیز در خانواده ، حقوق معین شده است که آن هم از روی مصلحت است.

مرد و زن ، هر کدام طبیعت، اخلاق ، روحیات و غرایزی دارند که ویژه خودشان است. آنها اگر از خلقیات ویژه خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده ، زوجی کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل می دهند. اگر مرد زیاده روی کرد، تعادل به هم می خورد. اگر زن هم زیاده روی کرد، تعادل به هم می خورد . اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در ، دو چشم در چهره انسان ، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگی و دو کاسب شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هر کدام از این دو، طبیعت ، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معین کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانواده ای ماندگار و مهربان و با برکت و پر فایده خواهند داشت.

امروز در دنیای غرب ، خانواده بنیان بسیار سستی دارد. خانواده ها بخصوص زنان از جدایی و تلاش رنج می برند . اگر خانواده ای ، خدای ناکرده متلاشی شود، هم مرد و هم زن ، هر دو، سرگردان و آواره و ناراحت می شوند و رنج می بینند. اما در این میان ، زن بیشتر رنج می بیند. امروز در دنیای غرب ، زنان دچار این رنجند؛ چون خانواده ها به آسانی به هم می خورند ، متلاشی می شوند و از بین می روند.گاهی خود زنان اقدام به فروپاشی کانون خانواده می کنند؛ اما خود آنها ، چوبش را بیشتر می خورند.

نکته مهم این است که در محیط خانواده همان طور که گفتم این دو عنصر و دو موجود ، ضمن برخورداری از خصوصیاتشان ، با یکدیگر هماهنگی و همزیستی دارند. لکن زن از لحاظ جسمی ، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قویتر و گردن کلفت تر است. با این حال ، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد ، نسبت به او تعرض کند.

الگوی زن اسلامی

زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند؛ در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند؛ در میدان جهاد و مبارزه از هر نوع جهاد و مبارزه ای پیشقدم باشد؛ نسبت به زخارف دنیا و تجملات کم ارزش ، بی اعتنا باشد؛ عفت و عصمت و طهارتش در حدی باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودی خود دفع کند؛ در محیط خانه ،دلارام شوهر و فرزندانش باشد؛ مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد؛ در دامن پرمهر و پر عطوفت و با سخنان پر نکته و مهرآمیزش ، فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت کند؛ انسانهای بی عقده ، انسانهای خوش روحیه ، انسانهای سالم از لحاظ روحی و اعصاب ، در دامان او پرورش پیدا کنند و مردان و زنان و شخصیتهای جامعه را به وجود آورد.

مادر از هر سازنده ای ، سازنده تر و با ارزشتر است. بزرگترین دانشمندان، ممکن است مثلا یک ابزار بسیار پیچیده الکترونیکی را به وجود آورند، موشکهای قاره پیما بسازند، وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند؛ اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا به وجود آورد . و او ، مادر است. این ، الگوی زن اسلامی است.

عدم تفاوت زن و مرد در کسب فضائل بشری از دیدگاه اسلام

هدف از آفرینش هر فرد انسان، همان هدف از آفرینش بشریت است، یعنی رسیدن به کمال بشری و بهره بردن از بیشترین فضائلی که یک انسان و یک فرد می تواند به آن فضائل آراسته شود. لذا فرقی بین زن و مرد نیست. نشانه اش هم در درجه اول فاطمه زهرا و دیگر زنان بزرگ تاریخ در درجه بعد از ایشان است. یعنی فاطمه زهرا در قله بشریت قرار دارد و کسی از او بالاتر نیست .

همانگونه که می بینیم ، آن بزرگوار به عنوان یک بانوی مسلمان این فرصت و این قدرت را یافت تا خود را به این اوج برساند. پس فرقی بین زن و مرد نباید باشد. به خصوص شاید از همین جهت است که خدای متعال در قرآن کریم آنجا که راجع به نمونه انسان های خوب و نمونه انسان های بد مثال می زند ، مثال را در هر دو مورد از زن انتخاب می کند که در یک مورد همسر فرعون را و در مورد دیگر همسر نوح و لوط را مثال می آورد.در مقابل وقتی می خواهد در مورد انسان بد و نگونبخت و انسانی که در جهت غلط حرکت می کند نمونه ارائه بدهد، به همسر نوح و لوط مثال می زند. در اینجا شاید جای سوال باشد که چرا مثال از زن و مرد هر دو نمی آورد؟ اسلام می خواهد در مقابل این برداشت و روش غلط و فهم نادرست که در طول تاریخ از مساله زن وجود داشته است بایستد.

اسلام کرامت زن را می خواهد

اسلام با کار کردن زن نه تنها موافق است بلکه تا آنجایی که مزاحم شغل اساسی و مهمترین شغل او یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می داند . یک کشور نمی تواند از نیروهای کار زنان در عرصه های مختلف بی نیاز باشد. اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند. نباید زن را وادار به تواضع و خضوع کنند.

...................
منبع: شبستان
بازديد:1426| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت