« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » مـؤمنان را نسزد كه همگي بيرون روند (‌و براي فراگرفتن معارف اسلامي عازم مراكز علمي اسلامي بشوند)‌. بـايد كـه از هر قوم و قبيله‌اي‌، عدّه‌اي بروند (‌و در تـحصيل علوم ديني تلاش كنند) تا با تعليمات اسلامي آشنا گردند، و هنگامي كه به سوي قوم و قبيلۀ خود برگشتند (‌به تعليم مـردمـان بـپردازنـد و ارشـادشان كنند و) آنـان را (‌از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا خودداري كنند

اخلاقی که یک طلبه باید به آن متصف باشد | مقالات 29 ارديبهشت 1393
اخلاقی که یک طلبه باید به آن متصف باشد

در ابتدا باید به این مساله اشاره کرد که فرا گرفتن علم بسیار ارزشمند است خصوصا زمانی که این علم، علم دین و شریعت باشد و کسب آن برای خدا باشد. این جاست که طلبه مورد دعای ملائکه و تمامی موجودات قرار می گیرد و مصداق این آیه شریفه می شود که: “یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات” چه زیباست این کلام پروردگار و چه مقامی دارد آن کسی که علم را فرا می گیرد.

پس شایسته است یک طلبه که هدایت جامعه در دست اوست متصف به اخلاق و صفاتی باشد که وی را از دیگران متمایز سازد. در این مقاله به پاره ای از صفاتی که یک طلبه باید به آن متصف باشد اشاره می کنیم باشد که این صفات حسنه در وجود همه ما طلبه‌ها بیاید.

صفاتی که یک طلبه باید به آن متصف باشد عبارتند از:

1ـ اخلاص مهم ترین صفتی است که یک عالم دین و یک طلبه باید داشته باشد، اخلاص یعنی پاک سازی دل و کار انجام دادن برای خدا.

2ـ پاک نمودن قلب و جلای دل. اینکه دل از کینه و حقد و حسد پاک باشد، چرا که قلب مهم‌ترین عضو بدن انسان است. در حدیثی پیامبر (ص) می‌فرماید: «الا ان فی الجسد مضغه اذا صلحت صلح الجسد کله واذا فسدت فسد الجسد کله الا وهی القلب» آگاه باشید در جسد یک تکه گوشت است که اگر اصلاح شود تمام بدن اصلاح خواهد شد و اگر فاسد شد تمام بدن فاسد می‌شود، اگاه باشید که آن قلب است.

پس از آنجا که قلب مهم ترین عضو بدن انسان است باید از تمامی معایب مصون بماند. اگر به آیات قرآن بنگریم مشاهده خواهیم نمود که خداوند زمانی که به مساله کفار می پردازد، دلیل اینکه آنها دعوت را نمی پذیرند در این می داند که آنها بر قلبشان مهر بوده است «ختم الله علی قلوبهم» پس این است که دل باید از پلیدی ها پاک باشد، غل و غش و حقد در دل جای ندارد. دل مهبط خداست، جای پاک است، خدا دل آفریده برای محبت ورزیدن، عشق ورزیدن و دوست داشتن؛ و یک طلبه چون هدایت یک جامعه در دست اوست باید به همه عشق بورزد و همه را دوست بدارد. دل جایگاه نور است و چون علم نور است باید در قلبی قرار گیرد که پاک و مطهر باشد. بزرگان دین علم را نماز و صلاه دل و عبادت دل می دانند. پس همان طور که نماز و عبادت باید با طهارت کامل انجام گیرد، دل هم باید طاهر باشد.

عده ای از علما می گویند همان طور که زمین را برای شخم زدن و کشاورزی آماده می سازید دل را هم برای علم و یادگیری آن آماده سازید در آن هنگام است که آثار و برکات علم هویدا می گردد. امام شافعی می فرماید: حرام است بر دلی که نور خدا در آن نباشد علمی در آن وارد گردد.

3ـ صفت دیگری که یک طالب علم باید به آن متصف باشد، حسن نیت است. نیت را باید اصلاح نمود. هدف از خواندن علم باید مشخص باشد هیچ گاه یک طلبه نباید بی هدف در راه علم گام نهد. هدف از خواندن علم بیشتر باید رضای خداوند متعال و نورانی شدن قلب و مزین شدن درون انسان به تقوا و قرب به خدا باشد.

نیت بسیار مهم است. انسان باید نیتش را خالصا لوجه الله قرار دهد. سفیان ثوری از بزرگان است، ایشان می فرماید: هیچ چیز بیشتر از این مساله که چطور نیتم را درست کنم مرا مشغول نمی ساخت.

و زمانی که هدف از خواندن و یاد گیری علم، رسیدن به جاه و مقام دنیوی باشد و یا خواندن علم صرفا جنبه فخر و مباهات به خود بگیرد و یک طلبه به این خاطر علم بخواند که حتما مورد احترام مردم قرار بگیرد و یا در مجالس همیشه در صدر قرار گیرد، خداوند متعال آن علم را از او می گیرد و زمانی که به خود می آید مشاهده می کند و می بیند که بیشتر مورد بی حرمتی قرار گرفته است.

4ـ یک طلبه باید سعی در این داشته باشد که عمرش را در مسیر ی صرف نماید که هم برای خود و هم برای جامعه سودمند واقع شود. طالب علم، رنج دوری از خانواده را بر خود هموار می نماید و هر چه از خانواده و دوستان دورتر باشد این امر به نفع اوست. بزرگان دین برای رسیدن به قله های علم و ترقی سفرهای متعددی در تحصیل علم کسب می نمودند. فوایدی که نصیب یک طلبه از جهت دور بودن از خانواده می شود، متعدد است. یکی از این فواید آرام بودن فکر و معطوف بودن آن فقط بر کسب علم است چون فردی که فکری مشوش است نمی تواند علم را کسب نماید. خداوند متعال در این زمینه می فرماید: “ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه” به همین خاطر بزرگان می گویند: العلم لا یعطیک بعضه حتى تعطیه کلک. هیچ گاه نمی توانی قسمتی از علم را کسب نمایی تا اینکه تمام وجودت را برای علم بدهی. پس یک طلبه باید تمام وجودش را برای علم فدا نماید تا بتواند جزیی از علم را فرا گیرد.

5ـ از صفات دیگری که یک طلبه باید به آن متصف باشد، قانع بودن اوست. هیچ گاه یک طلبه نباید خودش را مشغول به دنیا نماید. قانع بودن و صبور بودن برای یک طلبه زینت است، چرا که ریاضت کشیدن و سختی تحمل نمودن در مسیر علم سبب می شود که شخص حکمت را کسب نماید. امام شافعی یکی از راه های فلاح و خوشبختی و عزت و کرامت شخص را در سختی و تحمل و مشقت ها در مسیر علم و احترام گذاشتن به علما و اساتید می داند. در روایتی دیگر از امام شافعی آمده است که “لا یدرک العلم إلا بالصبر على الذل، و من آثر طلب العلم على الاحتراف فإن الله یعوضه و یأتیه بالرزق من حیث لا یحتسب” علم کسب نمی شود مگر با صبر بر خواری و کسی که علم آموزی را بر پیشه وری ترجیح داد، خداوند به او عوض می دهد و از جایی روزی اش را می رساند که تصورش را نمی کند.

یک طلبه زمانی که در مسیر علم گام می گذارد نباید تصور کند که بیکار می ماند. خداوند متعال خودش متکفل روزی دادن همه بندگان است، بخصوص شخصی که در مسیر تقوا و علم گام نهاده است. در حدیثی زیاد بن حارث الصدائی روایت می کند: “سمعت رسول الله صلى الله علیه و على آله و سلم یقول: من طلب العلم تکفل الله برزقه” کسی که علم را فرا گیرد خداوند متعال خودش متکفل روزی دادن او می شود.

6ـ از صفاتی که برای یک طلبه بسیار حایز اهمیت است، غنیمت دانستن اوقات و به هدر ندادن وقت است. یک طلبه نباید اوقاتی که در مدرسه هست را به بطالت بگذراند، بلکه وقتش را با مطالعه و تحقیق باید پر نماید. بهترین اوقات برای حفظ دروس سحر است. یک طلبه باید خود را مقید به خواندن نماز شب کند و از آن غفلت نورزد. در همان هنگام هم بعد از عبادت و دعا و راز و نیاز، به مطالعه و حفظ دروس رو نماید. علما بهترین وقت برای حفظ دروس را سحر و برای مباحثه دروس صبح زود و برای نوشتن وسط روز و برای مطالعه و مذاکره دروس، شب را از بهترین اوقات می دانند. هم چنین شب برای حفظ از روز بهتر است، چون معمولا شب آرام است. در هنگام گرسنگی یاد گیری انسان بهتر از وقتی است که شکم پر باشد البه نه گرسنگی زیاد. بسیاری از علما ریاضت ها را می کشیدند برای یاد گیری بهتر و انس بهتر با خدا. پس از این جاست که یک طلبه باید اوقاتش را به بهترین نحو تنظیم کند تا بتواند از وقتش نهایت استفاده را ببرد.

7ـ از صفات دیگر که یک طالب باید آراسته به آن گردد، کم خوردن و کم خوابیدن است، چون بزرگترین چیزی که سبب می شود انسان هم از تحصیل علم و هم از عبادت باز بماند، پری شکم و زیاد خوابیدن است. یک طلبه باید خواب و خوراکش را تنظیم نماید تا بهتر به عبادت و یادگیری علم برسد. امام شافعی می فرماید: “ما شبعت منذ ست عشرة سنة” من در مدت ده سال هیچ گاه سیر نشدم از خوراک و این هم بدان خاطر است که زمانی که انسان شکم را پر می کند، خواب هم بر او مستولی می شود و زیاد خوابیدن سبب کسالت و کندی ذهن و حواس می گردد. این جاست که علما از خوابیدن زیاد نهی نمودند. پس پسندیده است برای همه مخصوصا طلبه اینکه زیاد خودش را به خوردن و خوابیدن عادت ندهد. زیباست در اینجا به حدیثی از رسول مکرم اسلام (ص) اشاره داشته باشم که ایشان می فرمایند: “ما ملأ ابن آدم وعاء، شراً من بطن، حسب ابن آدم لقیمات یقمن صلبه، فإن کان لا محالة فثلث لطعامه، وثلث لشرابه، وثلث لنفسه، رواه الترمذی” هیج ظرفی پر نکرده است آدمی که بدتر از شکم باشد برای آدمی دو لقمه کافی است که کمرش را راست نگه دارد اگر نمی تواند پس یک سوم برای غذا و یک سوم برای آب و یک سوم برای نفس قرار دهد. حال بر طبق گفته رسول خدا (ص) اگر زیاده بر آن باشد، اسراف به حساب می آید و خدای متعال می فرماید: “کلوا واشربوا ولا تسرفوا”.

علما می گویند خدای متعال تمامی طب را در این آیه کوچک خلاصه نموده است.

8ـ از صفات دیگری که یک طلبه باید خود را مزین به آن نماید، ورع و پارسایی است. یک طلبه در همه شئون زندگی خودش از جمله خوردن و خوابیدن و لباس پوشیدنش و مسکن و غیره باید ورع داشته باشد. تقوای خدا را در هیچ مساله فراموش نکند و زندگی بزرگان و علمای بزرگ و ربانی که به درجات متعالی رسیدن را سر لوحه خویش قرار دهد.

رسول خدا بر ورع بسار تاکید داشتند تا جایی که اگر در مسیر خرمایی می دید هیچ گاه به آن لب نمی زد، شاید که از مال صدقه باشد و به تبع او بزرگان دین و صحابه بزرگوار آن حضرت بسیار اهل ورع و زهد و پارسایی بودند. پس شایسته است یک طلبه که ادامه دهنده راه آن بزرگان است متصف به این صفات باشد.

9ـ یک طلبه باید مزین به صفت وقار و سنگینی باشد، در مجالسی که شایسته او نیست حاضر نشود. بسیاری از طلاب را شاهد بودیم که در مجالسی شرکت می کردند که در شان آنان نبود، اما دلیل آنان این بود که ما می خواهیم این منکر را تغییر دهیم بعد از چند صباحی مشاهده شده است که نه تنها آن منکر تغییر نیافته، بلکه خود آن طلبه در دام همان بدی گرفتار شده است.

مساله دیگر این که نحوه پوشش یک طلبه بسیار مهم است از پوشیدن انواع لباس هایی که در شان یک طلبه نیست، باید پرهیز شود. یک طالب باید قبول داشته باشد که با یک کوچه بازاری فرق دارد. سنگینی و وقار نه به این معنا که سبب شود فرد دچار غرور و خود پسندی و عجب شود، حفظ عزت نفس با داشتن غرور کاملا متفاوت است و یک طلبه باید عزت نفسش را حفظ نماید.

مجالست با انسان های بد، انسان را به ورطه نابودی می کشاند؛ سعدی (علیه الرحمه) می فرماید:

رقم بر خود به نادانی کشیدی / که نادان را به صحبت برگزیدی

طلب کردم ز دانایی یکی پند/ مرا فرمود با نادان مپیوند

که گر دانای دهری خر بباشی / و گر نادانی ابله تر بباشی

یک طالب باید همیشه سعی بر این داشته باشد که هر چه بیشتر بر علم خودش بیفزاید. رسول خدا (ص) می فرماید: “أغد عالماً أو متعلماً، ولا تکن الثالث فتهلک”. همنشین انسان باید انسان‌های صالح و متقی و اهل ورع باشند تا اگر انسان جایی اشتباهی نمود یاد آوری کنند. پس یک طلبه باید در انتخاب دوست دقت داشته باشد.

در خاتمه با این شعر از امام المتقین حضرت علی رضی الله عنه و کرم الله وجهه بحث را خاتمه می دهم؛

لا تصحب أخا الجهل و إیَّــاک و إیَّـــاه

فکم من جاهل أردى حلیمـاً حیـن آخـاه

یـقاس المـرء بالمـرء إذا مـا هـو مـاشـاه

و شاعر می گوید:

إن أخاک الصدق من کان معک

و مـن یـضر نفسه لینفعک

و مـن إذا ریب زمان صدعک

شتت شمل نفسه لیجمعک

.........................................................................................................................
نویسنده: شیخ ابراهیم ابراهیمی « مدرس مدرسه علوم دینی اسماعیلیه وامام جمعه کنار سیاه قشم»
منبع: نشریه خبری تحلیلی وفاق
بازديد:1648| نظر(0)

نظرسنجی

عالي
خوب
متوسط
می پسندم


آمار بازدیدکنندگان
جستجو در سایت